ازدواج سفید و حکایت ساکنان خانه شیشهای
هنوز چند وقتی از سخنان سردار نقدی، فرمانده بسیج، که گفته بود "۴۰ درصد آمریکاییها حرامزاده هستند" نگذشته بود که بحث "ازدواج سفید" در ایران بالاگرفت. حالا کسانی که آن سنگ را پرت کردند، خود حیرتزدهاند.
آلمانیها یک ضربالمثل معروف دارند که میگوید "آنکه در خانه شیشهای نشسته، نباید سنگ پرت کند".«Wer im Glashaus sitzt, sollte nicht mit Steinen werfen». روایت این ضرب المثل حالا گریبانگیر جمهوری اسلامی شده است. سالها "سنگ" طلاق و "بنیانهای سست خانواده در غرب" را به سوی غرب پرتاب کردند، تا اینکه آمارهای طلاق دیوارهای شیشهای خانهشان را شکست.
یک سال پیش سردار نقدی، فرمانده بسیج در سخنانی گفته بود که "۴۰ درصد مردم آمریکا حرامزاده" هستند و او این را نشان از "زوال فرهنگی" دانسته بود.
چهار ماه پس از سخنان سردار نقدی، این عکس از نوزادنی در رسانههای ایرانی منتشر شد که مادرانشان پس از زایمان، بدون اینکه کودکان را با خودببرند، از بیمارستان فرار کردهاند. آنها با ارائه اسناد جعلی موفق شده بودند در بیمارستان زایمان کنند و تحقیقات بعدی در زمینه شناسایی هویت آنها بدون نتیجه مانده بود.
چند ماه پس از سخنان فرمانده بسیج، بحث در باره پدیده "ازدواج سفید" و روند افزایش آن بین دختران و پسران ایرانی در رسانههای کشور بالا گرفت.
"ازدواج سفید" در ایران به زندگی مشترک یک زن و مرد زیر یک سقف اطلاق میشود که بهعنوان ازدواج موقت یا دائم ثبت نشده یا صیغهای شرعی برای آن خوانده نشده باشد. برخی انتخاب این اصطلاح برای این پدیده را نادرست میدانند.
روز یکشنبه (۹ آذر / ۳۰ دسامبر) خبرگزاری ایسنا نوشت که محمدی گلپایگانی، رئیس دفتر علی خامنهای، با انتقاد از ازدواج سفید گفته است: «دیری نمیرسد که مردمی که این نوع زندگی را برمیگزینند، نسل حلالشان از بین میرود و حرامزاده میشوند. حاکم اسلامی باید با شدت با این نوع زندگی مقابله کند.»
از نگاه شرع "حرامزاده" به کودکی اطلاق میشود که نتیجه "رابطهای نامشروع" یا خارج از روابط "قانونی" زناشویی است. از دیدگاه مذهبی فقط پس از اجازه شرع است که میتواند نطفه یک کودک بسته شود. (عکس تزئینی است)
در قرون گذشته "سکس" قبل از ازدواج نیز در کلیسای کاتولیک ممنوع بوده است و حتی تا سال ۱۹۸۳ کشیشها از غسل تعمید کودکان حاصل روابط آزاد خودداری میکردند.
تا قبل از انقلاب فرانسه، فقط کلیساها اجازه داشتند خطبه عقد بین زن و مرد را جاری کنند. انقلاب فرانسه اما قدرت کلیساها را در این زمینه محدود کرد و در سال ۱۷۹۲ "عقد محضری" بین زن و مرد اجباری شد. در آلمان پنج سال بعد از تاسیس "رایش" یعنی در سال ۱۸۷۶ادارههای ثبت احوال در کنار کلیساها اجازه یافتند ازدواج بین زن و مرد را به ثبت برسانند.
نسل جوان بعد از جنگ جهانی دوم دیگر "زندگی مشترک تنها با اجازه شرع" و "ممنوع بودن سکس قبل از ازدواج" را جدی نگرفت. تنها آلمان در آغاز دهه ۵۰ میلادی شاهد افزایش ۵۰ درصدی کودکانی بود که پدر و مادرانشان با هم ازدواج نکرده بودند.
همزمان با اوج گرفتن جنبش صلح، جنبش حفظ محیط زیست و سبز در دهه شصت میلادی، بسیاری از روابط اجتماعی و ساختارهای کهنه توسط نسل جوان و سرکش آن دوران به زیر سئوال برده شد. روابط زن و مرد و بخصوص جایگاه زنان در جامعه نیز در این دوران بود که دستخوش تحول شد.
با افزایش تعداد کودکانی که پدر و مادرشان قبل از تولد آنها ازدواج نکرده بودند، خلاءهای قانونی نیز نمایان شدند. با تغییر قانون در آلمان از سال ۱۹۷۰، حق حضانت به مادر کودکانی سپرده شد که حاصل ازدواج نبودند. حق حضانت مشترک برای زوجهای ازدواج نکرده تنها در صورتی صادر میشود که "مرد" در اداره ثبت احوال "پدر بودن بیولوژیک" خود را رسما بپذیرد.
در سال ۱۹۹۸ در آلمان آخرین گامهای رفع خلاءهای قانونی نیز برداشته شدند. از این پس کودکانی که بدون ازدواج والدین متولد میشوند نیز از همه حقوق و مزایای قانونی مثل "ارث" برخوردار هستند.
در دوران ما که "عشق" مجوز تولد یک کودک را صادر میکند و نه "شرع" ، بسیاری از جوامع عکسالعمل نشان دادهاند و از واژه انسانستیز "حرامزاده" عبور کردهاند.
ازدواج در صورتی که زن و مرد مایل به انجام تشریفات آن باشند، میتواند در هر زمانی چه در کلیسا و چه در محضرهای رسمی و حتی در دوران بارداری نیز صورت گیرد.
در ایران از پدیدههای بسیاری میتوان نام برد که در آغاز بصورت رسمی "اصلا وجود نداشتند" و بعد از شکسته شدن سکوت، ساز "پدیده غربی"، "مبارزه با آن" و "غیرقانونی و قابل پیگرد بودن" در موردشان نواخته شد.
مدافعان شرع میگویند چون در ایران رسما سکس قبل از ازدواج شرعی وجود ندارد، پس پدیده "حرامزادگی" نیز در کشور موضوعیت ندارد. همین نگاه منجر به آن شده است که زنان با استفاده از سقط جنینهای زیرزمینی و غیرقانونی و پیشرفتهای پزشکی دیگر مشکل را حل کنند. دیر یا زود جامعه ایران در مقابل این سئوال قرار میگیرد که : اگر زمانی زن و مردی مایل باشند فرزند حاصل "ازدواج سفیدشان" را حفظ کنند، چه باید بکنند؟