آیا ایران برنده بازی قدرت در خاورمیانه است؟
۱۳۹۸ مهر ۲۹, دوشنبهایالات متحده امریکا از لحاظ نظامی از شمال سوریه خارج شده است، اما از نظر دیپلوماتیک تا هنور در آنجا حضور دارد. رجب طیب ادوغان رئیس جمهور ترکیه بعد از گفتگو با مایک پنس معاون ریئس جمهور ایالات متحده امریکا در مورد یک آتش بس پنج روزه در منطقه توافق کرد.
این روشن نیست که آیا آتش بس مراعات خواهد شد یا خیر. این هم روشن نیست که آیا منظور کاخ سفید از ماموریت معاون ریئس جمهور تلاشی برای یک برنامه جدید در سوریه است و یا برعکس آخرین مرحله حضور این کشور می باشد تا طوری وانمود کند که خروجش از سوریه کاملاً شتابزده نبوده است.
اما نکته مسلم این است که ایالات متحده امریکا حضورش را در منطقه به شکلی کاهش داده است که سلسله ای از واکنش ها را ایجاد کرده است. در نتیجه این تصمیم ایالات متحده امریکا اتحادها و مراکز جدید قدرت سیاسی به وجود می آید. و هیچ کشوری در منطقه مانند ایران مایل به استفاده از فرصت پیش آمده نمی باشد.
اعتماد به نفس جدید
بعد از آنکه در ۱۴ سپتمبر راکت ها بر پالایشگاه نفت عربستان سعودی در منطقه بقیق اصابت کرد، عربستان سعودی و امریکایی ها ایران را مسئول این حمله عنوان کردند. با وجود آن که ایران این اتهام را رد کرد، اما نتوانست شک و تردیدهای منتقدین اش را رفع کند.
از دید روزنامه اسرائیلی "هاآرتص"، یک چیز در این ارتباط روشن است و آن این که اگر حکومت ایران امر این شلیک را صادر کرده باشد، در این صورت آن را از روی اعتماد به نفس بیش از اندازه انجام داده است. به نوشته این روزنامه، "دلیل حمله ایران به عربستان سعودی تنها این نبود که سیاست جدید و یا سلاح های جدید دارد، بلکه این بود که ترامپ از متحدینش به صورت جدی حمایت نمی کند."
سست شدن اتحاد نظامی سعودی – امریکایی از مدت ها قبل نمایان شده است. ظاهراً برای تهران قابل پیش بینی بوده که ناوگان های فرستاده شده ایالات متحده در منطقه دست به اقدامی نخواهند زد. حکومت ایران به صورت دقیق فهمیده بود که قتل جمال خاشقچی خبرنگار سعودی و نیز جنگ یمن، باعث از میان رفتن علاقه زیاد کانگرس امریکا نسبت به عربستان سعودی شده است.
فقدان طرح برای سوریه
ایران با نگاه تیزبین ضعف ایالات متحده امریکا در سوریه را نیز تعقیب می کند. از دید تهران این روشن است که ایالات متحده امریکا در این کشور چندپارچه فاقد یک طرح روشن است. از یک طرف حکومت ایالات متحده امریکا در زمان ریاست جمهوری بارک اوباما می خواست بشار الاسد را سقوط بدهد و همزمان می خواست سازمان تروریستی "دولت اسلامی" و دیگر گروه های تروریستی را شکست بدهد. واشنگتن در درازمدت به فکر ایجاد یک نظام دموکراتیک در سوریه بود.
همزمان کاخ سفید این واقعیت را نادیده گرفته بود که شمار بزرگی از اسلامگرایان در زندان های رژیم اسد به سر می برند. در سال ۲۰۱۱ زمانی که شورشیان ضد رژیم در سوریه قوی شدند و برای رژیم به یک تهدید مبدل گردیدند، رئیس جمهور سوریه دروازه های زندان را باز گذاشت و ایالات متحده امریکا را وادار کرد که خود را قبل از همه به مبارزه علیه اسلام گرایان متمرکز کند.
ایران یک برخورد دیگری را در پیش گرفت. مجله "فارین پالیسی" در واشنگتن در این باره نوشته است: "اگر روسیه و ایران نیروهای پیروز به نظر می رسند، قبل از همه به این دلیل است که آنها از همان آغاز از یک استراتژی ماهرانه پیروی کردند. روسیه و ایران از همان آغاز یک هدف روشن، محدود و قابل اجرا داشتند و آن حفظ اسد در قدرت بود."
بعداَ ثابت شد که این هدف محدود و قابل اجرا برای ایران و روسیه نتیجه داده است. اسد بر اریکه قدرت باقی ماند و روسیه و ایران در سوریه حضور دارند و نمی خواهند از آن صرف نظر کنند.
روسیه و ایران در تصمیمگیریها در دمشق نقش دارند که تاثیرات بزرگی بر اروپا نیز دارد. سوال های زیادی بیپاسخ مانده اند: بشار اسد با مردم خود چگونه رفتار خواهند کرد؟ با چه کسانی مدارا و چه کسانی را تحت فشار قرار خواهد داد؟ او با کردها که به دلیل عملیات نظامی ترکیه خواستار کمک شده اند، چه رفتاری خواهد کرد؟
کرستن/ع.ف./ح.م