1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

گلن کلاین: 11 سپتمبر فراموش شدنی نیست ‏

۱۳۹۰ مرداد ۲۴, دوشنبه

گلن کلاین، مامور پیشین پولیس، از جمع آنانی نیست که در یازدهم سپتمبر 2001 از نزدیک ساختمان‎‎های مرکز تجارت ‏جهانی که در حال سوختن بودند، فرار می‎‎کردند. او برعکس به سوی این ساختمان‎‎ها می‎دوید. ‏

https://p.dw.com/p/12Gtn
گلن کلاین در زمان حملات یازدهم سپتامبر عضو واحد ویژه پولیس نیویارک بود
گلن کلاین در زمان حملات یازدهم سپتامبر عضو واحد ویژه پولیس نیویارک بودعکس: DW / D. Eusterbrock

کلاین شامل یک واحد ویژه پولیس نیویارک بود که کمی پیش از فروپاشی آسمان خراش دومی به "گروند زیرو" رسید. او 9 ‏ماه تمام برای دور کردن مخروبۀ حملات تروریستی در آنجا ماموریت انجام می‎‎داد. این مدت زندگی او را تغییر داد و ‏اثرات آن تا امروز هم شدیداً محسوس است.‏

گلن کلاین اکنون بازنشسته شده است و در منطقۀ "سنتر ایچ" در "لانگ آیلند" که از ناحیۀ "منهتن" نیویارک تقریباً یک و ‏نیم ساعت با موتر فاصله دارد، زندگی می‎‎کند. ‏

کلاین در خانهای که به شیوۀ امریکایی و در یک محلۀ خاص امریکاییها ساخته شده، زندگی میکند. چمن جلو خانه کاملاً ‏سبز است و با کتارۀ سفید احاطه شده است. در جلو در ورودی یک زنگوله یا ناقوس زینتی به آهستگی تکان می‎‎خورد. ‏‏"کوکو" نام سگ سه ساله‎‎ای است که فوراً نزدیک آمده و می‎‎خواهد مهمان تازه وارد بالایش دست بکشد. گلن می‎‎گوید ‏که کوکو انسان‎‎ها را بسیار دوست دارد.‏

مأمور پیشین پولیس آماده است در مورد ده سال گذشته سخن بگوید. اما همسرش کارول از حرف زدن با خبرنگار جداً ‏امتناع می‎‎ورزد. به قول گلن این بار اول نیست که همسرش برای مصاحبه حاضر نمی‎‎شود. ‏

گلن در این مورد می‎‎کند: «وقتی کارول تصمیم گرفت یک گرده اش را اعانه بدهد، همه رسانه‎‎های خبری تیلفون کردند ‏و می‎‎خواستند با او حرف بزنند، اما او گفت روی این موضوع نمی‎‎خواهم حرف بزنم». ‏

خبرنگاران بسیار زیاد مشتاق گفتگو با او بودند، زیرا کسی که کارول گردۀ خود را برایش اعانه داده بود، یک دوست و ‏همکار کلاین بود، که به خاطر مأموریت‎‎اش در "گروند زیرو" بیمار شده بود.‏

گلن کلاین در "گروند زیرو"، محلی که ساختمان‏‎‎های مرکز تجارت جهانی زمانی در آن قرار داشت، کار می‎‎کرد
گلن کلاین در "گروند زیرو"، محلی که ساختمان‏‎‎های مرکز تجارت جهانی زمانی در آن قرار داشت، کار می‎‎کردعکس: Dirk Eusterbrock


گلن کلاین هم در "گروند زیرو"، محلی که ساختمان‏‎‎های مرکز تجارت جهانی زمانی در آن قرار داشت، کار می‎‎کرد. او ‏‏9 ماه تمام، یعنی از آغاز تا زمانی که محل از همه آوار ساختمان های ویران شده پاکسازی شد، در آنجا وظیفه انجام ‏می‎‎داد. او که عضو یک واحد کوماندویی ویژه بود، در یازدهم سپتمبر 2001 یک ماسک تنفس با خود داشت، و به گفتۀ ‏خودش احتمالاً همان ماسک او را از بدترین حالت نجات داده است. بعداً دستگاه‎‎های تنفس هم به آنها داده شد، اما فلتر این ‏دستگاه‎‎ها نتوانست شش‎‎های آنان را در برابر گرد و خاک زهرآلود به اندازۀ کافی محافظت کند. گلن بیمار شد.‏

گلن کلاین در مورد مریضی‎‎اش میگوید: «فکر می‎‎کنم این آغاز بیماری روده و معدۀ من بود، که هنوز هم دچار آن ‏هستم. ما در ساحاتی کار می‎‎کردیم که گفته می‎‎شد برای تنفس هیچ خطری ندارد. اما این واقعیت نداشت. حکومت ما به ‏ما دروغ گفت، زیرا می‎‎خواست گروند زیرو را، از جمله به خاطر بازار سهام، دوباره فعال سازد». ‏

گلن در یازدهم سپتمبر اصلاً مأموریت نداشت، اما همین که از سانحه اطلاع یافت فوراً حاضر شد داوطلبانه کار کند. زمانی ‏که او به گروند زیرو رسید، هنوز ساختمان دومی در آتش می‎‎سوخت و فرو نریخته بود. او در محل خبر یافت که 14 تن ‏از همکاران اش زیر آوار شده اند. آنها همه اعضای واحد ویژه پولیس، صحتمند و آموزش دیده بودند و برای نجات ‏انسان‎‎ها کار میکردند. ‏

گلن و دیگر همکارانش به جستجو آغاز کردند، اما به غیر از مامور پولیس دیگر هیچ یک را نتوانستند زنده نجات بدهند. ‏گلن موزه ای را پیدا کرد که تنها پا در آن بود و از بدن صاحب آن اثری نبود. او پتلونی را یافت و جیب‎‎های آن را جستجو ‏کرد تا شاید کاغذی یا سندی را جهت تثبیت هویت به دست بیاورد. گلن می‎‎گوید که 8 یا 10 روز بعد فهمید که این دیگر ‏یک ماموریت نجات نیست.‏

دو سال بعد از آن، در حالی که 20 سال از خدمت اش در ادارۀ پولیس گذشته بود، گلن به تقاضای خودش به بازنشستگی ‏سوق داده شد. او که هم کاراته باز بود و هم در مسافت طولانی دوش می‎‎کرد، دیگر از نگاه روانی کاملاً ناتوان شده بود. ‏او به نفس تنگی مبتلا شد، با همسر خود دعوا می‎‎کرد، خشن شده بود، به نوشیدن الکهول معتاد گردیده بود و به هیچ چیزی ‏دیگر تمایل نداشت.‏

گلن در سال 2004 به داکتر روانشناس مراجعه کرد. داکتر بیماری او را "پی تی اس دی" تشخیص کرد که یک نوع ‏اضطراب روانی ناشی از رویداد ناگوار است. ‏

گلن می‎‎گوید: «از روانشناس پرسیدم چرا من این گونه روان افسردگی دارم، در حالی که تمام عمر خود را با کشته‎‎ها و ‏یا ویرانی‎‎ها گذرانده ام. داکتر گفت تفاوت در این است که این بار نزدیکان ات قربانی شده اند. 14 رفیق من در آنجا کشته ‏شدند. به این می‎‎ماند که کسی به خانۀ من به زور داخل شده و خانواده ام را کشته باشد». ‏

اکنون وضع صحی گلن بهبود یافته است. او هنوز هم با بیماری روان افسردگی مبارزه می‎‎کند و مثل گذشته سر حال ‏نیست. اما روز به روز وضعیت اش بهتر می‎‎شود و گهگاهی دوباره به گردش می‎‎رود و یا تمرین کاراته می‎‎کند. گلن ‏می‎‎گوید که در رویداد یازدهم سپتمبر شمار زیادی صحت خود را از دست دادند. او می‎‎افزاید که این روند پایان ندارد و ‏تا حال 1010 تن از مددرسانان بخش کمک‏‎‎های اولیه جان باخته اند. گلن همچنان می‎‎گوید که یقیناً صدها تن از مأموران ‏آتش نشانی (اطفائیه)، که از سراسر کشور جهت کمک به آنجا آمده بودند، زندگی خود را از دست داده اند و یا بیمار شده اند، ‏و حتا نمی‎‎دانند که دلیل آن رویداد یازدهم سپتمبر 2001 است. ‏

گلن یازدهم سپتمبر را به هیچ صورت فراموش نمی‎‎تواند. به ویژه حالا، در دهمین سالروز این رویداد، خاطره هایش ‏دوباره زنده می‎‎شوند: «این را نمی‎‎توان فراموش کرد. برای این کار آدم باید در یک جزیره زندگی کند که در آن نه ‏تلویزیون باشد و نه روزنامه، و با هیچ کسی هم حرف نزند. شاید چنین چیزی چارۀ کار باشد. اما در آن صورت هم کسی ‏نخواهد توانست یازدهم سپتمبر را از فکر خود بیرون کند». ‏

دست کم یک خبر خوش وجود دارد، و آن این که دوست اش "جو"، که همسر گلن گردۀ خود را برایش اعانه داده است، ‏دوباره صحت یافته است و حالا می‎‎تواند زندگی عادی را به پیش ببرد‎.‎

کریستینا برگمن/ صفی الله ابراهیم خیل
ویراستار: عارف فرهمند ‏

کلاین نه ماه در گروند زیرو کار کرد
کلاین نه ماه در گروند زیرو کار کردعکس: Dirk Eusterbrock