جنگجوی "دولت اسلامی" در محکمه آلمان

توماس زاگه بیل، قاضی محکمه روز پنج شنبه به متهم گفت: «آیا خنک می خورید؟ می توانید بالاپوش تان را بکشید. ما با آن کاری نداریم». کریشنیک 20 ساله که در شهر بادهومبورگ آلمان فدرال به دنیا آمده است، در حالی که برزو و جمپر صخیم زمستانی به تن داشت در محکمه حاضر شد. او جمپرش را کشید و با صدای آرام و جملات کوتاه به سخنان اش آغاز کرد. او شرح داد که چه سان در ماه جولای 2013 به سوریه سفر کرد تا به ملیشه های "دولت اسلامی" بپیوندد، اما بسیار خشنود نبود و تاکید کرد که در ماه دسمبر بدون این که حتا یک گلوله شلیک کند، دوباره به آلمان برگشت.

او در میدان هوایی فرانکفورت بازداشت شد. عضویت در یک گروه تروریستی خارجی اتهامی است که مجازات ده سال حبس را در پی دارد. قاضی ها و بازپرس ها گفته اند در صورتی که کریشنیک بتواند توضیح بدهد که چرا به جهادی ها پیوسته است و اطلاعات بیشتر در مورد این گروه بدهد، مجازات خفیف تری در انتظار اوست. اما در جریان بازپرسی او این جمله مصیبت بار را بر زبان آورد که «در حقیقت، من هنوز می خواهم همچون یک شهید بمیرم».

این جمله او حتا وکیل مدافع اش متلو گونال نیز وحشت زده شد. او برعکس خواست اولیه کریشنیک، موکلش را قناعت داده بود که در محکمه اقرار کند. یک اقراریه تحریری که در دور قبلی محاکمه توسط گونال خوانده شده بود، برای محکمه کافی نبود، بنابراین متهم باید خودش در برابر سوال ها پاسخ می گفت.

دفاع از «برادران و خواهران»

او در اقرارش کدام روشنی بر اوضاع نیانداخت. نگفت که کی او را به تندروی کشانده است. کریشنیک از اشارت به کسی خودداری کرد. چگونه او به سوریه رفته است؟ پاسخ داد که از طریق استانبول و بعداً با بس همراه با شش جلب شده دیگر. او استفاده از سلاح را آموزش دیده، اما گفت که در هر جنگی در عقب صحنه بوده است.

کریشنیک گفت: «آن‌ها در کل نمی خواستند من بجنگم». او تقریباً اندکی از این وضع دلخور به نظر می‌رسید. او شاهد بوده است که گروه های اسلامی مختلف با یکدیگر می جنگیدند. او گفت: «من از این ناحیه متاسف بودم». هدف او، دفاع از «برادران و خواهران» اش در برابر رژیم اسد در سوریه بود. حتا اکنون نیز او فکر می کند این کار درستی است که باید صورت گیرد.

چنین اظهاراتی شک و تردیدهای زاگه بیل وکیل مدافع اش را کاهش نداد که مدعی شده بود موکل اش «می خواهد زندگی عادی را پیش ببرد». دستگاه های استخباراتی مکالمات تیلفونی کریشنیک را شنود و ثبت کرده اند که در آن معلوم می شود که با خواهرش صحبت می کند و واقعاً جنگجوی مشتاق بوده است. خانواده اش به سختی کوشیدند تا وی را متقاعد سازند که از این ماجراجویی منصرف شود.

کریشنیک همینقدر خواست به محکمه بگوید که او با وضعیت یکنواخت و خسته کن مواجه بوده است. او در سه ماموریت جنگی شرکت کرده است ، «اما فقط در عقب جبهه با پرسونل طبی». به گفته او، جنگجویان عرب و چچنی "دولت اسلامی" در راس امور بودند و به واگذاری مسئولیت های بزرگ به اروپایی‌ها اعتماد نداشتند. زاگه بیل از وی پرسید که رهبرش کی بود. کرشنیک پاسخ داد: «نمی‌دانم».

قاضی گفت: «همه آنچه را گفتی، کافی نیست. باید بیشتر از این ارائه کنید». کریشنیک چیزی نگفت و به وکیل اش چشم دوخت. اگر پاسخ های او برای محکمه قناعت بخش باشند، او شاید سه تا چهار سال را در زندان بگذراند. با توجه به جریان محاکمه در روز پنج شنبه، تصور نمی شود چنین چیزی ممکن باشد.