اوباما در افغانستان وضعیت آشفتهای به میراث میگذارد
۱۳۹۵ بهمن ۱, جمعهوقتی در مورد سیاست بارک اوباما در مورد افغانستان صحبت می شود، نمی توان از تصمیم او در سال ۲۰۰۹ مبنی بر افزایش شمار عساکر امریکایی در افغانستان یاد نکرد. همین تصمیم و عواقب آن میراث اوباما در افغانستان را شکل می دهد. او در اولین دور ریاست جمهوری اش در سال ۲۰۰۹ دستور داد تا ۳۳۰۰۰ عسکر اضافی به افغانستان فرستاده شوند . به این ترتیب شمار عساکر امریکایی در افغانستان در اوج این ماموریت به بیشتر از ۱۰۰ هزار نفر رسید. هدف اوباما و جنرالان او در افغانستان سرکوب طالبان و مجبور ساختن اعضای این گروه به وارد شدن در مذاکرات صلح بود.
او بعداً اعلام کرد که تا آخر سال ۲۰۱۴ ماموریت جنگی کشور اش در افغانستان را به پایان می رساند، و شمار زیادی از عساکر خود را از این کشور بیرون می کند.
مایکل کوگلمن، کارشناس افغانستان در مرکز ودرو ویلسن، می گوید که اوباما با افزایش شمار عساکر اش در افغانستان کنترول وضعیت افغانستان را در دست گرفت. هر چند به گفته او این وضعیت دیری دوام نکرد. کوگلمن می گوید: «افزایش شمار نیروهای امریکایی در افغانستان سبب ایجاد یک ثبات نسبی در افغانستان شد، اما این ثبات زیاد دوام نکرد.»
به نظر کوگلمن، رئیس جمهور بارک اوباما با این کار خود بالای جنگ افغانستان تمرکز بیشتر کرد، در حالی که پیش از او وضعیت افغانستان در نظر شمار از سیاستمداران امریکایی اهمیت خود را از دست داده بود.
اما آنچه سبب شد تا نه تنها پیشرفت های به دست آمده در نتیجه افزایش عساکر، بلکه تمام دست آوردهای امریکا با خطر مواجه شود، تصمیم بعدی رئیس جمهور اوباما برای خارج ساختن نیروی های جنگی اش از افغانستان بود؛ تصمیمی که بسیاری تحلیلگران آن را پیش از وقت خواندند.
او اعلام کرد که در آخر سال ۲۰۱۴ به جز ار ۸۰۰۰ عسکر، تمام نیروهای خود را از افغانستان خارج می کند. او با این اقدام اش نه تنها دست آوردهای ناشی از افزایش شمار نیروهای خود در افغانستان را تقریباً از بین برد بلکه تمام پیشرفت های دهه گذشته را با خطر جدی مواجه کرد. چون امریکا و هم پیمانان اش در ناتو اهدافی را که در افغانستان تعیین کرده بودند، به دست نیارورد. طالبان شکست نخوردند، نیروهای امنیتی افغان هنوز آمادگی کامل برای دفاع از کشور خود نداشتند و گروه های افراطی دیگر مانند «دولت اسلامی» در افغانستان سر بلند کردند.
تیمور شاران از «گروه بین المللی بحران» می گوید: «سیاست عجولانه بیرون شدن از افغانستان و زمان تعیین شده برای این کار، بالای ثبات افغانستان تاثیر منفی داشت.»
به گفته شاران، این تصمیم سبب شد تا میزان آسیب پذیری نیروهای امنیتی افغان در مقابل حملات طالبان افزایش یابد و راه مداخله بیشتر برای کشورهای چون ایران و روسیه باز شود. او می گوید: «زمان تعیین شده برای خروج نیروهای امریکا از افغانستان با اوضاع این کشور سازگار نبود.»
رئیس جمهور اوباما در جریان دو دور ریاست جمهوری اش حملات هواپیمای بدون سرنشین را نیز افزایش داد. هرچند این حملات در از بین بردن رهبران طالبان و القاعده موثر بودند، اما در کنار آنها شمار زیاد افراد ملکی نیز قربانی این حملات شدند. کوگلمن می گوید مشخص کردن موثریت و یا هم ناکامی حملات هواپیماهای بیدون سرنشین کار دشواری است.
اما این موضوع مشخص است که اوباما موفق نشد تا از راه فشار نظامی و یا هم دیپلوماتیک طالبان را به میز مذاکرات صلح بکشاند و به این ترتیب به جنگ افغانستان نقطه پایان بگذارد. او به این ترتیب وضعیت خیلی ناگوار را در این کشور برای دونالد ترامپ په میراث می گذارد که کنترول آن مستلزم طرح سیاست ها و راهبردهای جدید می باشد.
مسعود جهش