1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

فهیم دشتی، از جبهات جنگ تا روزنامه نگاری انتقادی

۱۳۹۰ مرداد ۱۹, چهارشنبه

برای بسیاری افغانها یازدهم سپتمبر نه، بلکه نهم سپتمبر سال 2001 میلادی یک تأریخ به یادماندنی است. در این روز تروریستهای القاعده بر احمد شاه مسعود، رهبر ایتلاف شمال حمله بردند.

https://p.dw.com/p/12EBA
فهیم دشتی، روزنامه نگار در کابل
فهیم دشتی، روزنامه نگار در کابلعکس: DW / M. Gerner

مسعود به عنوان سرکردۀ استراتژیک ایتلاف شمال از آخرین بخش کشور، که طالبان هنوز تحت تسلط خود در نیاورده بودند، دفاع میکرد. در هنگام این حمله فهیم دشتی نیز در همانجا بود. او در سالهای بعدی به یک خبرنگار انتقادی در افغانستان نوین مبدل شد.

دشتی آن حادثه را دقیقاً به یاد دارد: «من نزدیکترین آدم بودم به کسی که مواد انفجاری را با خود داشت».

حادثه به تاریخ نهم سپتمبر سال 2001 میلادی در شهر تالقان در شمال افغانستان، دو روز پیش از حملات یازدهم سپتمبر، رخ داد. فهیم دشتی روی دوپا به زمین نشسته بود. در کنار وی دو خبرنگار قرار داشتند، کسانی که بعداً ثابت شد اصلاً تروریست بودند و با هویت جعلی به آنجا آمده بودند.

دشتی ادامه میدهد: «من در پشت سر او (خبرنگار) ایستاد بودم. دیگران همه در مقابلش نشسته بودند. من فکر میکنم مواد انفجاری شان به شکلی تنظیم شده بود که هدف پیش رو را میگرفت».

خبرنگاران تقلبی، که به دستور القاعده به آنجا رفته بودند، بمب جاسازی شده در یک کمره عکاسی را انفجار دادند. برخی از افرادی که در آن جمع حضور داشتند، به شمول احمد شاه مسعود، جان باختند. دشتی جان به سلامت برد، اما بدنش شدیداً سوخته و موهایش کاملاً به زغال مبدل شده بود. او را به شفاخانه انتقال دادند. دشتی تا 12 روز باور کرد که الگویش مسعود مرده باشد.

دشتی میگوید: «حرف زدن در مورد آن دشوار است، اما در آن روز همه چیز خود را از دست دادیم».

دشتی با نام مسعود وطن خود را ربط میدهد. هردو از درۀ پنجشیر اند، جایی که در دهۀ هشتاد به نماد مقاومت علیه نیروهای شوروی سابق شهرت یافته بود.

فهیم دشتی روزی که احمد شاه مسعود ترور شد، در کنار او بود
فهیم دشتی روزی که احمد شاه مسعود ترور شد، در کنار او بودعکس: DW/Martin Gerner


دشتی هنوز شاگرد مکتب بود که میخواست در صفوف رزمجویان مسعود داخل شود. اما مسعود او را دوباره به کابل فرستاد و برایش گفت که اول باید مکتب خود را به پایان برساند. دشتی قد و قامت یک جنگجو را ندارد، از این رو پس از فراغت از مکتب، به سفارش احمد شاه مسعود، به عنوان خبرنگار مجاهدین را همراهی میکرد.

دشتی در مورد آن روزهایش میگوید: «همیشه جنگ و همیشه دیدن افراذ زخمی، افراد کشته شده و انفجار، همیشه سخت بود. ولی برای من که یک جوان بودم و هنوز درک نمیکردم، وظیفه بود و باید میرفتم و گزارش میگرفتم».

هفته نامۀ «کابل ویکلی"، به عنوان "بلندگوی" حزب مسعود، در زمان مقاومت تأسیس شد. از آن جایی که این نشریه به خاطر جنگها در زمان حاکمیت طالبان از چاپ بازماند، دشتی در سال 2002، با همان نام "هفته نامه کابل" آن را دوباره فعال ساخت. فهیم دشتی سردبیر این نشریه است و بیشتر از ده کارمند دارد.

پس از سقوط حاکمیت طالبان، جامعۀ بین المللی برای ایجاد و حمایت از رسانه های مستقل و آزاد نخست مبالغ هنگفتی را در اختیار آنها قرار داد. فهیم دشتی از فرصتها برای انتقاد از حکومت حامد کرزی استفاده میکند. او این حکومت را به عملکردهای غیردموکراتیک متهم میسازد.

دشتی توضیح میدهد: «یک بار یکی از مقامهای بسیار کلان حکومت پیام روان کرد که ممکن است موترت تصادف کند و معنای پیام این بود که ممکن است زندگی ات را از دست بدهی. من آن زمان تصادفاً موتر نداشتم. گفتم برو به آن آدم بگو که من موتر ندارم. خواستم پیام روان کنم که اصلاً تهدیدت برای من بیمعنا است و هرکاری از دستت میآید بکن. چیزی اتفاق نیفتاد ولی تهدیدات همیشه وجود داشته است».

بالاخره سال 2009 یا "سال انتخابات" فرا رسید. میلیونها رای تقلبی وجود داشت. هفته نامۀ کابل هم از دستکاریها در نتایج آراء انتقاد میکرد. این موضعگیری بدون پیامد باقی نماند، چنانچه دشتی توضیح میدهد: «یک تعداد از سرمایه داران افغانستان که رییس جمهور را در کمپاین انتخاباتیاش کمک مالی میکردند، و تصادفا اینها کسانی بودند که به ما اعلانات تجارتی خود را میدادند، وقتی دیدند که ما بسیار شدید انتقاد میکنیم از رییس جمهور، اعلانات خود را قطع کردند. این باعث شد که ما یک مقدار زیاد عواید خود را از دست بدهیم».

دشتی تلاش میکند تا ماه مارچ 2011 نشریۀ خود را زنده نگهدارد، اما پس از آن مجبور میشود آنرا متوقف سازد. او خود را قربانی یک اقتصاد بازار نیولیبرالیستی در افغانستان میپندارد. با آنهم دشتی مأموریت غرب در افغانستان را مثمر قلمداد میکند: "مردم قطعات خارجی را به عنوان اشغالگر نمیپندارند. افغانها، از 5000 سال به این طرف، برای اولین بار نیروهای خارجی را در خاک خود میپذیرند».

فهیم دشتی با همسر و سه فرزند خود در مکروریان زندگی میکند. بلاکهای میکروریان، که با کمک شوروی سابق ساخته شده اند، به خاطری نزد افغانها محبوبیت دارد که آپارتمانهای آن دارای مرکزگرمی است. شماری از باشندههای این منطقۀ رهایشی کابل نیز احمد شاه مسعود را یک قهرمان میدانند. اما برخی از مردم کابل در بمبارانها و قتل انسانها در دهۀ نود، زمانی که گروههای مجاهدین در کابل حتا از کارد و چاقو هم کار میگرفتند، مسعود را نیز مسوول میشمارند.

ده سال پس از یازدهم سپتمبر سال 2001 هنوز هم جنگ علیه طالبان در افغانستان ادامه دارد. فهیم دشتی در مورد برنامه بیرون رفتن سربازان خارجی از افغانستان تردید نشان میدهد: «اگر فقط براساس جدول زمانی تصمیم گیری کنیم، واقع بینانه نیست».

دشتی کودک اش را در آغوش گرفته و در کنار پنجرۀ خانه اش ایستاده است. او با کنایه و لحن نیش داری میگوید: «ما افغانها چه چیزی برای از دست دادن داریم؟ چند تا مکتب و شفاخانه؟! و زندگی چند انسان؟! در 30 سال گذشته بیشتر از دو میلیون انسان جان خود را در این جا از دست داده اند. اما اگر این جنگ حالا موفقانه به پایان نرسد، فردا شما در برلین، پاریس، مادرید و امریکا با این جنگ رو به رو خواهید بود».

مارتین گیرنر/ صفی الله ابراهیم خیل
ویراستار: عارف فرهمند

فهیم دشتی با کودکش در دم کلکین خانه اش در مکروریان کابل
فهیم دشتی با کودکش در دم کلکین خانه اش در مکروریان کابلعکس: DW/Martin Gerner
فهیم دشتی جدول زمانی خروج نیروهای خارجی را واقع بینانه نمی داند
فهیم دشتی جدول زمانی خروج نیروهای خارجی را واقع بینانه نمی داندعکس: picture-alliance / dpa