نگاهی گذرا به کارنامه 12 ساله حامد کرزی
۱۳۹۳ فروردین ۱۶, شنبهپس از پایان خشونت آمیز حکومت شش ساله طالبان، بسیاری از افغان ها و جهانیان برای بازسازی افغانستان امید به کرزی داشتند. او که از یک خانواده سرشناس پشتون است، در دسمبر سال 2001 در کنفرانس بُن به عنوان رئیس حکومت انتقالی منصوب شد. کرزی، یکی از معدود افغان های بانفوذ بود که دستانش به خون آلوده نبود و با ایالات متحده روابط نیک داشت.
میزان انتظارات از کرزی در آغاز بالا بود و او با رفتار همیشه دوستانه اش و لباس هایی که ترکیبی از غرب و شرق بود، تصویر یک رئیس جمهور شرقی اما متمایل به غرب را القا می کرد. اما با گذشت بیش از 12 سال از آن زمان و نگاهی به کارنامه سیاسی کرزی در دو دوره ریاست جمهوری او، خواب از سر افغان ها و جامعه جهانی پریده است. او نتوانسته در مبارزه با فساد در داخل کشور و در زمینه روابط با پاکستان به هیچگونه پیشرفتی دست یابد و این ها صرف دو مورد از ناگوارترین مشکلات افغانستان است.
کرزی، عامل وحدت سیاسی کشور؟
ادریانه ولترسدورف، رئیس بنیاد فریدریش ایبرت آلمانی در افغانستان گفت که در انتقاد از کرزی بسیاری از مسایل نادیده گرفته می شوند: «او موفق شده است بیش از ده سال در افغانستان در مسند قدرت باقی بماند. این احتمالا یکی از دشوارترین شغل های سیاسی در سطح جهان است».
در کشوری که در سطح سیاسی اش به توطیه و دسیسه چینی مشهور است، این توانایی را نباید دست کم گرفت. به گفته خانم ولترسدورف «کرزی یک سیاستمدار نابغه است» که همیشه توانسته در صحنه سیاست و قدرت و در میان متفاوت ترین جوانب سیاسی توازن را حفظ کند. به طور مثال زمانی که حکومت محلی تحت اداره اسماعیل خان در هرات شکل خودمختارانه پیدا کرد، کرزی او را به کابل آورد و پست وزارت به او داد.
و انجام کمک های توسعه یی فقط با حفظ این موازنه– مسلما شکننده – منافع سیاسی انجام پذیر بود. شمار دخترانی که طی ده سال گذشته در افغانستان به مکتب رفته اند، هیچگاه این قدر زیاد نبوده است، دانشگاه های جدید تاسیس شده و یا احیا شده اند و شمار بسیاری فرستنده های رادیویی و تلویزیونی شکوفاترین بخش رسانه یی در منطقه را ایجاد کرده اند.
کاهش محبوبیت
با وجود این، تصویر مثبتی که جهانیان از کرزی داشتند، به طور فزاینده ای تخریب شد. برای برخی افغان ها رئیس جمهور شان حکم کسی را پیدا کرد که از سوی غرب کنترول می شود. در حالی که حامد کرزی در نخستین انتخابات ریاست جمهوری که در سال 2004 برگزار شد، با اکثریت مطلق آرا برنده شد، انتخاب دوباره اش در سال 2009 با تقلب های گسترده همراه بود. در این میان وضعیت امنیتی نیز به خاطر حملات طالبان که در حال سازماندهی دوباره بودند، رو به وخامت می رفت و اعتماد ایالات متحده نیز نسبت به حکومت کرزی کمتر می شد.
در طول واگذاری تدریجی مسئولیت های امنیتی به افغان ها، کرزی تصویر یک رئیس جمهور خودرای را به جای گذاشت که سیاست و اقدام های بعدی اش غیرقابل پیش بینی می باشد. او به منافع شخصی اش ارجحیت داد و با این خط مشی خود را به انزوا کشاند. برای بسیاری از افغان ها برخورد کرزی با طالبان ناپسند بود. او این جنگجویان اسلام گرای افراطی را بار بار برادر خواند و آن ها را به مذاکرات صلح فراخواند، اما در این راه هیچگونه موفقیتی به دست نیاورد.
اشتباهات غرب
وینفرید ناخت وای، سیاستمدار پیشین حزب سبزهای آلمان و کارشناس سیاست صلح و امنیت می گوید که فقط کرزی مقصر نیست: «در مورد بیشتر ناکامی ها افغان ها و به خصوص کرزی مقصر دانسته می شوند. اما در این میان فراموش می شود که (غرب) رئیس جمهور افغانستان را در نخستین سال های حکومت اش در بسیاری از بخش ها تنها گذاشت».
به گفته آقای ناخت وای، کرزی مدت زیادی بر ناتو فشار آورد تا این که این ایتلاف تصمیم به تامین امنیت در مناطق دوردست گرفت. این سیاستمدار آلمانی افزود هنگامی که نیروهای ناتو در سال 2006 بالاخره به جنوب رفتند، دیگر دیر شده بود. طالبان آن جا قدرت شان را باز یافته بودند. به عقیده آقای ناخت وای این وضعیت باعث شد که کرزی سیاست دوپهلویش (نسبت به طالبان) را در پیش گیرد.
اما این که چرا کرزی، رئیس جمهوری که توسط ایالات متحده در مسند ریاست جمهوری نشانده شد، از امضای توافقنامه امنیتی با این کشور خودداری کرد و باعث عصبانیت واشنگتن شد، برای بسیاری از ناظران یک معما است. سیما سمر، رئیس کمیسیون حقوق بشر افغانستان می گوید: «او (کرزی) به خوبی می داند که چگونه پنهانی انتقام بگیرد».
انتقاد و تحسین از سوی افغان ها
با وجود این، بسیاری از افغان ها دست آوردهای کرزی در نخستین سال های حکومت اش را فراموش نمی کنند. محمد آصفی، یکی از باشندگان مسن کابل گفت: «باید منصفانه بگوییم که کرزی موفقیت هایی نیز در طول حکومت اش داشته است... آزادی مطبوعات، بهبود حقوق زنان و همچنین حق انتخاب از جمله دست آوردهای او است که پیشرفت های بزرگی به شمار می آیند».
اما آصفی هم دلسرد شده است: «بار دوم من به او دیگر رای ندادم... کرزی به وعده هایش عمل نکرده است». آن چه که آصفی را بیش از همه آزار می دهد، این است که جنگ سالاران تا امروز بر سر قدرت هستند و وظیفه نمایندگی از منافع مردم به آن ها داده شده است.
وحیده شجاعی، در یک دکان لباس فروشی در کابل فروشنده است. او به دویچه وله گفت، افغان ها پس از براندازی طالبان، از داشتن یک رئیس جمهور جدید و میانه رو خوش بودند: «اما بعد وضعیت امنیتی و اقتصادی رو به وخامت رفت و بسیاری از افغان ها دوباره از کشور مهاجرت کردند. در آغاز آن ها از رفتن طالبان خوش بودند، اما اکنون مردم خواهان پیشرفت واقعی هستند».
اکنون بسیاری از افغان ها و جامعه بین المللی امید شان را به رئیس جمهور جدید بسته اند. هر سه نامزدی که گفته می شود، بیشترین شانس را دارند، می خواهند توافقنامه امنیتی با واشنگتن را امضا کنند و همزمان با طالبان نیز مذاکره نمایند. آینده نشان خواهد داد که آیا آن ها قادر به انجام این وظیفه بسیار دشوار هستند یا نه.
سیما سمر گفت که کرزی در یک مورد مهارت خاصی داشت: میانجیگری و نشاندن جوانب و احزاب مختلف سیاسی بر سر یک میز. ادریانه ولترسدورف از بنیاد فریدریش ابرت در کابل نیز با این نظر موافق است: «من فکر می کنم آینده نشان خواهد داد که توانایی او به عنوان یک عامل اتحاد سیاسی چقدر مهم بوده است».