۷۵ سال پیش تبعید به اردوگاه های کار اجباری آغاز شد
۱۳۹۵ مهر ۲۷, سهشنبههورست زلبیگر برای یک سخنرانی به مناسبت سالروز اولین تبعید یهودیان، خوب آمادگی دارد. در این مراسم شخصیت های زیاد برجسته به شمول ناربرت لمرت رئیس پارلمان آلمان حضور می داشته باشند. این مرد ۸۸ ساله بسیاری از افرادی را که از خط شماره ۱۷ قطار آهن از برلین به کشتارگاه فرستاده شده بودند، شخصاً می شناخته است، که دوستان زیاد و اقارب نزدیک اش نیز شامل آنها بوده اند. او و والدین اش خوش شانس بودند که تبعید نشدند و در نتیجه زنده ماندند.
از خط شمار ۱۷ قطار در برلین به سوی مرگ
زلبیگر به منظور آمادگی برای مراسم یادبود از قربانیان، از برلین به اولین هدف روند "انتقال به شرق" به شهر لودز پولند سفر کرد. او میگوید: «در آنجا همه خاطرات تلخ دوباره تازه شدند. از تصور دور است که نازی ها با چه خشونتی انسان های کاملاً بیگناه را با گاز کشتند».
تبعید منظم یهودی ها از آلمان به سمت شرق در اواسط اکتوبر سال ۱۹۴۱ آغاز شده بود. این بدان معناست که قتل سیستماتیک یهودی ها چند ماه پیش از کنفرانس وانزِه به گونۀ بسیار دقیق برنامه ریزی شده بود.
نازی های از "نقل مکان" و "انتقال" سخن میگفتند
در اسناد رسمی نازی ها در رابطه با تبعید یهودیان، با حسن تعبیر از مفاهیم "نقل مکان"، "تخلیه" و "انتقال" کار گرفته میشد. اما در حقیقت انسان ها توسط قطار آهن آلمان به سوی مرگ، به گِتو ها و اردوگاه های کار اجباری نازی ها فرستاده میشدند.
اولین قطار به تاریخ ۱۸ اکتوبر ۱۹۴۱ از خط شماره ۱۷ ایستگاه قطار "گرونِوالد" برلین حرکت کرد. با این قطار ۱۰۸۹ کودک، زن و مرد به شهر "لودز" در مناطق مرکزی پولند انتقال داده شدند. در مجموع تنها از برلین جمعاً ۵۰ هزار یهودی قربانی اینگونه ترور و وحشت نازی ها شدند.
حالا خطوط آهن آن زمان در حومۀ برلین پایتخت آلمان، محل یادبود از این قربانیان است. زلبیگر می گوید: «خط شماره ۱۷ برای من خاستگاه همه درد ها و رنج هاست. ما کودکان نسبت به بزرگسالان هوشیارتر بودیم. ما از سال ۱۹۴۱ به بعد می فهمیدیم که یهودی ها شبیه حشرات موذی نابود ساخته میشوند.» به گفتۀ وی بزرگسالان خود را اندکی فریب میدادند. اما زلبیگر، که در آن زمان ۱۳ ساله بود، و هم صنفی هایش، از دیر زمانی شاهد انتقال پیهم یهودی ها بودند.
"ما کودکان زودتر از بزرگسالان می فهمیدیم که چه اتفاق افتاده است"
هورست زلبیگر در سال ۱۹۲۸ در برلین به دنیا آمده است. مادرش یهودی نبود، اما او به خاطر یهودی بودن پدر اش، مذهبی پرورش یافت. او به یک مکتب یهودی ها میرفت، تا آنکه آن مکتب را بستند. زلبیگر از سال ۱۹۴۲ به بعد باید کار های اجباری را انجام میداد. او در فبروری ۱۹۴۳ بازداشت گردید و مانند والدین خود با خوش شانسی از تبعید به اردوگاه کار اجباری آشویتس نجات یافت.
او پس از آن سالهای زیادی در آلمان دموکراتیک پیشین ماند و میخواست در بازسازی آن کشور فعالانه سهم بگیرد. اما پس از آنکه اجازۀ کار نیافت و از حزب اتحاد سوسیالیستی آلمان اخراج گردید، به آلمان غربی رو آورد. زلبیگر در آنجا نیز همواره میدید که "سرکوب فاشیسم در غرب نیز ممکن نبود".
زلبیگر در چهل و پنج سالگی، در حالیکه تن و روانش از زخم های تجارب تلخ رنجیده بود، زودتر از وقت بازنشسته شد.
"شاهد زمان" با مأموریت خاص
زلبیگر به عنوان "شاهد زمان"، از سالها به این طرف سخنرانی میکند و یکی از مؤسسان اتحادیۀ کمک خودی "کودکان نجات یافته از هولوکاست" است. او در مورد اینکه چرا این قضیه را نباید فراموش کند، میگوید: "۶۱ نفر با تخلص زلبیگر، به شمول اولین عشق بزرگم، انتقال داده شده و به قتل رسیدند. همۀ آنها فریاد میزدند: در مورد ما گزارش بده!"
حالا او تا حد توان این خواست آنها را برآورده میسازد، چنانچه در سخنرانی خود به مناسبت هفتاد و پنجمین سالروز اولین تبعید از برلین، او از وحشت آن زمان در خط شماره ۱۷ قطار یادآوری میکند.
زلبیگر در پایان مصاحبۀ خود با دویچه وله گفت: «اگر یک بار دیگر امکان دیدار با همصنفی هایم میسر میبود، من این دیدار را در خط شماره ۱۷ قطار در ایستگاه گرونوالد برلین انجام میدادم.» جایی که از آن شمار زیاد همصنفی های یهودی زلبیگر با قطار منتقل گردیده و به دست نازی ها به کام مرگ سپرده شدند.