انتقاد کرزای از ارتش آمریکا پس از امضای پیمان استراتژیک
۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۴, پنجشنبه
حامد کرزای رئیس جمهور افغانستان دو روز پس از امضای پیمان همکاری درازمدت استراتژیک با آمریکا، بار دیگر نقش سربازان آمریکایی را در کشور خود به باد انتقاد گرفت. پیمان همکاری درازمدت استراتژیک سهشنبه شب (اول ماه مه) در جریان سفر ناگهانی و اعلام نشدهی باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا به کابل، به امضای وی و حامد کرزای رسید. "لوی جرگه"ی افغانستان در ماه نوامبر سال گذشته با عقد این پیمان موافقت کرده بود. اعضای لوی جرگه "همکاری استراتژیک با آمریکا" را به عنوان "یک دوست استراتژیک نظام و مردم افغانستان" توصیه کرده بودند.
اعضای لوی جرگه تاکید کرده بودند: «امضای سند همکاریهای استراتژیک با آمریکا به منظور تامین امنیت سیاسی، اقتصادی و نظامی افغانستان ضرورت دارد و در همنوایی با منافع ملی افغانستان خواهد بود.»
حامد کرزای، روز پنجشنبه سوم ماه مه در یک سخنرانی تلویزیونی گفت: «شورای امنیت سازمان ملل متحد در پایان سال ۲۰۰۱ اختیارات زیادی به نیروهای آیساف داد، اما همواره عملیات کوری از سوی نیروهای ایالات متحده انجام شده که ماورای این اختیارات بوده است.»
کرزای تاکید کرد که در ده سال گذشته زیر عنوان مبارزه با تروریسم غیرنظامیان بیشماری در افغانستان کشته شدهاند. وی همچنین تصریح کرد که تفتیشهای خانگی شبانه و نحوه اداره زندانهای ویژه ارتش آمریکا در افغانستان نیز انقادهای زیادی برانگیختهاند.
همکاری امنیتی میان کابل و واشنگتن
امضای توافقنامهی همکاری درازمدت استراتژیک میان آمریکا و افغانستان، پس از مدتها چانهزنی سرانجام روز سهشنبه انجام گرفت. در جریان مذاکرات پیش از امضای این پیمان، آمریکا مجبور شد امتیازاتی به دولت کرزای بدهد. از جمله نیروهای ناتو و آیساف پذیرفتند که تفتیشهای شبانه را تنها به وسیله سربازان افغانی انجام دهند. همچنین ارتش آمریکا پذیرفت که اداره زندان معروف بگرام را به دولت افغانستان بسپارد.
بخش عمدهای از توافقنامهی همکاری استراتژیک میان کابل و واشنگتن به تحکیم امنیت دراز مدت افغانستان اختصاص یافته است. در ماده دوم بخش سوم این توافقنامه آمده است: «با هدف افزایش توانمندی افغانستان برای دفع تهدیدات علیه حاکمیت ملی، امنیت و تمامیت ارضی، طرفین به تلاشهاشان جهت تقویت همکاری نزدیک در اتخاذ تدابیر دفاعی و امنیتی همچنان ادامه میدهند.»
منظور از عبارت "همچنان ادامه میدهند" این است که ایالات متحده آمریکا، پس از خروج نیروهای بینالمللی در سال ۲۰۱۴ میلادی، افغانستان را همچنان "متحد عمده خارج از ناتو" برای خود میداند و برای جلوگیری از تهدیدات خارجی و تروریستی در این کشور خواهد ماند. در چند بند توافقنامهی استراتژیک بدون ذکر رقم اعلام شده است که از سال ۲۰۱۴ به بعد آمریکا هرساله برای کمک به افغانستان بودجهای را تعیین خواهد کرد.
در بند ب ماده ۲ بخش سوم موافقتنامه تاکید شده است که بلافاصله پس از امضای آن، طرفین مذاکرات خود را بر سر تنظیم یک "موافقتنامه دوجانبه امنیتی" آغاز خواهند کرد. این مذاکرات یک سال ادامه خواهد داشت و به تنظیم سندی منتهی میشود که جای توافقنامه "چگونگی حضور نیروهای امنیتی آمریکا در افغانستان" را خواهد گرفت. این توافقنامه در سال ۱۳۸۲ خورشیدی به امضا رسیده است.
آشتی با طالبان
در بخشی دیگر از توافقنامه بر ضرورت آشتی با طالبان تاکید شده است. در اینجا تصریح میشود کسانی شامل "صلح و مصالحه" خواهند شد که با شبکه القاعده قطع رابطه کنند، از خشونت دست بردارند، به قانون اساسی افغانستان و ضمانتهای آن برای حقوق زنان و مردان کشور احترام بگذارند.
وافقنامهی استراتژیک میان افغانستان و آمریکا همچنین به تشکیل یک گروه کاری مشترک منتهی میشود که وظیفه دارد سطح تهدیدهائی را که متوجه افغانستان است ارزیابی کند و براساس همین تهدیدها نیازهای امنیتی و دفاعی کشور را به "کمیسیون دوجانبه" گزارش دهد.
سازگاری با ناتو
شرط کمک به نیروهای امنیتی افغانستان از سوی آمریکا سازگاری این نیروها با نانو اعلام شده است، بگونهای که اصل "قابلیت تعاملپذیری با نیروهای ناتو" را تقویت کند.
در توافقنامه میان آمریکا و افغانستان، از همه کشورهای عضو ناتو نیز خواسته شده است که براساس "اعلامیه همکاریهای درازمدت بین ناتو و دولت افغانستان" در مسیر بهبود توانائیهای امنیتی افغانستان به این کشور کمک کنند. اعلامیه همکاریهای درازمدت میان افغانستان و ناتو، نوامبر سال ۲۰۱۰ میلادی در نشست پیمان آتلانتیک شمالی که در لیسبون تشکیل شد به تصویب رسید.
افزایش همکاریهای آمریکا و افغانستان در زمینه مبادله اطلاعات با هدف مقابله با تهدیدات مشترک بخشی دیگر از همکاریهای استراتژیکی خواهد بود که در سند جدید بر آن تاکید شده است. تروریسم، قاچاق مواد مخدر، جرایم سازمانیافته و پولشوئی در شمار این تهدیدات اعلام شدهاند.
نقش منطقهای همکاریها
ماده نهم بخش سوم توافقنامه جدید، دو طرف را متعهد میکند که واکنش خود را در برابر تهدیدهای خارجی احتمالی علیه افغانستان هماهنگ کنند. در این ماده آمده است: «با درک این که ثبات افغانستان در ترقی و ثبات آسیای جنوبی و مرکزی نقش دارد، ایالات متحده آمریکا هرگونه تجاوز بیرونی علیه افغانستان را موجب نگرانی شدید خود میپندارد.»
بخش چهارم توافقنامه همکاری استراتژیک، از مسائل داخلی افغانستان فراتر میرود و به «تقویت امنیت و همکاریهای منطقهای میپردازد.» در این قسمت افغانستان "پل ارتباطی میان آسیای مرکزی، آسیای جنوبی و شرق میانه" معرفی و تاکید شده است که "تقویت هماهنگی و مدیریت مرزهای افغانستان و همسایگانش" نقش مهمی در همکاریهای متقابل خواهند داشت.
روابط ملتهب اسلامآباد و واشنگتن
این قسمت از توافقنامه بهویژه میتواند ناخرسندی رهبران جمهوری اسلامی و پاکستان را برانگیزد. زیرا این دوکشور خود را در سرنوشت افغانستان سهیم میدانند و رهبران آنها بارها از سوی مقامهای مسئول افغانستان به دخالت در ناآرامیهای این کشور متهم شدهاند.
ایران و پاکستان در برابر دولت کرزای و نیروی مخالف آن طالبان رویکرد متفاوتی دارند. اما هردو با عقد پیمان استراتژیک درازمدت میان آمریکا و افغانستان مخالفاند. سال گذشته، لو رفتن پناهگاه اسامه بن لادن در پاکستان و متهم شدن پاکستان به پشتیبانی از شورشیان افغانستان، مناسبات واشنگتن و اسلامآباد را ملتهب کرد و دولت پاکستان زیر فشارهای سیاسی و اقتصادی معینی قرار گرفت.
این وضعیت سبب شد که رهبری پاکستان به برقراری مناسبات گرمتر با مخالف اصلی آمریکا در منطقه یعنی ایران علاقه بیشتری نشان دهد. دو سفر پیاپی آصفعلی زرداری رئیس جمهور پاکستان به تهران نیز به تلاشی در همین زمینه تعبیر شد.
رهبران جمهوری اسلامی از این رویکرد اسلام آباد به گرمی استقبال کردند. اما بسیاری از ناظران عملکرد دولت پاکستان را تاکتیکی برای کاستن از فشارهای سیاسی آمریکا و امتیازگیری از دولت اوباما تلقی کردند. ابهامها در اجرای پروژه بزرگ انتقال گاز ایران به پاکستان نیز، در سال گذشته رفع نشد و احتمال ادامه تعلیق این پروژه به سبب فشارها و تحریمهای آمریکا علیه ایران نیز کاهش نیافت.
نگرانی رهبران جمهوری اسلامی
پیمان استراتژیک درازمدت میان افغانستان و آمریکا، از همان زمانی که طرح اولیه آن در نوامبر سال گذشته در لویجرگه به تصویب رسید، محور اصلی نگرانیها و رایزنیهای دو جانبه و چند جانبه ایران در سال ۱۳۹۰ بود. جمهوری اسلامی بیم دارد که چنین قراردادی به حضور بلندمدت نیروهای آمریکایی در افغانستان بیانجامد و واشنگتن احیانا از این حضور برای اعمال تهدید و فشار بر ایران یا تاثیرگذاری بر مناسبات کابل و تهران استفاده کند.
انگیزه اصلی سفر احمد وحیدی، وزیر دفاع ایران به افغانستان نیز همین نگرانی بود. ظرف ۹۰ سال گذشته این نخستینبار بود که وزیر دفاع ایران به افغانستان سفر میکرد. در آذرماه سال گذشته، ورود جنجالبرانگیز یک پهپاد آمریکایی از خاک افغانستان به ایران و فرونشستن اجباری آن در خاک این کشور نیز، به این بحثها وسعت بیشتری بخشید. در روزهای پایانی سال، مسعود جزایری، معاون ستاد کل نیروهای مسلح ایران آشکارا افغانها را فراخواند که با نیروی قهریه و عملیات مسلحانه آمریکاییها را از خاک خود بیرون کنند.