سه سال حاکمیت طالبان: دستاورد دیپلماتیک با وجود انزوا
۱۴۰۳ مرداد ۲۴, چهارشنبهسه سال پس از به قدرت رسیدن طالبان باوجودی که حکومت این گروه از سوی هیچ کشوری به رسمیت شناخته نشده، ولی توانسته به برخی دست آوردهای دیپلماتیک دست یابد. در حالی که افغانستان به دلیل محدودیتهای وضع شده از سوی طالبان به ویژه در مورد حقوق زنان، تا حد زیادی در انزوا به سر میبرد، اما این گروه گامهای بلندی در تقویت روابط با کشورهای غیر غربی از جمله روسیه، چین، پاکستان و چندین کشور آسیای مرکزی برداشته است.
با آنکه حاکمیت طالبان رسماً از سوی هیچ کشوری به رسمیت شناخته نشده، ولی این گروه بعضا روابط دیپلماتیک عملی را با چندین کشور همسایه و منطقه از جمله روسیه، چین، پاکستان، هند و کشورهای مختلف آسیای میانه برقرار کرده است. بر اساس ادعای طالبان آنها با ۴۰ سفارت افغانستان در خارج از این کشور در ارتباط اند.
ذبیح الله مجاهد، سخنگوی طالبان در گفتگو با دویچه وله تاکید کرد که اداره این گروه «روابط بسیار خوبی با همه کشورهای جهان» دارد. او معتقد است با وجودی که تمایلی از سوی جامعه بینالمللی برای به رسمیت شناختن رسمی حاکمیت این گروه وجود ندارد، اما این روابط برای دو طرف سودمند است. مجاهد تأکید کرد که ادامه فشار و محرومیت اقتصادی در درجه اول بر زنان تأثیر میگذارد.
تلاش طالبان برای بهبود روابط دیپلماتیک در سومین کنفرانس دوحه به میزبانی ملل متحد برجسته شد. برای اولین بار اداره طالبان در مورد مسائل اقتصادی و تلاشهای مبارزه با مواد مخدر بحث و گفتگو کرد. مجاهد که رهبری هیئت را بر عهده داشت، این نشست را دلیلی برای خروج افغانستان از انزوا توصیف کرد. وی بر اهمیت انجام این تعاملات با درک وضعیت کنونی افغانستان تاکید کرد. با این حال طالبان شرط گذاشته بودند که تنها در صورت عدم حضور نمایندگان جامعه مدنی و فعالان حقوق زن در این نشست شرکت میکنند و این موضوع با اعتراضات گسترده فعالان مدنی مواجه شد.
چالش عدم به رسمیت شناسی بینالمللی
در حالی که روابط منطقهای طالبان بهبود یافته است، سیاستهای سختگیرانه این گروه به ویژه در مورد حقوق زنان، همچنان مانع مهمی در برابر به رسمیت شناسی بینالمللی است. سازمان ملل بارها از محدودیتهای رژیم انتقاد کرده و آن را «آپارتاید جنسیتی» توصیف کرده است.
صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید!
مصطفی مدثر، تحلیلگر روابط بینالملل به دویچه وله گفت: «حکومت طالبان تک رای، تک قومی، تک مذهبی و تک جنسیتی است و خشنترین سیاست را در برابر زنان، حقوق بشر، نظامیان پیشین و اقوام افغانستان در پیش گرفته است.» به گفته آقای مدثر این ویژگی اداره طالبان سبب شده تا نزد مردم مشروعیت نداشته باشد و جهان نیز چنین حکومتی را به رسمیت نمیشناسد.
آرین شریفی، استاد روابط بینالملل دانشگاه پرینستون که در حکومت قبلی نیز کار کرده، بر اهمیت مشروعیت داخلی تاکید کرد. او به دویچه وله گفت: «هر زمانی که در یک کشور نظام مشروع و با ثبات وجود داشته باشد، جهان آن را به رسمیت میشناسد.»
شریفی به این باور است که خواست مردم افغانستان برای حکومتداری بر اساس قوانین فراگیر و احترام به حقوق اساسی در اولویت قرار دارد. او معتقد است که به رسمیت نشناختن حکومت طالبان خواست جامعه جهانی نیست، بلکه خواست ملت افغانستان است: «خواست مردم افغانستان این است که حاکمیت براساس قانون باشد و این قانون بیانگر خواست عمومی و جمعی ملت افغانستان باشد.» وی افزود: این قانون باید حقوق همه مردم اعم از زنان، مردان، کودکان و همچنین تمامی اقوام مانند پشتون، تاجیک، ازبک، هزاره، پشهای و سایر اقوام را تضمین کند و نظام سیاسی باید بر اساس همین قانون عمل کند.
نگرانیهای امنیتی و تهدید تروریسم
موضوع مهم دیگری که مانع تعامل بین المللی میشود، حضور گروههای تروریستی و وضعیت امنیتی در افغانستان است. حضور بیش از ۲۰ گروه تروریستی از جمله القاعده و تحریک طالبان پاکستان (تی تی پی) زنگ خطر را در سطح جهانی به صدا درآورده است.
نگرانی در مورد وضعیت امنیتی به ویژه تهدید ناشی از شاخه خراسان داعش که روابط خصمانه با طالبان دارد، برخی کشورها از جمله روسیه و چین را به تعامل بیشتر با طالبان واداشته است. روسیه گفته است که در حال کار بر روی حذف طالبان از «فهرست سازمانهای تروریستی» خود است، در حالی که چین پس از تسلط دوباره قدرت توسط طالبان به کابل سفیر فرستاده است.
مجاهد ادعا کرد که تهدید داعش به «صفر» کاهش یافته، اما گزارشهای اخیر سازمان ملل نشان میدهد که داعش یک تهدید تروریستی خارجی به ویژه برای اروپا است.
دینامیک داخلی و حاکمیت
در داخل افغانستان، طالبان قدرت شان را تحکیم کرده و بدون قانون اساسی که روابط بین حکومت و شهروندانش را مشخص می کند، عمل میکند. ساختار حکومتی عمدتاً توسط احکام مذهبی از سوی ملا هبتالله آخوندزاده، رهبر این گروه هدایت میشود.
شریفی با بیان اینکه طالبان تاکنون هیچ قانونی که رفتار حکومت در قبال مردم را مشخص کند، تصویب نکرده است، می گوید: «هر زمانی که طالبان حقوق اساسی و حقوق مدنی اتباع افغانستان را بپذیرد و به حقوق زنان و مردان احترام بگذارند، خواست مردم برآورده میشود و جامعه جهانی نیز فراتر از این چیزی نمیخواهد.»
تحلیلگران می گویند که تنها در یک «نظام ملی فراگیر» مردم می توانند از حقوق اساسی خود برخوردار شوند، اما حکومت طالبان فاقد این ویژگی است. شریفی میافزاید: «نظام طالبانی نظام همهشمول نیست. وقتی نظام همهشمول نباشد، نمیتواند حقوق همه اتباع افغانستان را اعاده کند. بنابر این ایجاد یک نظام همهشمول ملی برای به رسمیت شناخته شدن، یک موضوع اساسی است.»
با این حال در حاکمیت طالبان فعالیت احزاب سیاسی ممنوع شده و کثرتگرایی سیاسی وجود ندارد. این تمرکز قدرت آنگونه که سازمان ملل توصیف میکند «فضای ترس» را ایجاد کرده و هرگونه راه را برای مخالفت یا اعتراض مسدود میکند.
با این حال طالبان ادعاهای حاکمیت توتالیتر را رد میکنند و میگویند از مکانیسمهایی مانند شوراهای ولایتی متشکل از ملاها و بزرگان قبایل به عنوان ابزاری برای رساندن صدای مردم به حکومت استفاده میکنند.
در حالی که حکومت طالبان روابط پیچیده خود را با جامعه جهانی دنبال میکند، آینده افغانستان همچنان نامشخص است و مردم آن بین امید به ثبات و واقعیتهای سخت یک رژیم منزوی گرفتار شدهاند.
مطالب ویدیویی را در صفحه یوتیوب ما ببینید!
طبق گزارش سازمان ملل، در سال ۲۰۲۴ بیش از نیمی از جمعیت این کشور یعنی ۲۳/۷ میلیون نفر به کمکهای بشردوستانه نیاز دارند. در میان این تلاشهای دیپلماتیک، این آسیب پذیرترین افراد یعنی زنان و کودکان هستند که بیشترین بار انزوای افغانستان را به دوش میکشند و با یک بحران عمیق انسانی همراه با سوء تغذیه گسترده و خدمات صحی ناکافی مواجه هستند.