ایستادگی پشتونها بر ضد جنگ، طالبان و اردوی پاکستان
۱۳۹۷ فروردین ۲۱, سهشنبهدر پاکستان یک جنبش پشتون ها ایجاد شده است که میگویند از سال ها به اینطرف از مناطق شان به عنوان میدان جنگ استفاده میشود.
به تاریخ ۳۰ می امسال، ۳۰ سال از خروج نیروهای شوروی پیشین میگذرد. در دهه ۱۹۸۰ در جنگ داخلی افغانستان صدها هزار تن جان باختند. در این جنگ ایالات متحده امریکا و اردوی پاکستان از گروه های مجاهدین پشتیبانی میکردند. اما پس از بیرون رفتن قطعات ارتش سرخ و بعد ها با به قدرت رسیدن مجاهدین، مردم افغانستان با خونریزی های بیشتری دست و گریبان شدند، زیرا مجاهدین بر سر قدرت علیه همدیگر جنگ را ادامه دادند.
هرچند این جنگ داخلی با به قدرت رسیدن طالبان در سال ۱۹۹۶ اندکی فروکش کرد، با آنهم این آرامش نسبی نیز خونریزی به همراه داشت، زیرا طالبان، که از سوی پاکستان حمایت میشدند، در مناطق تحت کنترول خود حقوق بشر را زیر پا گذاشتند. این وضعیت تا سال ۲۰۰۱ ادامه یافت، تا آنکه در پی حمله ایالات متحده امریکا بر افغانستان، حاکمیت طالبان سقوط کرد.
افغان ها برای مدت کوتاهی امیدوار شدند که بالاخره در کشور شان صلح برقرار میشود. اما جنگ های داخلی بر سر قدرت تا هنوز ادامه دارد و به قیمت جان هزاران تن دیگر تمام شده است.
در خاک پاکستان نیز در سال های اخیر فعالیت گروه های تندرو اسلامگرا و همچنان عملیات های نظامی اردوی این کشور در مناطق پشتون نشین شمار زیادی کشته بجا گذاشته است.
در قلب این جنگ های بی پایان، اسلامگرایی افراطی، بغاوت و بحران بشری، پشتون ها قرار دارند. پشتون های منطقه میگویند که از سال های ۱۹۸۰ به اینطرف دست کم سه نسل از پشتون ها با قیمت جان خود تاوان جنگی را میدهند که از بیرون بالای آنها تحمیل شده است. نخست جنگ سرد و رقابت ها میان شوروی پیشین و ایالات متحده امریکا، این منطقه را به میدان جنگ مبدل ساخت، پس از آن جنگ میان اسلامگرایان افراطی و غرب مردم این منطقه را بی خانه و آواره ساخته و از نعمت های اساسی زندگی محروم گردانید.
اما حالا یک جنبش مردمی، که رهبری آن را یک جوان به نام منظور پشتین به دست دارد، توجه هزار پشتون را به خود جلب کرده است، که میگوید: «دگر بس است!» این جنبش به نام "جنبش حراست از پشتون ها"، اردوی پاکستان و همچنان اسلامگرایان افراطی را مسئول بربادی مناطق خود می داند.
این جنبش، که در آغاز هدف آن متوقف ساختن جنگ بود، پس از کشته شدن نقیب الله محسود ۲۷ ساله، فعال گردید. محسود در ۲۰ جنوری در شهر کراچی پاکستان از سوی پولیس به قتل رسید. مقامات ادعا کرده اند که او با شورشیان ارتباط داشته است. خانواده محسود و همچنان فعالان، این اتهام را رد میکنند. فعالان حقوق بشر میگویند که اردوی پاکستان و اداره های استخباراتی این کشور در ده سال اخیر هزاران جوان پشتون را به بهانه تروریست بودن، یا اختطاف کرده و یا هم به قتل رسانده اند. به قول آنها مقامات ایالتی پاکستان به بهانه مبارزه علیه تروریسم، پشتون ها را سرکوب میکنند. در همین سال های اخیر پشتون های این منطقه به نام "اسلامگرا و شورشی" خوانده میشوند، زیرا طالبان از همین مناطق فعالیت میکنند و همچنان در پی جنگ های دوامدار، افراطیت در این منطقه افزایش یافته است.
پشتین بی پرده سخن میگوید و آشکارا توضیح داده است که چه کسی را عامل رنج و بدبختی پشتون ها میداند. او در یک راهپیمایی گفت: «باید کسی را که ما را تباه ساخته است، بشناسیم، و آن GHQ است.» پشتین به این ترتیب به رهبری اردوی پاکستان در راولپندی اشاره کرد.
"عدالت برای پشتون ها"
علی وزیر، یک فعال مدنی "جنبش حراست از پشتون ها" میگوید که آنها متوقف ساختن "مفقود شدن عمدی پشتون ها، بی حرمتی دوامدار و پامال کردن حقوق پشتون ها" را تقاضا میکنند. او می افزاید: «مقامات باید در مورد کشتار خودسرانه مردم ما تحقیق کنند. آنها باید از پالیسی طالبان "خوب" و "بد"، که به منطقه ما آسیب زده است، دست بردارند.»
علی وزیر به این ترتیب به آن سیاست احتمالی اردوی پاکستان اشاره کرد که با آن طالبانی که برای اهداف استراتیژیک این کشور سودمند واقع گردند، "طالبان خوب" خوانده میشوند، و بقیه "طالبان بد".
رسانه های پاکستانی میگویند که این جنبش، اردوی پاکستان را کماکان نگران ساخته است و از همین خاطر برای آرام ساختن آنها چند فعال را از زندان آزاد ساخته است. اما علی وزیر میگوید که آنها هنوز هم اخطار میبینند: «ما از سوی اداره های دولتی و "طالبان خوب" اخطار میبینیم.»
سازمان دیدبان حقوق بشر به تاریخ ۱۳ مارچ امسال گفت که پاکستان باید از قوانین و عملکرد های مملو از تبعض علیه پشتون ها دست بردارد و اقداماتی را برای پایان دادن به خصومت در برابر آنها روی دست گیرد. این سازمان افزوده است: «این روند زمانی می تواند آغاز گردد که دوسیه های جرمی علیه منظور پشتین و دیگر رهبران راهپیمایی، که به ناحق متهم شده اند، بسته گردد، قضیه قتل نقیب الله محسود به صورت جامع تحقیق گردد و مسئولان آن به محاکمه کشانده شوند و همچنان صدای پشتون ها دیگر خاموش ساخته نشود.»
قهر مظاهره کنندگان
رهبر "جنبش حراست از پشتون ها" در ماه های اخیر شهرت زیادی کسب کرده و در زمان کمی به یک چهره شناخته شده تبدیل شده است. او توانسته است که در خیبرپشتونخوا، جایی که حزب عمران خان حاکم است، پشتون های عام را گردهم جمع کند. در حالیکه فعالیت های آنها از سوی رسانه های دیگر به خوبی تحت پوشش قرار نمیگیرد، این جنبش در رسانه های اجتماعی بحث های زیادی را برانگیخته است.
عثمان کاکر عضو سنای پاکستان از حزب عوامی ملی پشتونخوا در این جنبش شامل نیست، اما او با برخی از خواسته های پشتین موافقت دارد. او در صحبتی با دویچه وله گفت: «جنبش حراست از پشتون ها می خواهد که همه پشتون های لادرک در برابر یک محکمه حاضر ساخته شوند. آنها میخواهند که مناطق قبایلی در شمالشرق پاکستان از وجود ماین ها پاکسازی شوند و اردوی این کشور به ویران کردن خانه های پشتون ها، به اتهام اینکه آنها گویا با شورشیان ارتباط دارند، نقطه پایان بگذارد.»
کاکر می افزاید: «قهر افغان ها از سال های زیادی رو به افزایش بوده است. اگر پشتین نمیبود، شخص دیگری رهبری این جنبش را به دست میگرفت.»
سلیم شاه، پژوهشگر و فعال حقوق بشر مقیم اسلام آباد، میگوید که جنبش حراست از پشتون ها با گروه های دیگر ملیگرا تفاوت دارد. او علاوه میکند: «در پاکستان هیچ حزب سیاسی دیگری بسان جنبش حراست از پشتون ها اینگونه در برابر اردو قدعلم نکرده است. این یک جنبش جوانان است. این حالا به یک جنبش جهانی مبدل شده است، زیرا اکنون پشتون ها در نقاط مختلف جهان با راه اندازی تظاهرات از این جنبش حمایت میکنند.»
حال سوال اینجاست که آیا این جنبش بدون یک رهبری منظم دوام خواهد یافت، یا نه. کاکر در این رابطه به دویچه وله گفت: «احزاب دیگر پشتون ها دارای یک ساختار سیاسی و یک اساسنامه اند، اما جنبش حراست از پشتون ها چنین چیزی ندارد.»
کاکر این را هم میپذیرد که احزاب دیگر پاکستانی تا کنون از این جنبش فاصله گرفته اند: «احزاب ملیگرای پشتون ها نمیخواهند که اردو را تحریک کنند، زیرا اردو می تواند روی نقش سیاسی آنها تأثیرگذار باشد. اما پشتین مثل دیگران نیست و هرآنچه را بخواهد، در مورد آن واضح سخن میگوید.»
اتحاد پشتون ها؟
حکومت افغانستان، که مدت زیادی از امور داخلی پاکستان دوری گزیده است، پشتیبانی خود از جنبش پشتین را اعلام کرده است. چنانچه برخی از اعضای پارلمان افغانستان از حکومت خواسته اند که از این جنبش حمایت کند. محمد اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان نیز از طریق شبکه اجتماعی تویتر از جنبش پشتون ها در پاکستان طرفداری کرده و اظهار امیدواری کرده است که این حرکت سبب ریشه کن ساختن تروریسم در منطقه گردد.
در یک تویت اشرف غنی آمده است: «من از مارش طولانی پشتون ها در پاکستان، که هدف اصلی آن برانگیختن مردم در برابر تروریسم و افراط گرایی در منطقه است، به صورت گسترده پشتیبانی میکنم.»
موضوع پشتون ها برای پاکستان همیشه حساس بوده و همینگونه باقی مانده است. پس از تأسیس پاکستان در سال ۱۹۴۷، شماری از پشتون های دوطرف خط دیورند، آرزوی ایجاد یک منطقه با اکثریت پشتون ها را ابراز داشته اند. برخی از کارشناسان میگویند که پاکستان به خاطری مناطق پشتون نشین را افراطی ساخته است که مفکوره متحد شدن این قوم را از بین ببرد. از لحاظ تاریخی رهبری همچو جنبش ها همیشه در دست پشتون های لیبرال و سکولار بوده است.
جنبش کنونی نیز ممکن است در پاکستان به عنوان یک تلاش برای متحد ساختن پشتون های دوطرف خط دیورند تلقی گردد. اما خود این جنبش تا حال در این رابطه چنین تقاضای نکرده است.
سلیم شاه میگوید: «آیا جنبش حراست از پشتون ها قادر است که پشتون های دو طرف خط دیورند را باهم متحد سازد؟ به نظر من این جنبش همین حالا این کار را کرده است. در شهر های قندهار، جلال آباد و کابل راهپیمایی های به طرفداری از این جنبش صورت گرفت. مردم عوام در افغانستان شعار های صلح سر دادند.»
اما حمایت پشتین از سوی کابل میتواند زیانبار تمام شود. همین حالا هم در پاکستان برخی از گروه ها پشتین را به دریافت حمایت از خارج متهم می سازند. یونس فکور، کارشناس مقیم کابل، در صحبتی با دویچه وله گفت: «حکومت افغانستان میخواهد که با پشتیبانی از این جنبش بالای پاکستان فشار وارد کند و سپس در مذاکرات صلح افغانستان از آن سود ببرد.»
اما شمار دیگری از افغان ها به خاطری از این جنبش پشتیبانی میکنند، که آنها بین مشکلات خود و مشکلات پشتون های آنسوی خط دیورند، یک رابطه مستقیم را میبینند. فیض محمد زلاند، استاد دانشگاه کابل و حامی جنبش حراست از پشتون ها، به دویچه وله گفت: «زمانی که پشتون های مقیم پاکستان به تعلیم دسترسی داشته باشند و به دیده انسان های درجه دو نگریسته نشوند، آنگاه مناطق شان پناهگاهی برای تروریست ها نخواهد بود.»
اما فکور میگوید که حمایت از این جنبش از سوی افغانستان، دستآویزی برای پاکستان خواهد شد که با آن مداخله خود در امور افغانستان را توجیه کند. فکور میافزاید: «این عملکرد کابل ممکن است زیان آور گردد، زیرا پاکستان شاید این از موضوع برای توجیه حمایت خود از طالبان کار بگیرد.»
شامل شمس / مسعود جهش / ستار خان