بحران کوریای شمالی؛ ریشه های نفرت کجاست؟
۱۳۹۶ مرداد ۲۱, شنبهدر کوریای شمالی بسیاری چیزها ناقص و ناکارآمدند؛ اما یک چیز آنجا خوب کار می کند: ماشین تبلیغاتی یا پروپاگندا. در کودکستان و در کتاب های مکتب نفرت از ایالات متحده آموخته می شود. این نفرت با ترس از "تهاجم امپریالیسم" گره خورده است. این مسئله کمک می کند تا تبلیغات بار دیگر خاطره جمعی از جنگ شبه جزیره کوریا را بازسازی کند. این جنگ سبک زندگی و جهانبینی مردم کوریای شمالی را حتا تا امروز شکل داده است چرا که جنگ هنوز برای این مردم به پایان نرسیده است. هیچ معاهده صلحی وجود ندارد. در شش دهه گذشته فقط یک آتش بس وجود داشته است.
این جنگ، روشن است که در روز ۲۵ ماه جون سال ۱۹۵۰ توسط کوریای شمالی آغاز شد وقتی که نیروهای این کشور از خط مرزی واقع در ۳۸ درجه عرض جغرافیایی عبور کردند. پیونگیانگ می خواست تا بار دیگر به زور شبه جزیره کوریا را که در زمان جنگ جهانی دوم دو تکه شده بود، یکجا و متحد بسازد.
حالا وقتی که رئیس جمهور دونالد ترامپ با آتش، خشم و قدرت مهارناپذیر این کشور را تهدید و بر آن پافشاری می کند؛ آن وقت کوریای شمالی "دست به کاری می زند که هیچ وقت قابل تصور نبود" که این مسئله به روایت پیونگیانگ و تجارب تاریخی آن سازگار است.
وقتی جیمز متیس، وزیر دفاع ایالات متحده رهبری کوریای شمالی را متهم "به نابودی ملتش" می کند، آن وقت تبلیغات درباره کابوس دوامدار ملی کوریای شمالی، دوباره احیا می گردد. این کشور بین سال های ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۳ چنین نابودی را تجربه کرده است.
سه سال بمباران سطحی کوریا
در آن زمان، هواپیماهای جنگی ایالات متحده به مدت سه سال کوریای شمالی را بمباران کردند؛ بدون آن که به مرگ افراد ملکی توجهی صورت گیرد. این مسئله را بروس کامینگ، تاریخدان امریکایی جنایت جنگی می داند.
در آن زمان بمب و راکت بیشتری نسبت به آنچه بر جاپان در خلال جنگ جهانی دوم ریخته شد، بر کوریای شمالی شلیک گردید. به این دلیل، حدود ۲۰ درصد از کل نفوس این کشور کشته شدند. البته این فقط تخمین و برآورد جنرال کورتیس لی می، فرمانده نیروهای هوایی کماندو در جنگ کوریا می باشد.
جنرال لی می در مصاحبه ای در سال ۱۹۸۴ گفت: «ما بخشی از هر شهر را به نحوی به آتش کشیدیم و سوزاندیم. حتا بخشی از کوریای جنوبی را. ما حتا شهر بندری پوزان کوریای جنوبی را ویران کردیم».
دین راسک، وزیر خارجه ایالات متحده در آن زمان گفت: «هر آنچه بین خط مرزی موسوم به "۳۸ درجه عرض جغرافیای" (مرز بین کوریای شمالی و جنوبی) و مرز چین بود، ما خشت به خشت بمباران کردیم؛ یکی پس از دیگری، هر جنبنده ای را که آنجا بود. ما برتری هوایی داشتیم و زمین کوریای شمالی را بمباران کردیم».
مک آرتور می خواست از بمب های اتومی استفاده کند
قابل یادآوری است که کوریای شمالی از سوی ایالات متحده، به حمله اتومی نیز تهدید شده بود. داگلاس مک آرتور، جنرال امریکایی نیروی هوایی ائتلاف در جنگ کوریای شمالی در مصاحبه ای که در سال ۱۹۵۴ انجام داد، ابراز سرخوردگی کرد که نتوانست پلانش را برای ختم جنگ طی ده روز، عملی کند.
بر اساس طرح مک آرتور، قرار بود "بین ۳۰ تا ۵۰ بمب اتوم" بر کوریای شمالی افگنده شود. علاوه بر آن این جنرال امریکایی می خواست تا مرز بین کوریای شمالی و چین را با ایجاد کمربند رادیو اکتیوی، غیرقابل عبور بسازد؛ تا به این ترتیب، از ادامه حمایت چین از کوریا جلوگیری شود. وزارت خارجه ایالات متحده و سازمان ملل متحد مانع انجام این طرح مک آرتور شدند.
در جمع چنین تاریخ ناخوشایندی، که در غرب فراموش شده، خاطره قتل عام مردم ملکی نیز در کوریای شمالی هنوز زنده است. از جمله می توان قتل عام موسوم به "نو گون ری" را که توسط نیروهای امریکایی انجام شد، نام برد. صدها فرد ملکی که در حال فرار بودند، زیر یک پل در این منطقه به قتل رسیدند.
از این هم بدتر، ماجرای قتل عام و پاکسازی کمونیست ها در کوریای جنوبی است. اندکی پس از پایان جنگ، کمونیست ها یا کسانی که مظنون به آن بودند، در کوریای جنوبی با اطلاع و زیر چشم افسران امریکایی به قتل رسیدند. گزارش ها وعکس هایی درباره این قتل عام در سال ۲۰۰۸ افشا شد.
روح مو یون، رئیس جمهور آن دوره و از فعالان حقوق بشر شمار قربانیان این قتل عام را حدود ۱۰۰ هزار نفر می داند؛ که البته این برآورد اغراق آمیز به نظر می رسد. این ماجرا پای کوریای شمالی را نیز به میان می کشد که خودش نیز به هرحال دست به پاکسازی های خونباری زده است.
دویچه وله / ع. ح.