شریعت و قانون اساسی در آلمان
۱۳۹۶ اردیبهشت ۲۱, پنجشنبهاسلام و شریعت چیست و چه ارتباطی با آلمان دارد؟ این گونه سوالها تنها از زمانی مطرح نشده اند که توماس دیمیزیر وزیر داخله آلمان فدرال در اواخر اپریل با معرفی تز خود راجع به «فرهنگ حاکم آلمانی» اعلام کرد که «آلمان، برقع نیست». ده سال قبل ادموند اشتویبر، نخست وزیر آن زمان ایالت بایرن در یک جلسه حزبی گفته بود: «در آلمان قانون اساسی معتبر است نه شریعت.» چهار سال بعد، در سال ۲۰۱۰ کریستیان وولف رئیس جمهور سابق المان گفت: «اسلام به آلمان تعلق دارد.» اما حالا این موضوع به دلیل افزایش مهاجران مسلمان از یک جانب و عوامگرایان دستراستی در جانب دیگر، در سالی که در آلمان انتخابات عمومی برگزار میشود، به یک بحث داغ تبدیل شده است.
اخیراَ مرکز تحقیقاتی «اسلام جهانی» در شهر فرانکفورت آلمان در جلسهای به موضوع شریعت و قانون اساسی در آلمان پرداخت. بحث روی این موضوع از این جهت نیز اهمیت دارد که تعبیرهای متفاوتی از شریعت وجود دارد. ماتیاس روهه، پروفیسور علم حقوق، در مورد تعدد تفسیرها از شریعت به دویچه وله میگوید: «شما میتوانید با شریعت حقوق بشر را پایمال کنید، یا این که میتوانید با شریعت اساس حقوق بشر را بگذارید.»
پروفیسور روهه در بخش حقوقی در آلمان مثلا در «حقوق خانواده» زمینهای برای مسایل اسلامی میبیند. برای او، واضحترین پیششرط البته این است که به گونه مثال موارد جنجالی به صورت تخصصی حل شده و طرفهای دخیل در قضیه، تسلیم حکم محکمه شوند. اما از نظر این حقوقدان، حقوق اجباری نیز باید مرزی داشته باشد. به گفته او، ازدواجهای دینی/ شرعی در آلمان به همان اندازه نادر است که طلاقهای خصوصی. پروفیسور روهه علاوه میکند، زمانی که اسلامگرایان حلقات سلفیها در آلمان با این استدلال به نظام حقوقی آلمان تن ندهند که پیرو یک نظام حقوقی الهی اند، «این تعرض مستقیم بر حاکمیت قانون است که ما با وضاحت تمام علیه آن باید ایستادگی کنیم.»
گرایشهای سرکوبگرانه در اروپا
کارشناسان میتوانند روی مفهوم شریعت بحث و جدل کنند، اما در صحنه عمل، در جاهایی که شریعت به عنوان نورم یا هنجار حاکم است، تفاوتها گم میشوند. سوزانه شروتر، اسلام شناس و رئیس مرکز تحقیقاتی «اسلام جهانی» این موضوع را تعقیب کرده و محیطهای اسلامی را در آلمان و اروپا مورد مطالعه قرار داده است. این دانشمند اسلام شناس به گونه مثال به نظم حاکم میان زنان و مردان مسلمان اشاره میکند: «در همه مکتبهای حقوقی [اسلامی] شباهتهایی را میتوان یافت؛ مثلاَ زن و مرد برابر نیستند و مردها به وضاحت از امتیازهای بیشتری برخوردار اند.»
برای این اسلام شناس تنها این مایه نگرانی نیست که در کشورهای مانند اندونیزیا که زمانی جامعه لیبرال و سکولار اسلامی شناخته میشدند، حالا تفسیر ارتجاعی از قرآن و شریعت در حال ترویج است. نمونه بارز آن، محکومیت والی پیشین و عیسوی جاکارتا به اتهام توهین به مقدسات است. برای خانم شروتر این نیز مایه نگرانی است که نظم سرکوبگرانه اسلامی در اروپا نیز وجود دارد. او میگوید: «در همه جاهایی که محلات اسلامی وجود دارند، به خصوص در بریتانیا و حومههای پاریس، میبینیم که در آنجا این گونه نظم اسلامی حاکم است.» او در مورد چگونگی کارکرد این نظم اسلامی در اروپا میگوید: «به گونه مثال، در بسیاری این محلات اصلاَ دیگر زنان به قهوهخانهها و رستورانتها نمیروند. در ماه رمضان همه قهوهخانهها و رستورانتها بسته اند. اصلاَ این سوال دیگر مطرح شده نمیتواند که یک زن بدون حجاب کامل روی سرکها برود. زنان بدون حجاب در آنجاها اصلاَ وجود ندارند.»
کمک به معلمان
شروتر میافزاید که آلمان نیز از چنین وضعیتی زیاد دور نیست. در این کشور نیز بر دختران مسلمان از سوی خانواده و یا دیگر مسلمانها فشار وارد میشود که در مکتب روسری یا چادر بپوشند و در اجتماع فاصله خود با مردان را حفظ کنند. این اسلام شناس میگوید که از این دختران عکس گرفته شده و در انترنت به نشر رسیده و سپس به پدران آنها گفته میشود که دختر تان بدکاره است.
خانم شروتر میگوید که باید توصیههای واحد رفتاری به معلمان داده شود که با تقاضاهای والدینی که خواستار نظم ویژه برای کودکان شان هستند، چگونه برخورد کنند. این تقاضای والدین میتواند پوشیدن چادر، معافیت از درس شنا و یا جلوگیری از خوردن گوشت خوک در کانتین مکتب باشد. شروتر میگوید: «والدین کودکان مسلمان به مکتب میآیند و اگر چیزی مطابق میل شان نباشد با شدت برخورد میکنند و در این وضعیت، معلمان نیز از سوی رئیس مکتب زیر فشار قرار میگیرند.»
زن به عنوان ملا امام
این بحثها داغتر خواهند شد. از آنجایی که کشورهای خلیج با میلیاردها دالر پول نفت در تلاش تقویت یک اسلام بسیار محافظهکار در سطح جهان اند، اکثریت جهان اسلام به این نظر است که شریعت باید نظام حقوقی رسمی باشد. این قضیه در مورد کشورهایی که مهاجران زیاد از آنجا به آلمان آمده اند نیز صدق میکند. مرکز تحقیقاتی امریکایی «پیو» به این نتیجه دست یافته است که ۹۹ درصد افغانها، ۹۱ درصد عراقیها و ۸۳ درصد مراکشیها شریعت را ترجیح میدهند.
به همین دلیل نیز است که مسلمانهای لیبرال و سکولار در تلاش سازماندهی خود اند تا بدیلی را در برابر اتحادیههای محافظه کار اسلامی پیشکش کنند. عبدالحکیم اورغی، دانشمند اسلامی از فرایبورگ که در جلسه مرکز تحقیقاتی «اسلام جهانی» اشتراک داشت، به گروهی از مسلمانهای سکولار تعلق دارد که در تلاش تقویت الهیات مدرن اند. اورغی خواستار تفسیر تاریخی قرآن است و تشریح میکند که سورههای قرآن باید با توجه به افق زمانی آن خوانده و تفسیر شوند. او به دویچه وله گفت: «ما مسلمانهای لیبرال در اواسط ماه جون در برلین یک مسجد را اساس میگذاریم و ملا امام آن یک زن خواهد بود.»
af/rr(von Hein, Matthias)