توافق رهبران امریکا و چین درباره مسائل اساسی
۱۳۹۲ خرداد ۱۷, جمعهدر مذاکرات سران چین و امریکا، دو شریک همپایه و در حین زمان رقیب باهم ملاقات کردند. ایالات متحده امریکا و چین در سطح جهانی در بین کشورهایی که بزرگترین اقتصادها را دارند، دارای مقام اول و سوم می باشند. مقام دوم را در میان اقتصادهای بزرگ اتحادیه اروپا دارد و آنهم در صورتی که اقتصادهای ملی 27 عضو این اتحادیه به عنوان یک مجموعه در نظر گرفته شود.
رهبران چین و ایالات متحده روز شنبه (18 جوزا / 8 جون) پس از یک گفتگوی دو ساعته در کالیفرنیا یادآور شدند که آنان درباره ضرورت کار مشترک در زمینه مسائل امنیت سایبری به موافقت رسیدند. امنیت سایبری یکی از مهمترین مسائل مورد مناقشه دو کشور است. امریکا چین را متهم می کند که به شدت سایت هایی را هک می کند.
بارک اوباما و شی جن پینگ، همچنان درباره اهمیت توسعه پیوندهای نظامی موافقت کردند؛ مسئله ای که در در گذشته با عدم اعتماد و ارتباط ضعیف همراه بود. بارک اوباما به خبرنگاران گفت: "ما بیشتر به اهداف خود [یعنی] کامیابی و امنیت مردم مان می رسیم، اگر ما به جای تنش، با یکدیگر همکاری کنیم".
این در حالی است که دیدار رییس جمهور چین از ایالات متحده امریکا باعث بروز نگرانی هایی در اتحادیه اروپا شده است.
یانگ شوی تونگ، دانشمند علوم سیاسی از دانشگاه تسینگهوا در پیکنگ معتقد است که چین خود را در یک نظم جهانی جدید می بیند که واشنگتن و پیکنگ به مثابه "جی دو" یا دو بزرگترین قدرت های جهانی مسیر تعیین می کنند . یانگ شوی تونگ در نشست «شورای اروپایی در مورد مورد مناسبات خارجی» در لندن گفت: «این روابط دو جانبه در آینده پرنفوذترین روابط در جهان می باشد، روابطی مهمتر از این وجود نخواهد داشت».
توماس دانیلان، مشاور امنیتی پیشین بارک اوباما در یک همایش مطبوعاتی در کاخ سفید گفت که ایالات متحده امریکا در آینده در سیاست خارجی اش بیشتر به آسیا و چین متمرکز خواهد بود. به گفته او، اکنون باید اروپایی ها از این نگران باشند که عقب خواهند ماند و این که آیا در آینده ایالات متحده امریکا و چین نسبت به ایالات متحده امریکا و اروپا نزدیک تر همکاری می کنند؟ و حوزه اوقیانوس آرام یا پاسیفیک برای ایالات متحده امریکا مهمتر از حوزه اقیانوس اطلس یا اتلانتیک می گردد؟
مناسبات غیرقابل مقایسه
الکساندر گراف لمبسدورف، کارشناس سیاست خارجی حزب دموکرات آزاد آلمان (اف دی پی) در پارلمان اروپایی، در این مورد به دویچه وله گفت که دلیلی برای حسادت وجود ندارد. به باور او، بسیار دشوار است که گفته شود کدام روابط مهم اند - روابط میان ایالات متحده امریکا و چین یا روابط بین ایالات متحده امریکا و اروپا. او می افزاید: «این مناسبات بسیار از همدیگر متفاوت اند. ایالات متحده امریکا و چین رقبای استراتژیک در حوزه پاسیفیک یا اقیانوس آرام اند. ایالات متحده امریکا معاهدات امنیتی دو جانبه با جاپان و کوریای جنوبی دارد. طبعاً چین علایق و منافعی در این منطقه دارد. بحیره جنوب چین یکی از این منازعات است. در مقایسه با مناسباتی که بین اروپایی ها و چین وجود دارد، این مناسبات آشکارا جدی تر و از نوع دیگر می باشد».
اروپا مانند ایالات متحده امریکا مناسبات اقتصادی بسیار نزدیک با چین دارد. لمبسدورف می گوید: «امریکایی ها نیز چنین مناسباتی دارند. ما با چین روابط دیپلوماتیک داریم و باهم گفتگوهایی را در مورد دولت قانونمدار به پیش می بریم. ما به آنها می گوییم که با وضعیت حقوق بشر در چین موافق نیستم. بنابراین ما با چین مناسبات پیچیده داریم که بلافاصله با مناسبات مان با ایالات متحده امریکا قابل مقایسه نمی باشد».
خوزه مانویل باروسو، رییس کمسیون اتحادیه اروپا نیز رسماً دلیلی برای حسادت به مناسبات میان ایالات متحده امریکا و چین نمی بیند. باروسو در آخرین مذاکرات سران اتحادیه اروپا و چین در سال گذشته اعلام نمود که یک نوع دوستی ایجاد شده است: «مناسبات بین اتحادیه اروپا و چین نمونه عملی است که نشان می دهد چگونه دو شریک بزرگ در یک جهان چندین قطبی همکاری کرده می توانند».
دیپلومات های اتحادیه اروپا در بروکسل می گویند این که وضع مجازات گمرکی علیه چین از سوی اتحادیه اروپا، در این مناسبات مفید نیست. اما این مناسبات بنا بر یک منازعه تجارتی اصولاً مکدر نمی شود. علاوه بر این ایالات متحده امریکا نیز علیه پرزه جات سیستم های برق آفتابی ساخت چین (سولار) مجازات گمرکی وضع کرده است.
وزارت خارجه ایالات متحده امریکا این ترس اروپا را رد می کند که امکان دارد ایالات متحده امریکا با سیاست «توزین مجدد» اش، منابع نظامی و مالی اش را در بین حوزه پاسیفیک و اتلانتیک به زیان کشورهای اروپایی به کار اندازد.
به طور مثال جان کری، وزیر خارجه ایالات متحده امریکا هنگامی که با خانم کاترین اشتون مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در واشنگتن ملاقات نمود، گفت: «توزینی که رییس جمهور بارک اوباما می خواهد ایجاد کند، به هیچ صورت به بهای روابط ما با اروپا نمی باشد. حتا ما می خواهیم بیشتر از این با اروپا کار کنیم. از این جهت، اروپا شریک خوبی است. این یکی از دلایلی است که رییس جمهور اوباما در سخنرانی اش عنوانی مردم ایالات متحده امریکا بسیار صریح و روشن در مورد تجارت دوسوی اقیانس اطلس (ترانس اتلانتیک) و قراردادهای سرمایه گذاری اظهار نظر کرد». جان کری نیز از همین جهت نخستین سفرش بعد از به عهده گیری مقام وزارت خارجه را به آسیا نه بلکه به اروپا انجام داد.
الکساندر گراف لمبسدورف نیز با این اظهارات جان کری موافق است. طرح تشکیل یک حوزه آزاد تجارتی بین ایالات متحده امریکا و اروپا یک پیشرفت بزرگ خواهد بود و علاوه بر این مناسبات و تعلقات دو سوی اقیانوس اطلس (ترانس اتلانتیک) را بین دولت های دموکراتیک تحکیم خواهد بخشید.
گراف لمبسدورف می گوید: «هر دو اقتصاد بزرگ جهان تلاش می کنند بازارهای بین کشورهای اروپایی را با بازارهای امریکا پیوند بدهند. در صورتی که این پروژه بزرگ موفق گردد، هم در ایالات متحده امریکا و هم در اتحادیه اروپا رشد جدیدی به وجود می آید».
از جانب دیگر توجه ایالات متحده امریکا به آسیا و حوزه پاسیفیک از نظر لمبسدورف قابل درک است: «ایالات متحده امریکا همیشه به مفهوم واقعی اش یک کشور مربوط به حوزه پاسیفیک بوده است. این کاملاً طبیعی است که رییس جمهور امریکا به چین خوب توجه کند. از نظر امریکایی ها هم این یک مساله عادی می باشد. علاوه بر این چین یک کشور در حال عروج است و ایالات متحده امریکا باید با آن مناسبات خود را سازماندهی کند».
اروپا به مثابه یک طرف مذاکره و معامله نامتحد
از نگاه چینی ها مذاکرات و رسیدن به توافقات با ایالات متحده امریکا احتمالاً از رسیدن به توافق با اتحادیه اروپا ساده تر است. در ایالات متحده امریکا صرف یک طرف مذاکره و رییس جمهور وجود دارد. در بروکسل 27 کشور عضو وجود دارند که به زودی 28 کشور می گردند. همه آنها منافع و آرزومندی های مختلفی دارند.
کاترین اشتون کوشیده است تا همه را زیر یک سقف در آورد. او در همین تازگی ها به چین سفر کرد تا با رهبران جدید این کشور ملاقات کند. او در پیکنگ به سوال های پیچیده خبرنگاران پاسخ نداد و صرف گفت که می خواهد در هفته ها و ماه های آینده به پیشرفت هایی برسند. او می خواهد خود را به مسایلی مانند توسعه شهری، اقتصادی، روستایی و رشد اقتصادی همنوا با محیط زیست متمرکز سازد.
در مورد مسایل تجارتی، کشورهای مختلف عضو اتحادیه اروپا با هم نظر واحدی ندارند. مجازات گمرکی که در همین تازگی ها علیه چین از جانب اتحادیه اروپا وضع شده است، فقط توسط دولت هایی عملی می گردد که در اقلیت قرار دارند. این عدم وحدت داخلی موجب می گردد که شرکای تجارتی قطع نظر از این که چین باشد یا ایالات متحده امریکا، کشورهای عضو را یکی علیه دیگری استعمال کنند.
الکساندر گراف لمبسدورف، کارشناس سیاست خارجی پارلمان اروپا می گوید: «هرگاه دیگران بین ما تفرقه بیاندازند، ما نمی توانیم آنها را متهم سازیم. هرگاه کشورهای عضو ما با همدیگر عاقلانه رفتار کنند، برای دیگران نیز دشوار خواهد بود که با سهولت بر اروپایی ها موفقیت حاصل کنند. من به هر صورت آرزو می کنم که در این راه موفق گردیم».
اروپایی ها حتا به موافقتنامه تجارتی بسیار مساعد با ایالات متحده امریکا نیز باهم توافق ندارند. چنانکه چند روز پیش ازآغاز مذاکرات برنامه ریزی شده روی این مطلب، تهیه جزئیات برای اجازه نامه 27 کشور عضو اتحادیه اروپا جهت رسیدن به چنین توافقی تهیه نشده است.
نگرانی اروپایی ها ادامه دارد
با همه اطمینان هایی که سیاستمداران امریکایی و کارشناسان اروپایی می دهند، در اروپا نگرانی هایی از ناحیه جهت گیری جدید سیاست ایالات متحده امریکا وجود دارد. روزنامه اسپانیایی "الپیس" هفته جاری در تبصره ای نوشته است که «اتحاد بین امریکا و آسیایی ها نقشه جهان را تغییر می دهد. سفر شین جن پنگ رییس جمهور چین به امریکا بخشی از آن خواست های درونی برای گسترش شبکه ای از مناسبات تجارتی است». امریکای لاتین نیز خود را در جهت حوزه پاسیفیک و کشورهای آسیایی قرار داده است.