هندوها و سیکهای افغانستان زیر فشار کشور را ترک میکنند
۱۳۹۴ خرداد ۲۰, چهارشنبهسیکها و هندوها به این دلیل مهاجرت را پیش میگیرند که پیوسته با تبعیض اجتماعی مواجه بوده اند. آنها همچنان خانهها، کسب و کار و عبادتگاههای شان را که در گذشته از دست داده بودند، دوباره به دست نیاورده اند.
چارن سینگ، یک دوافروش 23 ساله گفت: «من نگرانم که اگر وضعیت تغییر نکند، ما نمیتوانیم بیشتر از این در اینجا زندگی کنیم؛ در آن صورت تنها کسانی اینجا خواهند ماند که توانایی مهاجرت را ندارند». ریشههای خانوادگی این جوان به 400 سال قبل در گردیز، مرکز ولایت پکتیا در نزدیکی مرز پاکستان میرسد، جایی که اجداد او تاجران ثروتمند و صاحب زمین بودند و پدر کلان اش مورخ شفاهی و راوی افسانههای سیکها بود.
اما حالا بخش اندکی از آن ثروت برای این خانواده باقی مانده است و اکثر زمینهای خود را از دست داده است. انارکلی هنریار، عضو مجلس سنای افغانستان از این اقلیت میگوید که این زمینها غصب شده اند.
هندوها در افغانستان با عین وضعیت مواجه اند. سیک و هندوئیزم دو دین جداگانه درافغانستان هستند اما بسیاری افغانها آنها را غیرمسلمان و خارجی میدانند.
هنریار که در عین زمان یک فعال حقوق بشر نیز است، گفت: «سیکها و هندوها در همه ولایتها زمین داشتند، اما متاسفانه در جریان جنگها این زمینها به زور از آنها گرفته شد».
تبعیض و پیگرد هندوها و سیکها در طول چند دهه در کشور جنگ زده افغانستان همواره ادامه داشته است. بعد از پایان اشغال افغانستان توسط اتحاد جماهیر شوروی سابق در فبروری 1989 میلادی، تنظیمهای جهادی وارد جنگ داخلی گردیدند. در جریان این جنگها بسیاری از عبادتگاههای سیکها موسوم به "گوردواره" و عبادتگاههای هندوها تخریب شدند. ملل متحد در گزارشی در سال 2005 گفت که از هشت عبادتگاه سیکها و چهار پرستشگاه هندوها اکثر آنها در این جنگها تخریب شده اند.
در جریان جنگ داخلی بردباری افغانها نسبت به اقلیتهای دینی و قومی ضعیف شده و زمانی که گروه افراطی طالبان در سال 1996 به حاکمیت رسید، نابردباری و عدم تحمل نسبت به اقلیتها به پالیسی رسمی تبدیل شد.
در زمان حاکمیت طالبان سیکها و هندوها مجبور شدند که یا به اسلام بگروند، یا جزیه بپردازند و با پوشیدن شال زرد رنگ خود را از دیگر اقشار جامعه متمایز کنند. در آن زمان مسلمانها از داد و ستد با این اقلیت دینی منع شده بودند.
در جریان حاکمیت طالبان بسیاری سیکها و هندوها مجبور شدند که زمینهای خود را بفروشند یا این که زورمندان به زور زمینهای آنها را متصرف شدند. آنهایی که فرار کرده بودند، با بازگشت به افغانستان دیدند که زمینهای شان را افراد دیگر متصرف شده و حتی اسناد مالکیت ساخته اند.
پس از براندازی رژیم طالبان در سال 2001 میلادی نیز شرایط زندگی این اقلیت آن چنان که انتظار داشتند بهبود نیافته است. افرادی که از مهاجرت برگشتند متوجه شدند که نابردباری در مقابل شان افزایش یافته است و آنها همچنان به عنوان شهروندان درجه دوم نگریسته میشوند.
حامد کرزی رئیس جمهور پیشین افغانستان در سال 2002 گرفتن غیرقانونی زمینها را متوقف کرد. اما باز پس گرفتن زمینهای سیکها و هندوها دشوار بوده است.
برخی اعضای این اقلیتهای دینی تلاش کردند که از طریق نظام قضایی افغانستان ملکیتهای خود را پس بگیرند. اما بسیاری دیگر از این تلاش پرهزینه، پرزحمت و سرانجام ناکام بود؛ بنابراین آنها از به دست آوردن ملکیتهای شان صرف نظر کرده اند.
عبدالقادر آرزو، سخنگوی شاروالی کابل میگوید که این گونه غصب زمین در افغانستان عادی بوده است و حکومت تلاش میکند که به مشکل سیکها و هندوها رسیدگی کند.
آرزو گفت: «این یک مساله بزرگ و مشکل ساز برای بسیاری افغانها به شمول سیکها است. سیکها مانند دیگر افغانها در جنگ و منازعه آسیب پذیر بوده اند».
سیکها و هندوها میگویند که تعصب در مقابل غیرمسلمانها در جریان جنگها افزایش یافته است و بسیاری مردم آنها را خارجی و پاکستانی و هندی مینگرند. تلاش کرزی در سال 2013 برای اختصاص دادن کرسیهای پارلمانی به سیکها و هندوها توسط قانونگذاران رد گردید. احمد سعیدی، تحلیلگر مسایل سیاسی افغانستان گفت که دلیل رد این پیشنهاد این بود که در آن صورت، «ممکن بود دیگر اقلیتها نیز خواستار امتیاز مشابه شوند».
کمیسیون ایالات متحده امریکا برای آزادی دینی بین المللی در گزارش سال 2009 خود گفته است که هرچند تبعیض رسمی علیه هندوها و سیکها در افغانستان وجود ندارد، اما آنها نمیتوانند به وظایف حکومتی دسترسی یابند و با خصومتهای اجتماعی و آزار و اذیت مواجه اند.
هندوها و سیکها شاهد حملات مردم بر مراسم تشییع جنازه یا مرده سوزان موسوم به "شمشان" بوده اند. هنریار میگوید که با وجود حمایت قانون اساسی از اقلیتهای دینی و قومی، حکومت و دستگاه قضایی کار زیادی برای رسیدگی به مشکلات هندوها و سیکها انجام نداده اند: «تبعیض اجتماعی و وضعیت شهروندی درجه دوم تنها دلیل ترک افغانستان است». او افزود که شکایت در نزدیک پولیس نیز غالباً نادیده گرفته میشود.
این تبعیض برای سیکهای افغان به ویژه بسیار طاقت فرساست، زیرا آنها خود را افغانهای مفتخر میپندارند و برخی شان مانند ارنیدر سینگ در مبارزه علیه قوای اشغالگر اتحاد جماهیر شوروی در دهه 1980 زندگی خود را به مخاطره انداخته بودند.
او میگوید: «برادران مسلمان ما تاریخ ما را میدانند؛ آنها میتوانند پاسپورت، تذکره و سابقه ما در دفاتر دولتی را ببینند. اما آنها هنوز به ما میگویند: شما افغان نیستید، بلکه هندی هستید و به کشور تان بروید».
سینگ که یک چهره دینی متولد گردیز است، مسایل مذهبی و زبان پنجابی را به کودکان سیک در کابل درس میدهد. او میگوید: «میخواهم بگویم که افغانستان کشور و زادگاه من است. در سه دهه جنگ من هرگز افغانستان را ترک نکردم. من همینجا به دنیا آمده ام و همینجا خواهم مرد».