کودک کارگر: کاش من هم مکتب میرفتم
۱۳۹۲ خرداد ۲۲, چهارشنبههوای گرم و کار سنگین، قطره های عرق را بر پیشانی و صورت ستار 14 ساله جاری می کند. فضای کارخانه نجاری پر از گرد و خاک ذره های چوب است که از ماشین اره به هوا بلند می شود و بر اندام او می نشیند.
این کودک دستمالی بر سر و صورتش پیچیده و ماسک پوشیده تا از ضرر خاک باد مصوون باشد اما چشم های سرخ شده ستار نشان می دهد که او تا چه اندازه در معرض خطر کار در یک محیط آلوده قرار دارد.
ستار با تمام مشکلات تا صنف ششم مکتب درس خوانده است، ولی فقر و تنگدستی او را به این کارخانه کشانده تا برای خانواده اش نان پیدا کند. او می گوید: «اقتصاد خانواده ضعیف است. اگر ضعیف نمی بود چرا مکتب را رها می کردم. از این کار کرده مکتب و درس خوب بود».
این کودک روزانه 100 افغانی معاش دارد و مجبور است از این راه معیشت خانواده ده نفری اش را تامین کند. او پدر پیری دارد که قادر به تامین مخارج خانواده نیست.
ستار آرزو دارد که مانند سایر کودکان به مکتب برود. او هر باری که کودکان مکتب را می بیند به فکر آینده اش می افتد: «در دلم می گویم کاش مکتب می رفتم. پاک و صفا زندگی می کردم و در این حالت نمی بودم».
بیش از یک میلیون طفل کارگر
وزارت کار و امور اجتماعی می گوید 1.2 میلیون طفل در افغانستان کار می کنند. محمد علی افتخاری، سخنگوی وزارت کار، امور اجتماعی، شهدا و معلولین می گوید از جمله 6 میلیون کودک آسیب پذیر در افغانستان، 1.2 میلیون آنها کارگر هستند.
این کودکان در داش های خشت پزی، کارگاه های قالین بافی، موترشویی ها، کارخانه های نجاری، فلزکاری و دیگر شغل های شاقه کار می کنند.
وزارت کار و امور اجتماعی می گوید استراتژی مشخصی را برای حل مشکلات کودکان کارگر تدوین کرده و قرار است این استراتژی از بودجه دولتی تمویل شود.
سخنگوی وزارت کار و امور اجتماعی گفت که پروژه های کوتاه مدت برای کودکان کارگر نمی تواند مشکل آن ها را حل کند زیرا با تطبیق چنین پروژه هایی این کودکان تنها می توانند شش ماه تا یک سال مورد حمایت قرار گیرند ولی پس از آن دوباره مجبورند به کار ادامه دهند.
اما کمیسیون مستقل حقوق بشر می گوید افغانستان کنوانسیون حقوق طفل را پذیرفته است ولی این کنوانسیون به صورت درست تطبیق نمی شود. براساس این کنوانسیون کودکان باید به خدمات صحی، تعلیمی، تفریح سالم و زندگی مصون دسترسی داشته باشند.
شمس الله احمدزی، رییس دفتر ساحوی کمیسیون حقوق بشر می گوید دولت مکلف است که زمینه زندگی مصون را برای کودکان فراهم کند: «طفل قادر نیست تا خود را در مقابل آفت ها مصون نگهدارد. به این دلیل دولت مکلف است تا زمینه تامین امنیت طفل را بیشتر مورد توجه قرار دهد».
عواقب جبرانناپذیر
در حال حاضر هم دولت افغانستان و هم کمیسیون حقوق بشر در رابطه به آینده کودکان کارگر نگرانند. کودکانی که در بازار کار می کنند در معرض آسیب پذیری های جسمی و روانی قرار دارند. آن ها از دسترسی به تعلیم و تربیت محرومند.
آقای احمدزی می گوید کودکان کارگر به کارهایی گماشته می شوند که جسم آن ها توانایی انجام چنین کارهایی را ندارد: «این کودکان وزن هایی را که وجود آن ها آماده انتقال آن نیست، انتقال می دهند. این ها در کارهای ساختمانی استخدام می شوند. کارهایی که از توان این کودکان بسیار بالا است».
کودکان کارگر از صدمه های روانی نیز مصون نیستند. این نگرانی وجود دارد که توهین، تحقیر و فشار کار از نگاه روانی و شخصیتی این کودکان را صدمه بزند. آقای افتخاری می گوید: «حتا تصور کرده نمی توانیم که این ها (کودکان کارگر) در آینده چگونه شخصیتی خواهند داشت».