"پرو ازول" سازمان حامی پناهجویان ۳۰ ساله شد
۱۳۹۵ شهریور ۲۰, شنبهدویچه وله: آقای بوکهارد؛ شما ۳۰ سال پیش از جمله بنیانگذاران این سازمان بودید؛ وضعیت آن زمان چطور بود؟
بوکهارد: آن زمان در آلمان خلق و خوی ضد مهاجران در حال ایجاد شدن بود و مبارزات انتخاباتی نژادپرستانه پیش برده می شد. حق پناهندگی همواره قوی تر مورد حمله قرار می گرفت. همین دلایل بود که سازمان "پرو ازول" به عنوان صدای پناهجویان بنیانگذاری شد.
امروز ما از حق پناهجویان در اروپا دفاع می کنیم. وضعیت به طور غیرقابل مقایسه سخت تر شد. هرچند ضدراعظم آلمان به عنوان مدافع بشریت برای عموم معرفی شده است، اما در اصل در پی توافقنامه اتحادیه اروپا با ترکیه حق پناهجویان در اروپا محدود و بحث برانگیز شده است.
دویچه وله: آیا این تفاوت اصلی حالا با آن زمان نیست که حالا شمار پناهجویان بسیار بیشتر است؟
بوکهارد: در دهه ۸۰ یک کودتای نظامی در ترکیه باعث شد که موجی از پناهجویان به سوی آلمان بیایند؛ چرا که به خاطر مهاجرت کاری " کارگران مهمان" یک رابطه با پناهجویان تازه وارد آن زمان وجود داشت. در دهه ۹۰ جنگ بالکان بخشی از پناهجویان را به سوی آلمان روان کرد.
امروز آلمان بیشترین مهاجران افغان، سوریایی و عراقی را دارد. پس از سال ۲۰۱۵، حالا بزرگترین گروه مهاجران در اروپا سوریایی ها هستند که بزرگترین موج مهاجرت را هم تشکیل دادند. مردم به جاهایی می روند که آنجا زمینه آغازی جدید وجود دارد؛ به همین دلیل آلمان در سال های اخیر از جمله کشورهای محبوب برای پناهجویان است.
دویچه وله: مسلما یک دلیل دیگر هم این است که در آلمان حق پناهندگی فردی وجود دارد. در صورتی که تنها آلمان در اروپا، و شاید حتی در تمام جهان چنین حقی را به پناهجویان می دهد، آیا طبیعی نیست که تراکم بیشتر پناهجویان را داشته باشد؟
بوکهارد: از نظر قانونی مخالف نظرتان هستم. تصمیم گیرنده کمیسیون مهاجرت ژنو است که در تمام اروپا معتبر است. در پی آن تصمیم گیرنده کنوانسیون حقوق بشر اتحادیه اروپاست که در تمام کشورهای عضو باید اجرایی باشد. اینها هستند که وقتی یک پناهجو دروازه اروپا را می زند، رسیدگی فردی به قضیه پناهجویی اش را تضمین می کنند.
مشکل اصلی این است که کشورهای مرزی عضو اتحادیه مخصوصا یونان، بلغاریا و هنگری (مجارستان) از سوی خیلی از کشورهای اروپای شمالی تنها گذاشته شده اند؛ مثلا بریتانیا و فرانسه که من به آنها فکر می کنم. همبستگی در اروپا وجود ندارد؛ به همین دلیل است که کشورها یکی پس از دیگری مرزهای شان را مسدود کرده و حق پناهندگی را محدودتر می سازند.
مشکل دیگر این که قانون پناهندگی اروپا اشتباه طراحی شده است. دولتی که به یک پناهجو اجازه ورود داده، مسئول رسیدگی به پناهندگی اش است. به همین دلیل کشور اولی که پناهجویان به آن وارد می شوند، باید به موضوع پناهندگی و ادغام اجتماعی شان رسیدگی کند.
دویچه وله: آلمانی ها سال گذشته این را تجربه کردند که صدها هزار نفر چطور بدون کنترول به کشورشان آمدند. خیلی ها حتی کشور اصلی شان را پنهان کرده اند. نه تنها سوریایی ها، بلکه از افریقای شمالی، پاکستان و بنگلادیش هم آمده اند. اما آنها تحمل شده اند و اخراج شان هم بسیار سخت شده است. به نظر شما ممکن است این موارد به نحوی ملت آلمان را خشمگین کنند؟
بوکهارد: زمانی باید خشمگین شد که مردم وقتی می خواهند درخواست پناهندگی بدهند، ثبت نام نمی شوند. این خشم قابل درک است. ما باید بدانیم چه کسانی دروازه اروپا را می کوبند و درخواست پناهندگی می دهند. در میان دیگر کشورها می توانم مثلا از مسیحیان پاکستانی بگویم که در تمام کشورشان تحت پیگرد بوده و در وضعیت خاصی به سر می برند. این همچنان برای دیگر دولت ها هم صدق می کند. اینجا باید دوسیه ها فردی بررسی شوند که آیا کسی تحت تعقیب قرار دارد یا خیر.
اما در مورد پناهجویان از کشورهایی مثل افغانستان، سوریه و عراق که درگیر جنگ هستند و یا اریتریا که یک دیکتاتوری نظامی در آن حاکم است، باید چنین باشد که هر پناهجویی که می آید، در وضعیتی قرار دارد که اخراج و بازگشتاندنش به کشور اصلی اش ممکن نیست.
دویچه وله: اما اینطور که شما می گویید حالا در سراسر جهان صدها میلیون انسان واجد شرایط دریافت پناهندگی خواهند بود. برای شما هیچ حد و مرزی برای پذیرفتن پناهنده وجود ندارد؟
بوکهارد: حق پناهندگی یک حق فردی است. موج پناهندگان همیشه به کشورهای همسایه صورت می گیرد. اروپا و یا آلمان در حال حاضر در جهان بیشترین پناهجویان را در خود ندارند. وقتی ما از ترکیه انتقاد می کنیم که حقوق پناهندگی را با استندردهای اروپایی ندارد، این را هم باید بدانیم که تا حد زیادی سخاوتمندانه به موج بزرگی از پناهجویان سوریایی پناه داده است. زمانی می شود موج مهاجرت را در سراسر جهان حل کرد که کشورهای صنعتی جهان برایش آمادگی نشان دهند؛ اما این کشورها همواره به صورت متقابل از پذیرفتن مسئولیت شانه خالی می کنند. از آنجایی که آلمان در این میان یک استثنا است، سال گذشته وضعیت تغییر کرد.
دویچه وله: وقتی مردم می گویند که نمی خواهند بیگانه های زیادی را در کشورشان داشته باشند، شما فکر می کنید بازهم باید این حق پناهندگی حفظ شود یا به نظر شما کدام رابطه سیاسی هم در این میان وجود دارد؟
بوکهارد: اگر به چنین نظرهایی که حالا وجود دارد توجه کنیم، در جامعه یی هستیم که هیچ وقت وجود نداشته است.در جامعه یی آلمانی خالص که در آن هیچ مهاجری نیست. جامعه یی که در آن یورو از بین می رود و مردم در زیر یوغ دولتی زندگی نژادپرست و کوتاه نظر زندگی می کنند. باید به یاد داشته باشیم که در حال حاضر بحث اصلی پناهندگان نیستند، بلکه باید چنین فکر کنیم که اروپا در درازمدت به کدام سو می رود؟ این در واقع یک پروژه است که مفهومش فقط مادیات و ثروت نیست؛ بلکه وحدت سیاسی، حقوق بشر و دموکراسی در آن جلوه می کند؛ ارزش هایی که در حال حاضر رو به سقوط و فراموشی هستند.
دویچه وله: شما سال های پیش رو را چطور می بینید؟ آیا وضعیت بدتر خواهد شد؟
بوکهارد: در حال حاضر ما اثرات توافقنامه اتحادیه اروپا با ترکیه را تجربه می کنیم. ترکیه مرزش را با سوریه بسته است و محدودیت ویزا را برای شان وضع کرده است. از سویی هم مهاجران سوریایی را اجازه خروج از کشور نمی دهد. ما تجربه می کنیم که بزرگترین اردوگاه پناهجویان در دنیا در داداب کشور کنیا باید بسته شود؛ چرا که دولت هایی چون کنیا می گویند وقتی دولت های ثروتمندی چون اروپایی ها کسی را نمی پذیرند، ما هم مجبور نیستیم این حجم مهاجران را تحمل کنیم.
کشورهایی چون پاکستان هم می گویند وقتی ترکیه به خاطر پذیرفتن مهاجران پول دریافت می کند، ما هم می خواهیم حمایت مالی اروپا را داشته باشیم. تقاضایی که این دولت ها از کشورهای صنعتی جهان برای پذیرفتن مهاجران بیشتری دارند، درست است. در حال حاضر بزرگترین نگرانی ما این است که ما در راستای حقوق بشر در مسیر مارپیچ و رو به زوال هستیم. در سراسر جهان در وضعیتی قرار داریم که نژادپرستی رو به افزایش است و دلایل زیادی وجود دارد که نگران وضعیت حقوق بشر در آلمان، اروپا و سراسر جهان باشیم.
گونتر بوکهارد رئیس فعلی و از جمله بنیانگذاران سازمان حامی پناهجویان "پرو ازول" است.
این مصاحبه را کریستوف هاسلباخ گزارشگر دویچه وله انجام داده است.