گفتگوی اختصاصی با داکتر سیما سمر
۱۳۹۱ آذر ۲۲, چهارشنبهسیما سمر پس از دریافت جایزه «نوبل آلترناتیف» در یک گفتگوی اختصاصی با دویچه وله در مورد وضعیت حقوق بشر و آینده افغانستان سخن گفته است.
دویچه وله: با وجودی که شما از وطن تان آواره شده بودید، به ساخت مکتب و شفاخانه روی آوردید، چی به شما این قدر انگیزه می داد؟
سمر: من فکر می کنم که یکی از دلایلی که جنگ در افغانستان طولانی و خشونت بار می باشد، بی سوادی مردم است. به این خاطر تعلیم و تربیت و دسترسی به مکتب برای من اهمیت بسیار زیاد دارد. جنگ در کشورهایی که سطح تعلیم در آنجا بالا است، این قدر طولانی نمی شود. متاسفانه در کشورهایی مانند افغانستان از بی سوادی اکثریت مردم سوءاستفاده می شود. به این خاطر من فکر می کنم که دسترسی به تعلیم و تربیت یکی از اساسی ترین حقوق بشر بوده و ضرور می باشد.
دویچه وله: با چه انگیزه ای راه حقوق بشر را در افغانستان در پیش گرفتید؟
سمر: من فکر می کنم که یکی از مسایلی که مرا واداشت برای دفاع از حقوق بشر مبارزه را آغاز کنم، تبعیض در افغانستان است که علیه دختران و زنان و همچنان به دلایل قومی و مذهبی اعمال می شود. به این دلیل من تصمیم گرفتم که برای تامین عدالت اجتماعی به مبارزه و تلاش بپردازم.
دویچه وله: تا چه زمانی می خواهید به فعالیت هایتان ادامه دهید؟
سمر: ما مشکلات زیادی را در این راه متحمل شدیم و بسیاری از دوستان و اقارب مان را از دست دادیم. اما ما هنوز به عدالت اجتماعی دست نیافته ایم و راه درازی را تا آن زمان در پیش داریم. به این خاطر من همچنان به کارم ادامه خواهم داد.
دویچه وله: مردم افغانستان شکایت دارند که حقوق بشر در این کشور هنوز نقض می شود و جنایتکاران محاکمه نشده اند. آیا امیدی است که آن ها روزی به پای میز محاکمه کشانده شوند؟
سمر: در افغانستان به نظر من تطبیق عدالت تنها با محاکمه عاملین جنایت انجام نمی شود. اگر آن ها به درد و رنجی که مردم به دلیل اعمال و تصمیم های آن ها متحمل شده اند، اعتراف کنند و تلاش کنند که گذشته دوباره تکرار نشود و راهی برای التیام زخم های مردم وقربانیان پیدا کنند، این بخش دیگری از برقراری عدالت اجتماعی می باشد. این که صرفا گفته شود که جنایتکاران جنگی باید محاکمه شوند و جزای فیزیکی ببیند، همیشه یک راه حل نیست.به این خاطر برای آشتی ملی و صلح پایدار در افغانستان ضرور است که مردم افغانستان در پروسه سهیم باشند و به خصوص به نظر قربانیان جنگ توجه شود.
دویچه وله: کمیسیون مستقل حقوق بشر در ارتباط با تشخیص و مستند سازی جنایتکاران جنگی چه کارهایی انجام داده است؟
سمر: البته کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان به عنوان یک نهاد اجرایی وظیفه ندارد که تحقیقات بکند. کاری که کمیسیون کرده، مستند سازی دوره های جنگ است، برای آشتی بهتر در آینده. ما اعتقاد داریم که اگر کارهایی که در گذشته صورت گرفته، مستندسازی شود، درسی است برای نسل آینده افغانستان و همچنین جزوی از تاریخ و واقعیت های کشورمان است.
تا زمانی که ما واقعیت ها را قبول نکنیم، به آن اعتراف نکنیم، مشکلی حل نمی شود. چشم پوشی از واقعیت آن را تغییر نمی دهد. ما باید از گذشته خود آگاه باشیم و درس بگیریم که در آینده تکرار نشود.
دویچه وله: بخشی از تاریخ افغانستان که مربوط به دوره جنگ های داخلی است، سانسور شده است. نظر شما دراین باره چیست؟
سمر: من می خواهم تکرار بکنم که انکار و چشم پوشی از واقعیت، آن را تغییر نمی دهد. به نظر من این یک اشتباه بسیار کلان است که ما از واقعیت های تاریخی افغانستان می خواهیم چشم پوشی کنیم. به چه منظوری؟ تا نسل آینده ما از آن خبر نشوند؟ باید بدانند که چه اتفاق هایی افتاده و از کارهای خوب و بد گذشته پند بگیرند.
دویچه وله: آیا کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان برای مستند سازی و ثبت واقعیت های دوره های جنگ دوسیه جمع آوری کرده است؟
سمر: ما دوسیه جمع نکرده ایم. با مردم مصاحبه کرده ایم، برای مستند سازی، برای ثبت تاریخ و واقعیت های افغانستان، نه اینکه برای کسی دوسیه تشکیل دهیم. این وظیفه کمیسیون حقوق بشر نیست، بلکه وظیفه بخش اجرایی حکومت است که دراین بخش تصمیم بگیرد.من تاکید می کنم که تامین عدالت وظیفه بدون قید و شرط حکومت است، نه کمیسیون حقوق بشر افغانستان. کمیسیون وظیفه اش این است که در رابطه با گسترش و تقویت حقوق بشر و حمایت از آن در افغانستان فعالیت کند. ما محکمه و سارنوالی نیستیم.
دویچه وله: شما همواره انتقاد کرده اید که برای تامین حقوق بشر اراده سیاسی وجود ندارد، آیا این انتقادها تهدیدهایی را متوجه شما کرده است؟
سمر: بله، وقتی که من در این مورد صحبت می کنم، کسانی که به تامین و تقویت حقوق بشر درافغانستان اعتقاد ندارند، احساس خطر می کنند. طبیعی است که مخالفت هایی وجود دارد.
دویچه وله: می توانید در این زمینه مثال بیاورید؟
سمر: البته همکارانم تهدید شده اند. در مورد خود من نیز ادعاهایی وجود دارد و یا علنا در برخی رسانه ها گفته می شود که من به خاطر اهداف مشخص سیاسی و یا طرز تفکر مشخص سیاسی که دارم، این کارها را می کنم. در حالی که من اعتقاد دارم که هر فردی در افغانستان باید با کرامت زندگی کند، دسترسی به عدالت و حق مساوی داشته باشد.هیچ قومی، هیچ فردی، هیچ جنسی نباید برتر از قوم، فرد و جنس دیگری باشد.
دوویچه وله: چه مشکلاتی بر سر راه تامین عدالت اجتماعی و تطبیق حقوق بشر در افغانستان وجود دارد؟
سمر: مشکلات اصلی درافغانستان وضعیت بد امنیتی و عدم پاسخگویی نظام قضایی می باشد. یک مشکل بزرگ دیگر فرهنگ معافیت از جزا در کشورما است که واقعا مشکلات زیادی بر سر راه تطبیق حقوق بشر و عدالت در افغانستان ایجاد کرده است.
دویچه وله: در ماه های گذشته گزارش های زیادی از قتل و تجاوز جنسی به کودکان و زنان انتشار یافته است. احساس می شود که وضع خرابتر شده است.
سمر: به نظر من وضع خرابتر نشده است. اتفاقا من این را مثال مثبت می بینم، به دلیل این که مردم آگاهی پیدا کرده و برای عدالت دادخواهی می کنند. قبل از این مردم مسایل ناموسی را شرم آور برای خود و فامیل شان می دانستند و آن را پنهان می کردند. ولی حالا مردم می آیند عدالت خواهی و دادخواهی می کنند. و این یک گام مثبت است. وجود کمیسیون (حقوق بشر)، وجود رسانه ها، جامعه مدنی و وزارت امور زنان مردم را تشویق می کند که دادخواهی کنند. (افزایش گزارش ها دراین زمینه سطح) آگاهی را در جامعه نشان می دهد.
دویچه وله: فکر می کنید که پس از خروج نیروهای خارجی در سال 2014، وضعیت به سال های 90 بر می گردد؟
سمر: من آدم خوش بینی هستم و به دلایل زیادی فکر می کنم که ما به سال های 90 بر نمی گردیم. مردم سلطه طالبان و گروه های مسلح را تجربه کرده اند. دیگر به آن ها و آنچه که می گویند، اعتقاد و اطمینان ندارند. علاوه بر این، نسل جوان افغانستان، مردان و زنان از امکانات تعلیم و تربیت استفاده کرده اند و آن ها دیگر از حقوق ابتدایی خود چشم پوشی نخواهند کرد.
دیگر این که ما رسانه های گروهی به اصطلاح آزاد داریم که یک دست آورد بزرگ برای افغانستان می باشد. یک دلیل دیگر خوش بینی من این است که جنگ سالارانی که در سال های 90 با یکدیگر در کابل و دیگر شهرها می جنگیدند، طی این سال های صاحب ملکیت ها فراوان شده اند. آن ها نمی خواهند که ثروت شان را از دست بدهند و به این دلیل جنگ با یکدیگر را آغاز نخواهند کرد.
من فکر می کنم که پاکستان، کشور همسایه ما که از طالبان حمایت می کند، در موقعیتی متفاوت از آنچه که در سال های 90 بود، قرار دارد. آن ها خود از ناحیه طالبان که برای ما ایجاد کرده بودند، مشکلات دارند. من امیدوارم که آن ها متوجه شوند و آموزش و حمایت از طالبان را کاهش دهند. من امیدوارم که جامعه بین المللی ما را دوباره تنها نگذارد، آن طور که ما را در سال های 90 تنها گذاشتند. در غیر این صورت آن ها یک اشتباه را دوباره تکرار کرده اند.