خوشبختی را چگونه و کجا میتوان یافت؟
۱۴۰۳ فروردین ۱, چهارشنبهچیزهایی که باعث خوشبختی ما میشود، میتوانند بسیار متفاوت باشند. از خوردن آیسکریم گرفته تا تعریف و تمجید شدن، تماشای طلوع آفتاب یا تولد یک نوزاد. هر چیزی میتواند فردی را خوشحال یا خوشبخت سازد. با این حال خوشبختی و سعادت را میتوان بسان هنرمندی دانست که خود را پوشانده است و ما اغلب متوجه او نمیشویم، هرچند در نزدیکی ما قرار دارد. هر کسی که آن را پیدا کند، میتواند خود را به معنای واقعی کلمه خوشبخت عنوان کند.
بر اساس یک تعریف روانشناختی، "خوشبختی نوعی احساسات بسیار قوی و مثبت است. خوشبختی یک وضعیت کامل و پایدار از رضایت شدید است."
خوشبختی مبتنی بر این تعریف ممکن است فلسفی به نظر برسد، اما در واقع قابل اندازه گیری است. کریستوف کسلر، متخصص مغز و اعصاب، محقق و نویسنده، میگوید که خوشبختی با کمک تصویرسازی تشدید مقناطیسی (ام آر ای) از مغز قابل نظارت است.
او میگوید: "ما یک مرکز ویژه به نام سیستم مزولیمبیک در مغز داریم که به مرکز خوشبختی نیز شهرت دارد. وقتی که ما چیزی بسیار قابل توجه و احساسبرانگیز را تجربه میکنیم، مثلا شهادتنامهای به دست میآوریم و یا نوزادی تولد میشود، این مرکز فعال میشود و دوپامین در مغز جریان پیدا میکند." کسلر میگوید که دوپامین، که به آن هورمون شادی نیز گفته میشود، مسئول خوشبختی بیش از حد در انسان است.
نشئه خوشبختی
کسی که لحظات خوشبختی را میشناسد، چه در نتیجه کیف بردن از یک غذا، توصیف و یا دستآوردی در زندگی باشد، میداند که خوشبخت بودن چه احساس خوبی است. این احساس نباید متوقف شود و اگر توقف داده شود، به زودی برخواهد گشت. کسلر به این باور است که مفهوم تکاملی این احساسات دقیقاَ در همین نکته نهفته است. او میگوید: «احساس خوشبختی با میل به تکرار آنچه این احساس را ایجاد کرده است، مرتبط است.»
از این رو نشئه خوشبختی ثمره رفتار موفقیتآمیز و نتیجهبخش است و فردی که مست خوشبختی است، تشویق میشود تا عمل قهرمانانهاش را تکرار کند. محققان مغز میگویند که این امر در رشد بشریت اهمیت اساسی داشته است.
کسلر میگوید: "متأسفانه مواد مخدر نیز سیستم شادی را تحریک میکند." هروئین، تنباکو یا الکول ما را به سمت خوشبختی کوتاه مدت سوق میدهد و گذشته از آن ما را به سرعت وابسته یا معتاد میکند. بنابراین او میگوید که تلاش برای یافتن خوشبختی همچنین میتواند ما را به دام بیاندازد.
خوشبختی تا خوشبختی است
یوهانس میشالاک، استاد روانشناسی و روان درمانی در دانشگاه ویتن-هردک میگوید که خوشبختی به اشکال متفاوت پدیدار میشود که "نشئه خوشبختی" شدید اما زودگذر تنها یکی از آنهاست. علاوه بر این، میشالاک محقق «ذهنآگاهی» یا حضور در لحظه نیز است.
ذهنآگاهی همچنین در آموزهها و میدیتیشن بودایی نقش اساسی دارد. در غرب، آموزش در بخش ذهنآگاهی عمدتاً از طریق روشهای مختلف رواندرمانی انجام میشود.
هرکسی که معتقد باشد خوشحالی تنها وقتی پیدا میشود که هورمون دوپامین در مغز به بالاترین میزاناش جریان پیدا کند، بسیار وابسته به شرایط بیرونی است. چنانچه همه میدانیم، زندگی عاری از دشواری و مشکلات نیست و زیاد طولانی هم نیست.
میشالاک میگوید خوشبختی همچنین میتواند بیسر و صدا پیدا شود. او توضیح میدهد: «ذهن آگاهی توجه انسان را به تجربیاتی متمرکز میکند که در همین جا و اکنون رخ میدهد، نه به روشی که انتظار بکشیم.»
اگر کودکان را در جریان بازی نظاره کرده باشیم، باید این تصور نزد ما پیدا شده باشد که "بودن در اینجا و اکنون" چه معنی دارد. برای اطفال دشوار نیست که با تمام تمرکز در "زمان حال" غرق شوند. برای آنها گذشته فقط به اندازه آینده نقش ناچیز دارد.
میشالاک میگوید: "با این وجود، ما در زندگی روزمره اغلب مشغول فکر کردن در مورد گذشته یا آینده هستیم، بنابراین به ندرت در لحظهای که واقعاً هستیم، میباشیم.»
خوشبختی به شجاعت نیاز دارد
خوشبختی به شجاعت نیاز دارد، به این معنی که ما دایماً چیزی را از دست میدهیم. میشالاک میگوید: "ثروت یا مزیتی که لحظه اکنون با خود دارد، با تمرکز روی مشکلات از دست میرود." به بیان دیگر، وقتی در هنگام پیاده روی ذهن خود را مصروف رئيس بد، همکاران نه چندان خوب و یا همسر ناسازگار بکنیم، متوجه هوای تازه و خنک پاییز و رنگهای زیبای این فصل نخواهیم شد.
به این ترتیب نه تنها لحظات خوشبختی از دست میروند، بلکه غرق شدن در افکار منفی حتی به افسردگی فرد منجر میشود. در اینجا هم ذهنآگاهی میتواند کمک کند. تمرکز بر لحظهای که در آن هستیم، روند غرق شدن در افکار منفی را قطع میکند. به جای اینکه خود را در خیالهای دلگیرکننده در مورد چیزهای منفی خود غرق کنیم، حواس ما باید روی آنچه در حال حاضر تجربه میکنیم متمرکز شود.
فقط کسانی که وقت خود را برای تمرکز روی لحظه کنونی صرف کنند، میتوانند در پایان توانایی عملکرد داشته باشند. میشالاک توضیح میدهد: «ذهنآگاهی میتواند به تصمیمگیری کمک کند: مثلا آیا رئیس ام آنقدر آزاردهنده است که مجبور به تغییر شغل هستم یا میتوانم او را چنانکه هست قبول کنم.»
درد بخشی از آن است
ذهنآگاهی فقط به معنای این نیست که زیباییهای جهان، گلهای شگفته، آواز پرندگان یا غذاهای خوشمزه را مورد تمرکز قرار بدهیم. وقتی کسی تمرکز ذهنی داشته باشد بیشتر خود را احساس خواهد کرد و این میتواند در پهلوی دیگر مسایل دردآور هم باشد. میشالاک میگوید، درک خشم یا اندوه خودی یک جنبه اساسی ذهنآگاهی است. بخش بزرگی از بدبختی بشر این است که ما با احساسات ظاهراً منفی خود در جنگ هستیم، به جای اینکه بگذاریم این احساسات منفی بیاید و دوباره ما را ترک کند.
بنابراین خبر خوب این است، کسانی که ذهنآگاهی دارند، در همه جا خوشبختی را پیدا میتوانند. نکته بد این است که راه به سوی سعادت و خوشبختی لزوماً بدون درد نیست. البته هنوز هم امکان پیدا کردن یا حفظ احساس خوشبختی وجود دارد، مثلا در رابطه جنسی یا سکس.
اما خوشبختی همیشه یکسان نیست. میشالاک میگوید: "مطالعات نشان داده است که کودکان در ابتدا تأثیر منفی بر رضایت والدین از زندگی شان دارند." مثلا کمخوابی، استرس و احساس این که دیگر در زندگی برای خود وقت ندارند، باعث میشود والدین زندگی روزمره در کنار کودک را کمتر راحت احساس کنند و بیشتر باعث نارضایتی شان شود. او میافزاید که با وجود این "احساس داشتن یک زندگی معنادار در فرد افزایش مییابد."
یادداشت: این گزارش در سال ۲۰۱۹ نشر شده بود و به مناسبت روز جهانی خوشحالی تجدید شده است.