یک سال جنگ اسرائیل-حماس؛ تراوما و ویرانی در غزه
۱۴۰۳ مهر ۱۶, دوشنبه"در هفتم اکتوبر با صدای موشکها از خواب بیدار شدیم. صداها وحشتناک بود، وضعیت وحشتناک بود و ما شروع به دیدن اخبار کردیم و متوجه شدیم که چه اتفاق افتاده است. از آن زمان به بعد، ترس عمیق آغاز شد و هیچ پایان نیافت."
واردا یونس، از شمال نوار غزه این جملات را از طریق پیام کتبی به دویچه وله فرستاد.
از زمان حملات سال گذشته حماس به جنوب اسرائیل، هیچ چیزی برای ساکنان نوار غزه مانند گذشته نیست. تا آن زمان، اسرائیل و مصر مرزهای این منطقه را به شدت تحت کنترول داشتند. اما در ساعات اولیه هفتم اکتوبر، ستیزهجویان تحت رهبری حماس رگبار راکت به سمت اسرائیل را شروع کردند، حصارهای مرزی را شکستند، و به جوامع غیرنظامی و پایگاههای نظامی در جنوب اسرائیل یورش بردند.
مطالب ویدیویی را در صفحه یوتیوب ما ببینید!
حماس در این حملات ۱۲۰۰ نفر را کشت و ۲۵۰ نفر را گروگان گرفته با خود به نوار غزه انتقال داد. در همان روز، ارتش اسرائیل به حملات تلافیجویانه دست زد و سراسر این منطقه فلسطینی را مورد حملات هوایی و توپخانهای قرار داد.
یونس که در طبقه هفتم یک ساختمان مسکونی در شیخ رضوان در شمال غزه زندگی میکرد، گفت: «من در روز سوم جنگ، بهترین دوستم را از دست دادم. خانه او به طور کامل بمباران شد و به یاد دارم که خیلی شوکه شده بودم. از نظر روحی ویرانکننده بود.»
منطقه غزه با منازعه آشناست. پس از آنکه حماس قدرت را از تشکیلات خودگردان فلسطینی در سال ۲۰۰۷ به دست گرفت، این گروه و اسرائیل حداقل چهار بار باهم جنگیده اند. با این هم، بسیاریها انتظار نداشتند که جنگ تا این حد طولانی و ویرانگر شود.
بر بنیاد معلومات وزارت صحت غزه زیر کنترول حماس، در جریان درگیریهای یک سال اخیر بیش از ۴۱ هزار نفر کشته شده، ۹۶ هزار نفر زخمی شده و حد اقل ده هزار تن ناپدید شده اند. این اداره در آمار خود بین جنگجویان و غیرنظامیان فرق نمیگذارد.
کمکهای محدود به غزه: «ما برگ درخت و علف میخوردیم»
در نوار غزه که یک باریکه محصور شده است، تدارکات در هفتههای اول جنگ تمام شد، زیرا اسرائیل محاصره کامل را آغاز کرد. سازمان ملل برای ماههای طولانی گفته است که سازمانهای مددرسان نسبت به قحطی قریبالوقوع در شمال غزه هشدار میدهند، اما مقامهای اسرائیل، این موضوع را رد کرده اند.
خانم یونس گفت که هیچ آرد یا نانی پیدا نمیتوانستند. او افزود: «ما به مرحلهای رسیدیم که برگ درختان و علف را میخوردیم. ما هرگز در زندگی خود تصور نمیکردیم که این چیزها را بخوریم.»
هنگامی که کاروانهای کمکهای اولیه به شمال غزه رسیدند، او شاهد خشونت و مرگ بود، زیرا مردم سراسیمه به دنبال غذا و کمک بودند.
سازمانهای مددرسان بینالمللی برای یک مدت محمولههای امدادی را از هوا پرتاب میکردند و فشارهای بینالمللی نتوانست اسرائیل را وادار به بازگشایی گذرگاههای بیشتری برای ارسال مواد امدادی سازد.
خانم یونس میگوید: «من هر روز به جایی میرفتم که کمکها از هوا پرتاب میشدند. من میدویدم تا چیزی به دست بیاورم و در نهایت چیزی به دست نمیآوردم زیرا افراد اوباش وجود داشتند که همه چیز را کنترول میکردند.»
او اظهار داشت که نسبت به آن زمان، دسترسی به غذا بهبود یافته اما ترس و قرار گرفتن روزانه در معرض مرگ همچنان باقی است.
"بیشتر مردم عمیقاً آسیب روانی دیده اند"
یونس و سه فرزند نوجوانش در جریان یک سال گذشته ۹ بار آواره شده اند.
ارتش اسرائیل در اواسط ماه اکتوبر سال ۲۰۲۳ به مردم در شمال غزه دستور داد که به سمت جنوب فرار کنند. واردا یونس هرچند در شهر خان یونس در هشت کیلومتری مرز غزه و مصر خویشاوندانی داشت که به او و فرزندانش جا بدهند، اما تصمیم گرفت در شمال غزه بماند.
امجد شاوا به عنوان رئیس «پیانجیاو» که موسسهای در بر گیرنده سازمانهای غیردولتی فلسطینی است، پیوسته در بخش بشردوستانه کار کرده است. او پس از آواره شدن از شمال نوار غزه یک دفتر جدید را در دیرالبلاح، شهری در مرکز غزه ایجاد کرد تا محلی برای هماهنگی سازمانهای مددرسان باشد. او به دویچه وله گفت: «من برای رفتن تردید داشتم اما به دلیل فشار خانوادهام آنجا را ترک کردیم. به خانوادهام گفتم که چند ساعت راه است و ما بر میگردیم. من چیزی از خانه نگرفتم. به این باور بودم که به زودی بر میگردم. این چند ساعت و چند روز حالا یک سال شد.»
او تخمین میزند که حدود یک میلیون نفر در دیرالبلاح مسکن گزین شده اند. بسیاری از آنها در زیر خیمههایی که از مواد پلاستیکی ساخته شده اند، زندگی میکنند. برخی از آنان در آپارتمانها یا با اقارب خود به سر میبرند.
شاوا به دویچه وله گفت: «من از چهرههای آنها میدانم که بسیاری از مردم عمیقاً آسیب روانی (تراوما) دیده اند. آنها همه چیز خود را از دست داده اند و بسیاریها، عزیران خود را از دست داده اند. بسیاریها عاید و خانههای شان را از دست داده اند.»
شاوا گفت که برخیها با وجودی که خانههای شان را از دست داده اند اما میخواهند که به شمال غزه بر گردند. ولی برگشت آنان وابسته به توافق روی آتش بس میان اسرائیل و حماس است.
امداد؛ کار سخت اما امیدوارکننده
شاوا علاوه کرد که کار کردن به عنوان امدادرسان در غزه با خطر همراه است. بسیاریها در جریان تلاش برای کمک به دیگران جان داده یا عزیزان خود را از دست داده اند، مانند بسیاری اطرافیان شان.
او میگوید: «ما نمیتوانیم با این وضعیت کنار بیاییم. در نبود افقی [برای بهبود اوضاع]، شما مجبورید برای اطرافیان خود نوعی امید ایجاد کنید.»
او نوار غزهای را که در آن تولد و بزرگ شده است، از دست رفته میداند. گزارش شده که بیش از ۶۰ درصد خانهها که در جنگهای گذشته آسیب دیده بودند، در درگیریهای کنونی بازهم تخریب شده اند.
مکاتب ، شفاخانهها، کسب و کارها در معرض ویرانی قرار گرفته اند. سازمان ملل متحد تخمین میزند که حملات هوایی و زمینی اسرائیل، بیش از چهل میلیون تن آوار در سراسر نوار غزه ایجاد کرده است.
شاوا تصریح کرد که هرچند غزه را میتوان بازسازی کرد و «روز پس از [جنگ] بسیار مهم است»، اما آنچه که حالا اهمیت دارد زمان حال و «زنده نگه داشتن خود» است.
این امدادگر افزود که بسیاری از باشندگان غزه اعتماد خود به کمک جامعه بین المللی را از دست داده اند. او گفت: «وضعیتی را که ما شاهد هستیم به خاطر شکست جامعه بینالمللی در پایان دادن به این جنگ یا حداقل حمایت از غیرنظامیان نیز است.»
خانوادههای از دست رفته
ریتا ابو سیدو و خانوادهاش از حفاظت برخوردار نبوده اند. این جوان ۲۱ ساله حالا همراه با خواهرش فرح، در مصر به سر میبرد. آنان به دلیل جراحات پیچیدهای که در غزه متحمل شده اند، تحت درمان اند و تنها بازماندگان خانواده نزدیک خود هستند.
ریتا در تماس تلفونی با دویچه وله از قاهره گفت: «بمباران در نیمه شب ۳۱ اکتوبر اتفاق افتاد. من بیدار بودم و به خواهرم فرح گفتم که ممکن است بمیریم. او همه چیز را به یاد دارد. من فقط در مورد آن خواب میبینم.»
صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید!
در آن شب ریتا در ریمال در مرکز شهر غزه، چند عضو خانواده خود را از دست داد: مادر، دو خواهر ۱۵ و ۱۶ ساله و برادر ۱۳ ساله. او و خواهرش به شفاخانه شفا در غزه منتقل شدند. فرح دوران کارآموزی را به عنوان مهماندار طیاره سپری میکرد و برای بازدید به غزه آمده بود که جنگ آغاز شد.
ریتا گفت: «بعد از آنکه خبر شدم تمام خانوادهام را از دست داده ام، وضعیت روانی من بد شد. وقت گرفت تا محیط و وضعیت را درک کنم. من پرخاشگر و عصبی بودم.»
این خواهران توانستند با کمک دوستان شان غزه را از طریق گذرگاه رفع در ماه فبروری ترک کنند و برای درمان و توان بخشی وارد مصر شوند. ریتا صدایش را از دست بود و مدتی است که در حال بازیابی صدای خود است. خواهرش فرح هم تحت درمان فزیوتراپی قرار دارد. او میگوید که ضربه روحی ناشی از دست دادن خانواده، او را تا پایان عمر آزار خواهد داد.
هرچند آنان در مصر در امن هستند اما وضعیت شان نامطمین است. بیشتر مردم غزه که توانسته وارد مصر شوند، اقامت قانونی ندارند و به حمایت بستگان و نهادهای خیریه متکی اند.
اینکه آیا خانم ابو سیدو قادر به بازگشت به غزه خواهد بود یا نه، تاهنوز مشخص نیست. چنین کاری وابسته به تصمیم سیاسی است که در کنترول او نیست. ریتا ابو سیدو گفت: «بازگشت به غزه یک چالش به نظر میرسد. زمان میبرد. نسل بعدی، نسل ما، باید أرادهای برای بازسازی داشته باشد.»