چرا برخی مردان مرتکب تجاوز جنسی میشوند؟
۱۳۹۹ شهریور ۱۸, سهشنبهکسی که مورد تجاوز و آزار جنسی قرار میگیرد، یکی از دردناکترین، وحشتناکترین و خفتبارترین نوع خشونت را تجربه میکند. این را هیچ کسی انکار نمیتواند. قربانیان تجاوز جنسی مجبور میشوند ادامه زندگی خود را با احساس از خود بیزاری و خشم سپری کنند و اغلباً به اختلال اضطراب پس از حادثه دچار میشوند.
اما عاملان تجاوز جنسی چه؟ چرا برخی مردان مرتکب تجاوز جنسی میشوند؟ این یک سوال پیچیده است که پاسخهای چندگانه دارد، چون عوامل مختلفی از یک انسان، متجاوز جنسی میسازد.
هر انسانی میتواند متجاوز جنسی باشد. اما این گفته به این مفهوم نیست که همه انسانها از یکدیگر بترسند، بلکه به این معنی است که تنها گروههای مشخصی از مردان نیستند که مرتکب چنین جرایمی میشوند.
این نکته را داکتر سامویل سمیتیمن، روانشناس بالینی در ایالات متحده امریکا، در جریان تحقیقات خود دریافته است. او در دهه ۱۹۷۰ با ۵۰ مردی که اعتراف به تجاوز جنسی کرده بودند، به صورت ناشناس مصاحبه کرده است. این افراد پسزمینهها، موقعیتهای اجتماعی، شخصیتها و ذهنیتهای متفاوتی داشته اند. اما آنچه مایه تعجب این روانشناس شده، این بوده است که همه این افراد به خونسردی و بدون ندامت در مورد این جرایم صحبت کرده اند.
عوامل و انگیزههای تجاوز جنسی متفاوت و به مشکل قابل سنجش اند. با وجود این، تحقیقات نشان داده اند که متجاوزان جنسی خصوصیتهای شخصیتی مشترک زیر را دارند:
-
کمبود همدلی و همدردی
-
خودشیفتگی (نارسیسسم)
-
احساس دشمنی در برابر زنان
احساس زهرآگین مردانگی
شیری هامبی، پروفیسور رشته روانشناسی در دانشگاه ایالت تنسی ایالات متحده امریکا، به دویچه وله میگوید که «تجاوز جنسی به رغبت یا ارضای جنسی برنمیگردد، بلکه بیشتر در مورد غلبه داشتن بر دیگر مردم است.»
خانم هامبی که بنیانگذار مجله «روانشناسی خشونت» در انجمن روانشناسی ایالات متحده امریکاست، توضیح میدهد که چگونه احساس زهرآگین نرینگی فرهنگ تجاوز جنسی را تقویت میکند: «بسیاری عاملان تجاوز و آزارهای جنسی مردان جوان اند. در میان برخی گروههای هم سن و سال مردان، داشتن موقعیت بهتر اجتماعی به داشتن تجربه زیاد جنسی برمیگردد و به آنهایی که از نظر جنسی زیاد فعال نیستند غالباً لکه ننگ زده میشود.»
او معتقد است که این نوع فشارها در گروههای هم سن و سال، مردان را به تجاوز جنسی ترغیب میکند، به خاطری که «تعدادی از آنها در سراسیمگی کامل قرار دارند تا مبادا توسط هم سن و سالان شان از نظر جنسی بیتجربه عنوان شوند.»
به عبارت دیگر، عناصر مشخصی در بعضی فرهنگها و حتی رسانهها وجود دارد، مبنی بر این که مردان به عنوان بخشی از احساس کاذب نرینگی شان باید بر زنان تسلط داشته باشند و کسانی را که رابطه جنسی زیاد ندارند برچسب بزنند.
میل جنسی یا عمل خشونتآمیز؟
تفکیک این مساله ضروری است که تجاوز جنسی اختلال رفتاری یا ذهنی نیست، بلکه یک جرم است. هرچند برخی متجاوزان جنسی ممکن است اختلالات روانی داشته باشند، اما هیچ اختلالی وجود ندارد که افراد را مجبور به تجاوز جنسی کند.
برخلاف نظر هامبی، رندی تورنهیل، زیستشناس تکاملی، و کریگ پالمر، مردمشناس تکاملی، به این باوراند که انگیزه اساسی تجاوز، داشتن رابطه جنسی است. این دو دانشمند استدلال میکنند که تجاوز جنسی یک سازگاری در فرایند گزینش طبیعی تیوری داروین است و برای افزایش موفقیت بازتولید مردان تکامل یافته است. آنها به این اشاره میکنند که بسیاری قربانیان تجاوز جنسی زنان در رده سنی بارآوری اند و این موئید این فرض است که اشتیاق به تولید مثل ترغیبکننده تجاوز جنسی است.
اما کتاب این دو دانشمند زیر عنوان «تاریخ طبیعی تجاوز جنسی: پایههای بیولوژیک قلدری جنسی» مورد انتقاد شدید مجله علمی «طبیعت» (Nature) قرار گرفته است. این مجله نوشته است شواهدی که نویسندگان این کتاب ارائه کرده اند منحرفکننده است و یا فرضیههای بدیل دیگری را که در این زمینه وجود دارند نیز تقویت میکند.
در واقع اکثر دانشمندان علوم اجتماعی، روانشناسان و فمینیستها به این باور اند که تجاوز جنسی تقریباً به صورت انحصاری به مساله قدرت و خشونت ارتباط دارد. آنها استدلال میکنند که تجاوز جنسی به دلیل شهوت نیست، بلکه ناشی از تلاش برای کنترول و غلبه است و همچنین نفرت و دشمنی با زنان نیز میتواند از انگیزههای تجاوز جنسی باشد.
دشمنی با زنان
متجاوزان جنسی غالباً به زنان به عنوان شئی جنسی مینگرند که باید به ضرورتهای جنسی مردان پاسخ بگویند. آنها تمایل به «اسطورههای تجاوز» دارند که به مجموعهای از پیشداوریها، کلیشهسازیها و باورهای نادرست در مورد تجاوز و آزارهای جنسی اطلاق میشود. به گونه مثال، یک مرد متجاوز میتواند معتقد به این باشد که هرگاه یک زن در برابر خواست جنسی «نه» بگوید، منظورش «بله» است و تنها زبانبازی میکند و او را به چالش میکشد.
انتونیا آبی، روانشناس اجتماعی در دانشگاه ایالتی وین در شهر دیترویت امریکا، نوشته است که یکی از متجاوزان مکرر به این باور بوده است که زن «به مشکل قابل دسترس است.» به نوشته او، یک متجاوز جنسی دیگر گفته است که «بسیاری زنان در اکثر مواقع ابتدا [به درخواست جنسی] «نه» میگویند. مرد باید پافشاری کند تا دریابد که واقعاً منظور زن «نه» است.»
آبی نوشته است که یک متجاوز جنسی متکرر دیگر گفته است: «من احساس میکردم به چیزی دست یافته ام که مستحقاش هستم و احساس میکردم شهوانی شدنم توسط او را تلافی میکنم.» این مرد هردو تجربه تجاوز جنسی را «قوی»، «تحریککننده» و «بسیار هیجانآور» توصیف کرده است.
شیری هامبی به دویچه وله گفته است که در برخی فرهنگها مردسالاری و برتری مردانه از طریق نوعی محروم ساختن زنان از کرامت و انسانیت تبارز مییابد که در چنین طرز فکری زنان مادون و تابع مردان نگریسته میشوند. چنین دیدگاهی زنان را به سادگی تبدیل به هدف تجاوز مردان میکند.
به گفته هامبی، برای مردانی که در چنین فرهنگهایی زندگی میکنند «بخشی از تمرین فرهنگی شان این است که رابطه شان با عاطفه را از دست بدهند.» چنین مردانی نمیدانند که با احساسات خود چگونه کنار بیایند و از احساسات دیگران چیزی نمیدانند یا اصلاً برایشان اهمیتی ندارد.
به نظر میرسد که در مورد متجاوزان متکرر رابطه میان خودشیفتگی و تجاوز جنسی بسیار قوی است. یکی از شاخصههای مشترک خودشیفتگان و متجاوزان جنسی این است که آنها تمایلی به زیر پا کردن حرمت و انسانیت دیگران دارند.
انواع متجاوزان جنسی
گروههای متفاوت متجاوزان جنسی وجود دارند. متجاوزان فرصتطلب از هر فرصتی برای ارضای جنسی خود استفاده میکنند، مثلاً زمانی که فرد قربانی نشئه یا زیر تاثیر الکول باشد.
دسته دیگر، متجاوزان سادیست است که از آزار جنسی لذت میبرند و انگیزه شان تحقیر و بیحرمتی در حق قربانیان است.
متجاوزان انتقامجو هم کسانی اند که قهر و غضب مستقیمی در برابر زنان دارند. این گونه متجاوزان به دلیل این که احساس میکنند از سوی زنان آسیب و زیان دیده و یا رد شده اند، خود را برحق میدانند که تجاوز جنسی انجام بدهند.
متجاوزان غالباً تجاوز بر فرد قربانی را رد میکنند و تلاش میکنند این عمل جرمی خود را توجیه کنند. مردانی که به تجاوز جنسی اعتراف میکنند نیز تلاش دارند بهانهای برای کاری که انجام داده اند پیدا کنند.
تعرض جنسی یک عمل خشن و جرمی توجیهناپذیر است. متاسفانه بسیاری قربانیان از ترس این که لکه ننگ بر پیشانی شان زده شود و مورد پیشداوری جامعه قرار بگیرند، سکوت اختیار میکنند؛ در حالی که متجاوزان آزادانه در جستجوی قربانیان بعدی خود اند.
فرح عقیل/ ع. ف/ ن.ف