دیوارنگاران در افغانستان آیندهای برای خود نمیبینند
۱۴۰۲ آبان ۲۹, دوشنبهاز سال ۲۰۱۷ وارد این رشته شده بود و با آثارش در کنار اینکه برای زیبایی کابل کار میکرد، تلاش داشت مشکلات اجتماعی، مخصوصاً وضع زنان را به تصویر بکشد.
میراحمد رشاد میری، نقاش و دیوارنگاری است که پس از تصرف قدرت توسط طالبان بیکار شده است: «گرافیتی یا دیوار نگاری، هنر خیابانی است که امروزه در بیشتر شهرهای جهان معمول است. کمتر شهری را در دنیا میتوانید بیابید که هنگام قدم زدن چشم تان به نقاشیهای بزرگ بر دیوارها و نگاره هایی با طرحهای مختلف در سطح شهر نیفتد. گرافیتی یا دیوارنگاری هنر به تصویر کشیدن نقشها، شکلها، نوشتهها، نمادها و نشانهها بر روی دیوار و سطح شهرها و مکانهای عمومی است که بخشی از هنر خیابانی به شمار میرود.»
مرتبط: پیامهای همدلی و دوستی در روی دیوارهای خشونتزده کابل
نقاشی دیواری یا دیوارنگاری از رشته های نو پای هنری در افغانستان بود که طی ۲۰ سال گذشته رونق زیادی یافت و هنرمندان جوان افغان توانستند در این مدت با هنرشان در ترویج پیام های مثبت در سطح شهرهای بزرگ افغانستان نقش چشم گیری ایفا کنند.
رشاد میری افزود: «این دیوارنگاریها در سالهای اخیر به دیوارهای افغانستان نیز رسید. شماری از جوانان افغان به هنر گرافیتی یا دیوارنگاری رو آوردند و برای انتقال پیام شان به مخاطب عام از این هنر استفاده می کردند.»
اما با تسلط طالبان بر افغانستان زندگی این هنرمندان نیز تغییر کرده است و اکنون شمار زیادی از آنان در افغانستان نگران آینده هنرشان هستند.
میری که چهار سال عضو تیم "هنرسالار" بود، افزود: «اما متاسفانه با تسلط طالبان بر افغانستان وضعیت ھنر در کل و بالخصوص ھنر نقاشی خوب نمی باشد. چون حکومتی که فعلا حاکم است، ھنر نقاشی را خلاف عقایدش می داند. فعالیت در این زمینه یک نوع جرم پنداشته می شود؛ بنابراین اکثریت نقاش ھا و ھنرمندان به خارج از کشور فراری شده اند و تعدادی ھم که ھستند، خانه نشین ھستند و اجازه فعالیت ندارند.»
طالبان در نخستین روزهای حاکمیت مجددشان، نقاشی های دیواری در سطح شهرها را از بین بردند و به جایش شعارهای خود را نوشته کرده اند.
بانو حسنزاده به سبک رئالیسم نقاشی میکند. او نیز پنج سال عضو نهاد "هنر سالار" بود، نهادی که با نقاشی های دیواری برای ترویج و حقوق بشر فعالیت می کرد.
او قبل از روی کار آمدن طالبان در کابل کارگاه آموزشی نقاشی داشت و تعداد زیادی از پسرھا و دخترھا مصروف آموزش ھنر نقاشی و رسامی در آموزشگاه او بوده اند. او میگوید: «با روی کار آمدن طالبان ھمه چیز بر ھم خورد و طالبان وارد کارگاه من شدند و کارگاه مرا آتش زدند و تمام نقاشی ھایم را سوزاندند.»
او نگران وضعیت ھنر نقاشی در افغانستان است: «اصلاً امیدی برای آینده نیست؛ چون حکمرانان کنونی افغانستان خلاف این ھنر ھستند و اجازه فعالیت را نمی دھند. مخصوصا برای بانوان آینده ای در این رشته هنری وجود ندارد؛ کسانی که اصلآ اجازه بیرون شدن از خانه ھای شان را ندارند.»
شیرمحمد ترابی که ۳۸ سال در بخش های نقاشی دیکور، طراحی دیکور و گرافیک تلویزیون ملی ایفای وظیفه کرده، می گوید: «من سابق مدیر عمومی آرت و گرافیک تلویزیون ملی بوده و فارغ التحصیل سال ۱۳۵۷ دوره اول هنرهای زیبای دانشگاه کابل هستم.»
او حالا در امریکا زندگی می کند و آنجا نقاشی می کند: «هنر نقاشی انعکاس دهنده احساس درونی انسان است. در طرح نقاشی ام شکل و محتوا را اصل می دانم. شکل بدون محتوا کور است. محتوای بدون شکل میان خالی است؛ یعنی در نقاشی هر دو باید مساوی باشد؛ آن وقت طرح خوب است. خصوصیات عمده در هنر نقاشی کپوزیشن خوب، هارمونی خوب، کانترست رنگ ها، پرپستکتیف خوب، فضای خوب و حرکت خوب هستند.»
بصیراحمد عطایی، یک نقاش آماتور است که به هالند مهاجر شده و آنجا به هنرش ادامه می دهد. او در مورد علاقه و رشد هنر نقاشی در هالند می گوید: «مردم علاقه ویژه به هنر نقاشی دارند. مکاتب و دانشگاه های بسیار زیادی در این زمینه است و دانشجویان مصروف تحصیل هنر نقاشی اند. همچنان کورس های شخصی برای علاقه مندان مسلکی و غیر مسلکی هم زیاد است.»
اما او به آینده هنر در افغانستان تحت حاکمیت طالبان خوشبین نیست و نگران مهاجرت بیشتر هنرمندان از این کشور می باشد. بسیاری از هنرمندانی که در افغانستان باقی مانده اند، مثل میری به این فکر می کنند که این کشور را ترک کنند.
میری که متولد شهر کابل است، لیسان رشته گرافیک دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه کابل را دارد. او می گوید: «نظر به تحولات اخیر که در کشور رخ داد، هنر به بدترین روزهای خود رسیده است. هر روز محدودیتهای گوناگون بالای هنرمندان و نقاش ها وضع می شود و این ضربه بزرگی به فرهنگ وهنر افغانستان خواهد زد.»
روایت طالبان هرچند نسبت به دوره قبلی حاکمیت شان در زمینه تصویر تغییر کرده و حالا خودشان از عکس، فیلم و دیگر اشکال تصویری برای تبلیغات خود استفاده می کنند، اما هنرمندان نمیتوانند در کار شان دست باز داشته باشند و به موضوعاتی که خود شان میخواهند بپردازند.