راه حل ساده ای برای سوریه وجود ندارد
۱۳۹۲ شهریور ۵, سهشنبههمینکه بارک اوباما رئیس جمهور ایالات متحده امریکا در تابستان 2012 سخن از «خط قرمز» به میان آورد، روشن گردید که هرگاه رژیم اسد واقعاً از زرادخانه بزرگ سلاح های کیمیایی اش استفاده کند، ایالات متحده امریکا تحمل کرده نمی تواند. حدود یک سال پس از آن، از این خط تخطی شده است و احتمالاً چندین بار. از مدت ها باینسو به نظر می رسید که شاید این تهدید رئیس جمهور ایالات متحده امریکا کدام پیامد عملی موثری نداشته باشد. حال دیگر راهی نمانده است، قبل از همه بدنبال تصویرهای هولناک استفاده احتمالی از گاز های زهری در 21 اگست.
تنها چیزی که در اینجا سنگینی آن ایجاب پیمایش را می کند، اینست که از یک طرف قساوتی در 10 هزار کیلومتری کشور اتفاق افتاده است و ازجانب دیگر آرزوی خود مردم در امریکا می باشد. جدید ترین نظرپرسی ها، که در جاده های واشنگتن صورت گرفته است، نشان می دهند که: امریکایی ها نمی خواهند بار یک جنگ دیگر را بردوش گیرند، به خصوص نمی خواهند به تنهایی این بار را بردوش گیرند. یک رهگذر می گوید: «من فکر می کنم ایالات متحده امریکا باید با حمایت های نظامی اش برخورد مسوولانه بکند و خوب در نظر داشته باشد که تا حال چنین اقداماتی از قرار معلوم کاملاً موثر نبوده اند». یک رهگذر دیگر می گوید هنگامی طرفدار آن است که «از جانب ملل متحد تایید شود، و اگر نشود، از جانب یک ائتلاف دیگر صورت گیرد».
دفاع از منافع ملی
«منافع ملی» مقوله ای است که پیوسته از جانب واشنگتن به گوش می رسد. رئیس جمهور ایالات متحده امریکا در آخرین مصاحبه اش پیرامون این موضوع گفت: «کاملاً آگاهانه» باید عمل کنیم. «بنا براین در انطباق با منافع ملی مان حرکت نماییم وبا ارزیابی هایی مان که چه چیزی می تواند اهداف مان را در سوریه به جلو برد».
دراین مسأله مربوط به سیاست خارجی وزنه سنگین حزب مخالف جمهوریخواه هم مطرح می باشد. قبل از همه سناتور جان مک کین، از هفته ها پیش باینسو به دفاع از یک مداخله قوی امریکا برآمده است. این سیاستمدار محافظه کار خواهان «اقدامات قاطعی است که توازن قوا را برعلیه اسد و نیروهایش تغییر داده بتواند». اما خود مک کین نیز صرفاً از «عملیات محدود نظامی» سخن به میان می آورد. این به دلیل آن است که جمهوریخواهان نیز می دانند یک مداخله مانند آنچه در عراق و یا افغانستان صورت گرفته است، مورد تایید مردم امریکا نیست و در پایان احتمالاً به عین ترتیب یک ترازنامه خراب را ارائه خواهد نمود.
نبودن مجوز ملل متحد ویک اپوزسیون پارچه پارچه
عملیات در لیبیا نیز به مثابه سرمشق برای اقدامات محدود نظامی مطرح شده می تواند. در آن زمان شورای امنیت ملل متحد در عقب یک ائتلاف بزرگ قرار داشت. البته نیروی محرکه نظامی آن ایالات متحده امریکا بود، اما ابتکار آن را فرانسه و بریتانیا داشتند. اوباما نیز از حمایت کافی ای برخوردار است تا به آن تصویر امپریالیستی که از ایالات متحده امریکا در بسیاری بخش های جهان وجود دارد، زمینه تایید بیشتر را ندهد. این بار شاید فیصله نامه ملل متحد به دست نیاید. روسیه استوارانه از رژیم اسد حمایت می کند و هر نوع ابتکاری را رد می نماید. اینکه عملیات در سوریه ازجانب جامعه بین المللی چگونه تصویب می شود، روشن نیست.
ایالات متحده امریکا از جنگ عراق یک درس آموخته است. مطرح بودن یک اپوزسیون متحد موضوع استثنایی می باشد. صرفاً دفاع کردن از یک بخش اپوزسیون و آنهم بخش معتدل آن، چنانکه جان مک کین توصیه می کند، می تواند کار خطرناکی باشد. بین علوی هایی که بر سر قدرت اند، سنی های اکثریت و اسلامگرایان پیکارجو، بین ارسال سلاحی که از ایران و عربستان سعودی صورت می گیرد و همچنان بین کشور های همسایه خشمگین مانند اسرائیل، اردن و ترکیه، تداخل های اجتماعی، مذهبی و جیوپولیتیکی وجود دارند که ایالات متحده امریکا نمی تواند آنها را نادیده بگیرد.
پاسخ این سوال که ایالات متحده امریکا از کی می تواند حمایت کند کار آسانی نیست. کوردس من کارشناس سوریه، می گوید: «ایالات متحده امریکا باید یک سلسله تصامیم دشوار بگیرد که عمدتاً از چه نوع گروه های شورشی می خواهد حمایت کند و بر کی می خواهد محدودیت وضع کند». به گفته این کارشناس «کار بی فایده ای است که کم و بیش از لحاظ نظامی موفق شد و در صحنه سیاسی باخت».
یا به عبارت دیگر: ایالات متحده امریکا با نیروهای نظامی اش دارای آن نیروی بالقوه ای نیست که از کوتاه مدت بتواند اوضاع سوریه را بهبود بخشد. این امر می تواند از دراز مدت نیز اوضاع سوریه را بدتر بسازد. در حال حاضر کدام راه حل ساده ای برای رئیس جمهور بارک اوباما وجود ندارد.