تبصره: نفرت به قلب آلمان راه یافته است
۱۳۹۸ اسفند ۲, جمعهاین بار هاناو تبدیل به صحنه خشونت شد. برای سومین بار در ظرف چند ماه، نفرت و جنون در آلمان بیداد کرد. در ماه جون سال گذشته والتر لوبکه، سیاستمدار محافظهکار به دلیل فعالیتهایش برای پناهجویان در پیش روی خانهاش به قتل رسید. در ماه اکتوبر یک فرد رادیکال راستگرا تلاش کرد به یک کنیسه یهودیان حمله کند، اما تنها به دلیل دروازه مستحکم این کنیسه مملو از عبادتکنندگان، از حمام خون جلوگیری شد. این بار در شهر هاناو یک مرد ۱۰ تن را به قتل رساند. این مرد پیش از این که مشتریان دو قلیانخانه و سپس مادر خود را به قتل برساند، ویدیویی با پیام نژادگرایانه و تیوری توطئه در اینترنت نشر کرده بود.
زمینه رشد و سرچشمه قاتلان در متن جامعه
آنچه عاملان این خشونتها را متحد میسازد، نفرت از همه چیزهایی است که با تعبیر اتنیکی آنها از آلمان سازگاری ندارد. فرقی نمیکند که این عاملان با یک دیگر و افراد یا گروههای افراطی در ارتباط بوده اند یا نه، آلمان باید بپذیرد که نفرت شدید به قلب این کشور راه یافته است. سیاستمداران و جامعه مدنی باید این واقعیت را مورد بحث قرار دهند که ایدیولوژیهای نژادگرایانه، زنستیزانه و افراطیت راستگرایانه که در برخی حلقات جامعه دوباره مورد پذیرش قرار گرفته اند، زمینه و سرچشمه این قاتلان اند.
به این قتلها نباید به عنوان موارد جداگانه و بدون ارتباط باهم نگریسته شود. این خشونتهای غیرانسانی چه علیه سیاستمداران دارای دیدگاههای باز باشد یا علیه یهودیان و مسلمانان، بیانگر چیزی است که در فضای اجتماعی امروز آلمان میتواند رشد و تبارز کند. و این حوادث وحشتناک زنگ هشداری است تا بررسی کنیم که آیا دولت ابزارهای مناسب را برای حفاظت از امنیت فردی همه شهروندان با در نظر داشت مفاد قانون اساسی بدون در نظرداشت مبدا، دین یا جنیست آنها دارد یا نه.
نفرت و جنون در شبکههای اینترنتی مرگ در پی دارد
چه اقداماتی را میتوانیم روی دست گیریم تا نفرت و جنون را در شبکههای اینترنتی از بین ببریم؟ چونکه اینترنت تنها یک دنیای مجازی نیست که روانهای سرخورده و آشفته با استفاده از آزادی بیان، عقده های خود را در آن خالی کنند. حادثه هاناو یک شاهد دیگری بر این که این نفرتپراکنیها و تحریک مردم تنها در حد لفاظی باقی نمیمانند، بلکه عواقبی دارند و منجر به قتل میشوند.
عرصه سیاست باید حالا به صورت روشن، سریع و آشکار دست به عمل بزند. تنها سخن گفتن کافی نیست. در غیر آن، زمانی وضعیت از کنترول خارج خواهد شد و همه آنچه که معرف دولت قانونمدار ماست، همراه با آزادیهای فردی آن در مخاطره قرار خواهد گرفت.
انگلا مرکل، صدراعظم ما سخنان خوبی در این زمینه ایراد کرد: این درست است که بگوییم «نژادگرایی یک زهر است». اما تنها تشخیص این امر کفایت نمیکند. پاسخ به این وضعیت باید اعلام مبارزه باشد؛ مبارزه علیه همه ایدیولوژیهای ضد انسانی و علیه گسترش آن در شبکههای اینترنتی. این مسئولیت را نمیتوان تنها به گردن غولهای اینترنتی مانند فیسبوک و تویتر انداخت.
اینس پول/ ع. ف.