ایجاد شبکهی جهانی مناطق حفاظت شده، طرحی در دست گفتگو
۱۳۸۷ خرداد ۸, چهارشنبهمحمد درویش، پژوهشگر محیط زیست در ایران، میگوید، صرفنظر از جزییاتی قابل بحث، آن چیزی که تقریبا همه رویش اتفاق نظر دارند، این است که مناطق حفاظتشده، فقط متعلق به یک کشور یا یک ملت نیست، یک میراث جهانی است و همهی ملتها باید دست به دست هم بدهند، تا این ذخیره حفظ شود. با این حال این طرح، بخصوص در میان سازمانهای بومی کشورهای مختلف، مخالفان زیادی دارد.
طبق گزارش سازمان زیستمحیطی گرینپیس یا صلح سبز، سالانه ۱۳ میلیون هکتار جنگل، یعنی مساحتی به بزرگی کشور یونان، نابود میشود و از ۵۰ سال تاکنون وسعت جنگلهای گرمسیری به نیم رسیده است.
ایران نیز از جمله کشورهایی است که پوششهای جنگلی آن در حال نابودی است. محمد درویش، عضو هیأت علمی مؤسسهی تحقیقات جنگل و مراتع، در مورد آمار نابودی جنگل در ایران و مسایل در خور توجه در این زمینه میگوید: «متأسفانه ما آمار قابل استناد و علمی در این زمینه نداریم، همواره شاهد یک سری برآوردها هستیم که از سوی مراجع رسمی یعنی از سوی متولی جنگلها در کشور هم تأیید نشده. ولی آن چیزی که مشخص است این است که ما با افت کیفیت پوشش گیاهی در مناطق جنگلی مواجه هستیم. ما با افزایش آفات و بیماریهای گیاهی در مناطق جنگلی مواجه هستیم و ما با تغییر کاربری در دل مناطق جنگلیمان در شمال و در ارسباران و زاگرس مواجه هستیم که عمده دلیل آن زراعت است، در شمال نیز این عمده دلیل، مسکن و ویلاسازی است و بخشی از آن هم دام است. ما چیزی حدود یک و نهدهم میلیون هکتار از جنگلهای شمالمان باقی مانده است. ولی نکتهای که ما به آن زیاد توجه نمیکنیم این است که این یک و نهدهم میلیون هکتار به شدت دچار افت کیفیت شده و زادآوریاش به مخاطره افتاده و حقیقت این است که شاید بشود تنها به حدود نهدهم میلیون هکتار از عرصهی رویشگاه شمال به معنای واقعی کلمه اسم جنگل را اطلاق کرد و بیشتر یک سری پوششهای جنگلی متروکه و مریض و فرسوده باقی مانده است که مترصد این هستند که این اندک گونههایی که هنوز در محدودهها وجود دارد هم خشک شود تا مهاجمان حوزهی مسکن و دام بتوانند به راحتی آن را تصاحب کنند که اخیرا صنعت هم به آن اضافه شده و متأسفانه مشکلات دوچندان شده است.»
نابودی جنگلها، زیستگاهها و مناطق ساحلی نه تنها تنوع زیستی را کاهش داده، بلکه به زیان تعادل آب و هوایی نیز تمام شده است. به همین دلیل است که حفاظت از مناطقی از جهان که در خطر نابودیاند، امروزه به ضرورتی تبدیل گشته است.
ضرورت حفاظت از تنوع زیستی در ایران
ایران نیز یکی از کشورهایی است که از تنوع زیستی قابل ملاحظهای برخوردار است. محمد درویش معتقد است که ضرورت حفاظت از تنوع زیستی در ایران هنوز نیز آنچنان که باید، درک نشده است: «در ایران وضعیت زیاد مطلوب نیست. ما هر چند که چیزی حدود هفت و نیم در صد از خاک کشورمان رسما جزو مناطق حفاظتشده است، ولی به دلیل مشکلات متعددی که در حوزههای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی داریم، آن طوری که باید نتوانستیم از این مناطق حفاظت شده حمایت و پاسداری بکنیم و نه اینکه مردم را مجاب کنیم برای اینکه خودشان کمک کنند که این مناطق حفاظت شده حراست بشود. یعنی در حقیقت ما دو مشکل عمده در مناطق حفاظت شدهی خودمان داریم، یکی تجاوزاتی است که از سوی متخلفین غیر دولتی اتفاق میافتد، اعم از شکارچیان یا کشاورزان و دامداران. یعنی مردم ساکن در مناطق مختلف کشور ما ضرورت حفظ مناطق حفاظت شده برایشان تعبیر نشده و به دلیل اینکه ملاحظات دیگری را بر ملاحظات پایداری سرزمین ترجیح میدهند، معمولا دخل و تصرفات زیادی در مناطق حفاظت شده انجام میدهند و حتی شما میبینید که چیزی حدود بیش از ۱۰۰ نفر محیط بان و جنگلبان ما تا به حال در درگیری با متخلفین که اکثرا شکارچیان غیر مجاز هستند، کشته شدهاند. مشکل دیگر مناطق حفاظتشده مربوط میشود به بخش دولتی. یعنی خود دولت هم از آنجا که ملاحظات زیستمحیطی و حفظ محیط زیست در سبد اولویتهای راهبردیاش در آن جایگاه بایسته قرار ندارد، معمولا به نفع بقیهی ملاحظات، مانند ملاحظات اقتصادی، اشتغالزایی، راهسازی، صنعتی و اجتماعی از ملاحظات زیستمحیطی صرفنظر میکند. مشکلاتی که الان در کشور ما وجود دارد، اینکه مثلا مجوز احداث پالایشگاه در «تالاب بینالمللی میانکاله» داده میشود و یا اینکه مجوز احداث منطقهی صنعتی در نایبند داده میشود، و یا اینکه ما مشاهده میکنیم که رزمآمایشهایی در مناطق حفاظتشدهی ما در «پارک ملی کویر» یا در «منطقهی حفاظتشدهی دنا» اتفاق میافتد و خیلی موارد دیگر بخصوص جادهکشیها که اکثرا از قلب مناطق امن مناطق حفاظتشده عبور میکند، اینها همه نشان میدهد که برای دولت ملاحظات دیگری اهمیت بیشتری دارد.»
محمد درویش، پژوهشگر محیط زیست در ایران، بر این باور است که با وجود همهی کاستیهای موجود، ایجاد مناطق حفاظت شده اصلی است که همگان آن را پذیرفتهاند: «ایجاد مناطق حفاظتشده یک اصل کاملا پذیرفته شدهی علمی است. به دلیل اینکه ما اگر بخواهیم که ذخیرهی ژنتیکی جهان را حفظ کنیم، چه در حوزهی گونههای گیاهی و چه در حوزهی گونههای جانوری، مجبوریم که یک سری از مناطقی که نسبتا از تنوع قابل قبولتری از این گونهها برخوردار است را تحت محافظتهای بیشتر قرار بدهیم، تا بتوانیم اینها را برای نسل آینده هم محفوظ نگه داریم. معمولا حدود ۱۰ در درصد از هر کشوری را به عنوان مناطق حفاظتشده در نظر میگیرند، اعم از خشکیها و محدودههای آبی تا در این ۱۰ درصد آن کشور بتواند ذخایر ژنتیکی منحصر به فردش را که به عنوان میراثی جهانی است، حفظ کند.»
نظر متفاوت نمایندگان سازمانهای بومی
بیشتر شرکتکنندگان کنفرانس حفاظت از تنوع زیستی در شهر بن آلمان نیز بر همین عقیدهاند. آنها میکوشند، با ارائهی پیشنهادات و طرحهای مختلف شبکهای ایجاد کنند که در تمامی کشورهای جهان، مناطقی را که در خطر نابودی زیستیاند، نجات دهند. اما نمایندگان سازمانهای بومی کشورهای مختلف که در حاشیهی کنفرانس بن، در همایشی به همین نام گرد هم آمدند، نظری متفاوت دارند. آنها تأکید میکنند که مدیریت چنین طرحی باید بر عهدهی سازمانهای بومی هر کشوری باشد. یانی لاسیمبنگ، نمایندهی مالزی در این همایش، میگوید: «طرح گسترش سریع مناطق حفاظتشده در جهان ما را بسیار نگران کرده است. معتقدند که این طرح از تنوع زیستی حفاظت میکند. اما این ما مردم بومی هر کشور هستیم که تنوع زیستی سرزمینمان را تاکنون حفظ کردهایم. ما هستیم که سالها است از فرهنگ زیستی، زیستگاهها و مناطق حفاظتشده خود حفاظت میکنیم. ما میخواهیم که این موضوع به رسمیت شناخته شده و مدیریت چنین طرحی در دستمان باقی بماند.»
با وجود اینکه در سطوح جهانی این اصل پذیرفته شده که بدون جلب موافقت مردم و سازمانهای بومی هر منطقه نباید دست به اقدامی زد، در بسیاری از موارد این اصل نادیده گرفته میشود. در موارد بسیاری دیده شده که مردم بومی مناطقی که به مناطق حفاظت شده تبدیل شده، مجبور به نقل مکان میشوند، اجازهی ماهیگیری و قطع درختان را ندارند و دیگر مجاز نیستند، از منابع حیاتی آنجا استفاده کنند و تمامی این اقدامات بدون اطلاع و مشورت آنها صورت گرفته است. جرج روز، کارشناس حفاظت از طبیعت، از صندوق حیات وحش جهانی(WWF) میگوید، نگرانی سازمانهای بومی کشورهای مختلف دلایلی عینی دارد: «ما باید این ترسها و نگرانیها را درک کنیم. آنها از آسمان نیامدهاند، بلکه حاصل مواردی حقیقیاند که تاکنون پیش آمده است. در گذشته نیز بسیاری بر اثر چنین تصمیمهایی آواره شدهاند و به همین دلیل اکنون نیز این ترس وجود دارد.»
در حال حاضر گفتگوهایی در حاشیهی کنفرانس بن در جریان است تا مناسبات مدافعان جهانی محیط زیست و سازمانهای بومی در آینده محکمتر شود. با وجود این به گفتهی جرج روز، بسیاری از مشکلات را نمیتوان فرسنگها دورتر از منطقهی مورد نظر حل کرد، بلکه این مشکلات تنها به دست مردم و سازمانهای همان منطقه و در همان مکان مورد نظر حل و فصل خواهند شد.