1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

چگونه می‌توان به بحران مهاجرت پایان داد؟

۱۳۹۶ خرداد ۳۰, سه‌شنبه

از دو سال به این سو، موضوع مهاجرت در سرخط خبرها قرار دارد. معلوم نیست این بحث ها و بحران مهاجرت چه زمانی پایان می یابد، زیرا همه کشور های درگیر با این مشکل، از بحث های جدی در این مورد خودداری می کنند.

https://p.dw.com/p/2f2JZ
Mittelmeer Flüchtlingsboot
عکس: Getty Images/AFP/A. Solaro

از قبرستان بوی بدی به مشام می رسد. وزش باد، بوی زباله‌های گندیده را به هوا پخش می کند. در نزدیکی اینجا یک پالایشگاه نفت موقیت دارد. صادق جیاش از صلیب سرخ به دویچه وله می گوید که این یگانه قطعه زمینی بود که برای دفن کردن پناهجویان جان باخته از نظر قیمت مناسب و قابل دسترس بود. بسیاری از  لیبیایی ها نمی خواهند مهاجرینی که در مسیر اروپا جان باخته اند، در قبرستان آنها برای همیشه آرامش یابند. وظیفه صادق جیاش این است که جایی برای دفن کردن این قربانیان بیابد.

او تا به حال بیش از ۱۵۰۰ جسد پناهجویان را در این جا دفن کرده است. به دلیل نبود جای کافی، او شماری زیادی از آنها را در گورهای دست‌جمعی دفن کرده است. صادق معذرتخواهانه می گوید: "ما در واقع باید مراسم دفن و کفن را به صورت بهتر انجام می دادیم."

اما در این جا وضعیت استثنایی حاکم است. تنها در همین سال ۲۰۰۰ انسان در مسیر راه اروپا غرق شدند.

قاچاقبران انسان از ناکامی سیاسی اروپا سود می برند

کارل کوپ از سازمان آلمانی "پرو ازول"، از قربانیان جمعی در بحیره مدیترانه به عنوان "فصل غمناک ورشکستگی اروپا" یاد می کند، ورشکستگی ای که پیش از موج های بزرگ مهاجرت به سوی اروپا آغاز شد و این قاره را از دو سال به این سو به سوی یک بحران همیشگی سوق داده است، بدون این که دورنمایی برای حل این بحران در چشمرس قرار داشته باشد.

Libyen- Flüchtlinge Mittelmeer
قبرستان پناهجویان در لیبیا که در مدیترانه غرق شدند عکس: DW/J.-P. Scholz

تنها کسانی که از این بحران سود می برند، قاچاقبران انسان اند. درآمد قاچاقبران از تجارت انسان در شمال افریقا در این میان به نیم میلیارد یورو می رسد. در صورتی که در گذشته اکثراً "قاچاقبران موقتی" به این کار دست می زدند، اما حالا این باندهای سازمان یافته و حرفه ای هستند که به مهاجرین وعده رسیدن به اروپا را می دهند.

گونترام ولف، از مرکز تحقیقاتی "بروگل" می گوید تا زمانی که یک بحث شفاف درباره واقعیت های ناخوشایند و عیب های ساختاری سیاست کنونی در قبال مهاجرین صورت نگیرد، این مشکل از دید بسیاری از ناظران در سال های آینده بازهم بزرگتر خواهد شد و همراه با آن درآمد صنعت قاچاق انسان افزایش می یابد.

در این رابطه می توان از چند فاکت سخت گفت:

۱. نبود همبستگی موثر در اروپا

اروپا حتی در دهه ۱۹۹۰ تلاش می کرد تا یک قانون پناهندگی واحد تدوین کند. اما به دلیل فقدان اراده سیاسی بعضی از کشورهای  عضو و نیز فقدان توانایی عملی کردن آن از جانب کمیسیون اتحادیه اروپا، این تلاش ها به ناکامی مواجه شده است. کارل کوپ از سازمان آلمانی "پرو ازول" در این ارتباط به سیاست ویکتور اوربان نخست وزیر هنگری اشاره کرده می گوید: "شخصی مانند اروبان می گوید: قانون اروپایی برای من اهمیتی ندارد، من نخست واقعیت ها را می سازم و شما مرا بیهوده مجازات می کنید."

اولیور انگلی، کارشناس امور مهاجرت از دانشگاه دریسدن آلمان در باره دلیل چنین سیاست سختگیرانه کشورهای اروپایی می گوید: "حکومت ها به سادگی خیلی زیاد از رای دهندگان شان ترس دارند." او می افزاید که در اروپایی شرقی، مخالفت با مهاجرین به ویژه بسیار زیاد است.

۲. آلمان نیز در مورد قانون پناهندگی ناکام است

اولیور انگلی از دانشگاه دریسدن توضیح می دهد که قبولی پناهندگی هم در اروپا و هم در آلمان بسیار به چانس وابسته است. از دید او مثلا چانس مهاجرین برای قبولی پناهندگی در آلمان به شدت وابسته این است که آنها در کدام ایالت این کشور تقاضای پناهندگی می دهند.

کارل کوپ در این مورد یک بخش مشکل را ناکامی کارمندان امور پناهندگی در بررسی دقیق دوسیه ها می داند، زیرا آنها زیر فشار قرار دارند و به اندازه کافی آموزش ندیده اند. از جانب دیگر، به گفته او یک هدف کاملاً روشن سیاسی در مورد پناهجویان وجود دارد.

او به وضعیت مهاجرین افغانستان در این مورد اشاره کرده می گوید: "هرچند در سال ۲۰۱۵ میزان چانس قبولی پناهجویان افغان ۷۰ درصد بود، اما دو سال بعد به ۵۰ درصد کاهش یافته است. آنها همواره جواب منفی دریافت می کنند. این در حالی است که خشونت در افغانستان بازهم افزایش یافته است. پس باید از خود پرسید: در صورتی که کاهش میزان قبولی افغان ها با کشور زادگاه شان ارتباط نداشته باشد، پس باید دلیل دیگری داشته باشد، و این دلیل ازنظر ما باید مربوط به پیشداوری ها در گفتمان سیاست مهاجرت باشد."

۳. شماری از پناهجویان مستحق حفاظت نیستند

از گزارش ها همواره شنیده می شود که "مردم از جنگ، ترور، تعقیب و آزار فرار می کنند." اما براساس اکثر ارزیابی ها، حدود نیمی از پناهجویان، به ویژه مهاجران کشورهای افریقای غربی، به دلایل اقتصادی کشورهای شان را ترک می کنند.

واقعیت این است که این انسان ها براساس معیارهای کنوانسیون ژینو استحقاق پناهندگی را ندارند. اما بسیاری از محققان امور مهاجرت بر این نکته تاکید می کنند که فرار از فقر نیز باید دلیلی برای پناهندگی شمرده شود.

۴. ما نمی توانیم مشکل را در کشورهای مبدا حل کنیم

خواست های رایج در تبصره ها و سخنرانی ها این است: "ما باید علیه عوامل مهاجرت در کشورهای مبدا مبارزه کنیم." اما متاسفانه این راه حلی است که ممکن است چند دهه طول بکشد تا ثمر بدهد.

افزون بر آن مطالعات نشان می دهند که با رشد اقتصادی، شمار مهاجرت ها نخست افزایش می یابند. زیرا باید درآمد سالانه سرانه در یک رقم آرمانی  ۸۰۰۰ تا ۹۰۰۰ یورو قرار داشته باشد تا بتوان مانع مهاجرت انسان ها شد. افزون بر آن نمی توان بدون حمایت نخبگان سیاسی این کشورها به این آرمان دست یافت. در حالی که با وجود وعده های لفظی، این نخبگان در عمل علاقه ای ندارند تا مانع فرار شهروندان شان شوند.

به راه های بیشتر قانونی برای مهاجرت نیاز است

حالا چه امکاناتی برای حل این مشکلات وجود دارد تا بتوان از بحران کنونی نجات یافت؟ تقریباً همه کارشناسان به این اشاره می کنند که مجموعه ای از تدابیر می تواند در حل این مشکلات کمک کند: مبارزه جدی علیه باندهای قاچاقبر و تلاش متداوم سیاسی برای تقسیم بار و فشار مهاجرت در اروپا. فکر کردن در باره یک راه قانونی برای مهاجرت نیز در جمله این راه حل ها قرار دارد.

از دید ولف کارشناس مهاجرت و امور اقتصادی باید دقیقاً در این موارد فکر کرد. او می گوید: "من طرفدار ترکیبی از راه حل های مختلف هستم. اما اگر ما فقط راه های قانونی مهاجرت را ایجاد کنیم، در این صورت مدل اقتصادی باندهای قاچاقبران را از میان بر می داریم و علیه وضعیت ناگوار در بحیره مدیترانه مبارزه می کنیم."

صادق جیاش از صلیب سرخ که برای نجات پناهجویان در بحیره مدیترانه مشغول است، نیز از این پیشنهاد حمایت می کند.

Scholz/hm