روزهای «سیاه و بربادی»
۱۳۹۰ اردیبهشت ۷, چهارشنبهدر روز هفتم ثور سال 1357 خورشیدی، حزب دموکراتیک خلق افغانستان به رهبری نور محمد تره کی که از حمایت اتحاد جماهیر شوروی برخوردار بود، علیه رژیم داوود خان کودتا کرد و پس از تصرف ارگ ریاست جمهوری به حکومت داوود خان پایان داد.
لطیف پدرام، صاحب نظر و نماینده پارلمان میگوید هفتم ثور «یک رژیم استبدادی را درهم شکست. جامعه از یک حالت سکوت پرتاب شد به قعر یک تحول کلان و جامعه وارد یک تحرک شد. از این جهت این حرکت یک حرکت مثبت بود». اما عبدالستار خواصی، دیگر نماینده پارلمان میگوید: «هفت ثور یعنی سیاه ترین روز در تاریخ افغانستان، هفت ثور فاجعه بشری، فاجعه معنوی و فاجعه مادی در افغانستان بود».
به باور آقای پدرام اما عیب اصلی حرکتی که در هفت ثور آغاز شد، تقابل آن با ارزشهای ملی، دینی و اسلامی بود. در حالی که فضای آن روز افغانستان متکی به همین باورها بود. او میگوید در نتیجه رویارویی ایدیولوژی وارداتی کمونیستی با باورهای اسلامی مردم افغانستان جنگی آغاز شد که چهارده سال دوام کرد.
آقای خواصی میگوید پیامد هفت ثور، ترویج فرهنگ کسب قدرت از طریق خشونت و قوه قهریه بود و اگر حادثه هفت ثور در تاریخ افغانستان اتفاق نمیافتاد مردم این کشور شاهد خونریزیها در سه دهه پس از آن روز نمیبودند: «اگر هفت ثور در افغانستان نمیآمد و پیامدهای ناگوار در قبال نمیداشت، هیچگاه رژیمهای متعدد در افغانستان تکرار نمیشدند و اگر تکرار هم میشدند به شکل مسالمت آمیز عرض اندام میکردند».
اما به نظر آقای پدرام هفت ثور با آن که پیامدهای ناگواری درپی داشت، جامعه ایستای افغانستان را به سمت تحولات جدید حرکت داد و زمینههای فقر زدایی و خدمات اجتماعی را فراهم کرد: «بعضی عناصر مثبت داشت، به دلیل حرکت دادن جامعه به سمت تحولات، در زمینه فقر زدایی و خدمات اجتماعی رایگان برای مردم یک حرکت مثبت بود، اشکال اساسیاش تقابل با دین بود».
«همه مردم در اشتباه هشت ثور شریک اند»
مقاومت 14 ساله مردم افغانستان در برابر تجاوز شوروی بالاخره منجر به خروج شورویها و سرنگونی نظام کمونیستی در افغانستان شد. در نتیجه در هشتم ثور سال 1371 گروههای مجاهدین وارد کابل پایتخت شدند.
مردم افغانستان امیدوار بودند که شکست نظام کمونیستی، منجر به صلح دایمی و تشکیل حکومت ملی خواهد شد. اما چنین نشد و جنگ جدید میان گروههای جهادی در کابل آغاز گردید.
صدیقالله توحیدی، تحلیلگر مسایل سیاسی میگوید هشت ثور منجر به ویرانی کابل شد و مردم افغانستان نتوانستند ثمری از جهاد چهارده ساله شان به دست آورند: «متاسفانه هشت ثور فرایند یک جنگ دوامدار مردم و جهاد مردم افغانستان در برابر اتحاد شوروی بود، جهادی که ثمره آن را نه مردم افغانستان لمس کردند، نه هم سرورش را احساس کردند. بیشتر نفع جنگ مردم افغانستان به سایر کشورها رسید تا به خود افغانستان».
اما حفیظ منصور، یکی از نمایندگان کابل در پارلمان میگوید تمام مردم افغانستان در اشتباه هشت ثور شریک هستند: «اگر اشتباه و خطایی هم پس از هشت ثور صورت گرفته باشد، مسوول آن فرد معینی در افغانستان نیست چون همه مردم ما در آن سهیم بودند، همه کس».
نگرانی از تکرار تراژیدی
قرار است در سال 2014 مسوولیت تامین امنیت سراسر افغانستان به نیروهای افغان واگذار گردد و نیروهای ناتو از این کشور خارج شود. از همین حالا این نگرانی وجود دارد که با خروج نیروهای بین المللی، افغانستان یک بار دیگر، درگیر جنگ های داخلی شود.
اما آیا رهبران سیاسی افغانستان می توانند پس از 2014 نظام کنونی را حفظ و از جنگ احتمالی داخلی دیگر پیش گیری کنند؟
صدیق الله توحیدی می گوید در صورتی که دولت ضعیف و آلوده با فساد تا سال 2014 ادامه پیدا کند خطر روبرو شدن افغانستان با بحران دیگر و جود دارد: «اگر دولت در سال 2014 هم به همین منوال باشد متاسفانه تراژیدی افغانستان در دهه نود میلادی یک بار دیگر تکرار می شود.» در همین حال آقای منصور می گوید زمامداران کنونی درسهایی که از هفتم و هشتم ثور گرفته شده فراموش کرده اند: «باکمال تاسف بسیاری از کسانی که در حال حاضر به سریر قدرت تکیه زده اند، بسیاری اوقات میخواهند مانند زمامداران آن زمان به صورت تمامیتخواهانه کشور را رهبری کنند و این تجربه درستی نیست.»
به باور این تحلیلگران، یگانه راه بیرون رفت از وضعیت کنونی، تعیین سرنوشت افغانستان توسط مردم این کشور است.
دویچه وله/ حسین سیرت
ویراستار: عارف فرهمند