«اگر خامنهای از جام مصر بنوشد»
۱۳۸۹ بهمن ۲۹, جمعه«بسیار روشن است که نظام حاکم بر ایران وارد مرحله احتضار شده است؛ چرا که نسل جوان دیگر تحمل نمیکند آیندهاش را به گذشته انقلابی گره بزند که ربطی به این نسل نداشته و شعارهایش رنگ باخته است. خامنهای همواره آمریکا را متهم میکند که از آب گلآلود در منطقه ماهی میگیرد و تنها به منافع خود میاندیشد و کیست که نداند پرده نفاق حکومت ایران افتاده و مشخص شده که آنها قصد دارند انتفاضه جوانان مصری را به انقلاب خود پیوند بزنند».
این بخشی از مقاله زهیر قصیباتی در روزنامه فرامنطقهای الحیات است که مانند بسیاری از روزنامههای عربی، پس از تظاهرات ۲۵ بهمن به ایران پرداخته است.
نگاهی به رسانههای عربی به شکل کلی نشان میدهد که تحلیلگران عرب از شروع مجدد تحرک خیابانی در ایران به شگفت آمدهاند. آنها در عین اینکه از تلاش ایران برای ربط دادن حرکتهای مردمی منطقه به انقلاب اسلامی رنجیده خاطر هستند، اما شرایط ایران و دیگر کشورهای منطقه را یکسان نمیدانند.
قصیباتی در بخش دیگری از مقاله خود نوشته است:»قطعا نباید انتظار داشته باشیم که نظام حاکم بر ایران مانند حکومت حسنی مبارک در مصر به سرعت سقوط کند. این یک خیال است که تنها انقلاب جوانان ایرانی را اذیت خواهد کرد».
وی در بیان تفاوت وضعیت در ایران و مصر اشاره میکند که «خامنهای قصد ندارد از جام مصر بنوشد و در این راستا از تمام نیروی خود استفاده میکند؛ چرا که از دید وی، مخالفت تنها در خارج از ایران آزاد است و مخالفت جوانان ایرانی باید با ریختن سیلی از خون پاسخ داده شود و این بزرگترین تفاوت ایران با مصر است».
در این بین برخی دیگر از تحلیلگران معتقدند که تحرک کنونی جوانان ایرانی علیه حاکمیت، نبرد نهایی است چرا که دیگر احتمال اصلاحات وجود ندارد و الگوی مصر نیز پیش روی ایرانیان است.
ساطع نورالدین تحلیلگر روزنامه السفیر مینویسد: «روح انقلاب مصر امروز بر فراز ایران در پرواز است، بطوریکه مشاهده میکنیم جوانان ایرانی هیچ تفاوتی در آرزوها و ابزارها و آگاهیهای خود با جوانان مصری ندارند که به خیابانها آمده و بتخانه را بر سر صاحبان آن ویران کرده و حکومتی را واژگون کردند که بقای آن توهین به هویت ملی و تاریخ مصر بود».
نورالدین با تحلیل رفتار تظاهرکنندگان و حاکمیت ایران میافزاید: «دور جدیدی از تحرک اپوزیسیونی در ایران شروع شده که دیگر نمیتوان آن را اصلاحطلب خواند و در مقابل نظام ایران که دیگر نمیتوان آن را دینی و محافظهکار نامید نیز دست به مقابله زده است. هر دو طرف رادیکال شده و باور کردهاند که تنها راهحل، از بین بردن طرف مقابل از طریق واژگون کردن کل نظام یا اعدام نمادهای جنبش است».
این تحلیلگر لبنانی نتیجه میگیرد که: «سناریوی مصر در ایران قابل تکرار نیست؛ هر چند میتوانیم بگوییم که انتفاضه جوانان ایرانی الهامبخش جوانان مصری بود. با این حال اهداف هر دو تحرک یکی است و اکنون حاکمیت ایران و جوانان این کشور آماده ورود به نبرد نهایی میشوند».
در همین حال برخی از دیگر نویسندگان مشهور عربی مانند جهاد الخازن بر این باور هستند که نظام ایران با تلاش برای مصادره انقلاب مصر و در عین حال سرکوب جوانان خود، قدم به راهی بدون بازگشت گذاشته است.
الخازن مینویسد: «نوجوان که بودم کتابی به نام "چگونه میتوان دوست یافت و در مردم نفوذ کرد" را مطالعه میکردم. امروز حاکمیت ایران مشغول نوشتن کتابی با عنوان "چگونه میتوان دوستان را از دست داد و مردم را متنفر کرد" است. آیتالله خامنهای رهبر ایران دست به سخنرانی زده و سعی میکند مردم مصر را مخاطب قرار دهد که این چیزی جز عادت دیرین ایران در ایجاد اختلاف نیست، اما در مقابل جوانان ایرانی که برای حمایت از انقلاب مصر و تونس به خیابان آمدهاند، به شدت سرکوب میشوند».
به نوشته الخازن، ایران وارد دور نهایی بازی شده و علاوه بر از دست دادن محبوبیت خود در منطقه، در مواجهه داخلی با مردمش نیز قادر به ادامه راه نخواهد بود.
هدی الحسینی تحلیلگر الشرقالاوسط معتقد است که نظام ایران زیر فشار زیادی قرار دارد و از سوی دیگر اپوزیسیون نیز تلاش دارد تا دست این نظام را بیش از پیش باز و آن را بیدفاع کند.
وی مینویسد: «با سقوط نظام حاکم بر مصر و ایجاد تنش در برخی از دیگر مناطق خاورمیانه، ایران به عادت دیرینه خود در تلاش برای نفوذ به این کشورها روی آورده است. این شرایط، فرصتی طلایی برای ایران است تا با همکاری همپیمان قدیمی خود سوریه، در مصر نفوذ کند. حاکمیت ایران برای از دست ندادن فرصتی که در خاورمیانه نصیبش شده، از روی آوردن به خشونت در برابر مردم خود به هیچ وجه صرفنظر نمیکند و هر چه در توان دارد برای مهار اعتراضها به کار میگیرد».
علی مهتدی
تحریریه: فرید وحیدی