1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

"ایرانی"، نامزد دریافت جایزه‌ بین‌المللی ادبیات معاصر آلمان

زابینه پشل/بهجت امید۱۳۹۵ خرداد ۱, شنبه

به نظر هیات داوران "جایزه‌ی بین‌المللی ادبیات برای کتاب‌های ترجمه‌شده‌ی ادب معاصر" رمان "ایرانی" از الکساندر ایلیچفسکی در میان عنوان‌هایی که در "فهرست کوتاه" نامزدهای این جایزه قرار دارند، "یک حماسه‌ی بزرگ قفقازی" است.

https://p.dw.com/p/1IsEk
عکس: DW/S. Peschel

مرحله‌ی نهایی هشتمین دور اهدای "جایزه‌ی بین‌المللی ادبیات برای کتاب‌های ترجمه‌شده‌ی ادب معاصر" که از سوی "خانه‌ی فرهنگ‌های جهان" و بنیاد "المنتارتایلشن" در آلمان برگزار می‌شود، نزدیک شده است.

هیات داوران ۷ نفره‌ی این جایزه روز چهارشنبه (۱۸ مه) اسامی ۶ اثری که از میان ۱۵۱ رمان برگزیده شده و به مرحله‌ی واپسین راه‌ یافته‌اند را اعلام کرد.

این هیات در باره‌ی عنوان‌هایی که به "فهرست کوتاه" آن راه ‌یافته‌اند، می‌نویسد: «نثر این کتاب‌ها، نویسندگان آن‌ها و قهرمانانشان همگی در میان چند زبان، فرهنگ و سیستم زندگی می‌کنند یا در رفت‌و آمدند.»



این آثار هم‌چنین ظرفیت تجربی و چندوجهی بودن نویسندگان آن‌ها را نشان می‌دهند که از جمله از تعهد ادبی نیز بی‌بهره نیستند. این تعهد ولی نه به تهییج، بلکه به طرح پرسش‌های تفکربرانگیز می‌انجامد.

ویژگی این جایزه‌ی ۳۵ هزار یورویی که امسال به یکی از شش نامزد برگزیده اهدا می‌شود، این است که هم از نویسندگان و هم از مترجمان آثار ادبی معاصر تقدیر می‌کند.

"توفانی از بهشت وزیدن گرفت"

یوهانس آنیورو نویسنده‌ی ۳۷ ساله‌ی سوئدی با نخستین رمان خود با عنوان "توفانی از بهشت وزیدن گرفت" در ردیف اول این فهرست قرار دارد.

آنیورو این اثر را با الهام از زندگی پدر خود که نزدیک به سه دهه‌ پیش به دلایل سیاسی به عنوان پناهجو از اوگاندا راهی سوئد شد، نگاشته است.

Joanna Bator
یونا باتور، ‌نویسنده‌ی لهستانیعکس: Imago
Internationaler Literaturpreis 2016 Die Shortlist-Titel Joanna Bator Dunkel, fast Nacht
روی جلد رمان "تاریک، تقریبا شب"، از یونا باتور

"توفانی از بهشت وزیدن گرفت" چگونگی این فرار را از جهنم اوگاندای تحت فرمان عیدی امین به بهشت سرد سوئد که در آن اغلب خونسردی به بی‌تفاوتی تعبیر می‌شود، بازگو می‌کند. این رمان تا کنون به هفت زبان ترجمه شده است.

هیات داوران "جایزه‌ی بین‌المللی ادبیات" درباره‌ی این اثر می‌نویسد: «یوهانس آنیورو در رمان خود گله و شکایت نمی‌کند، بلکه سرنوشتی را شفاف و روشن بازگو می‌کند که از شخصیت فردی پدر نویسنده نشان دارد و آن را به خاطره‌ای فراموش‌نشدنی تبدیل می‌سازد. ادبیات بیش از این چیزی نمی‌خواهد»

"تاریک، تقریبا شب"

یونا باتور، ‌نویسنده‌ی لهستانی رمان "تاریک، تقریبا شب"، در این اثر داستان پرکشش خانواده‌ای لهستانی را که در شهری مرزی در شلزین لهستان زندگی می‌کند، به تصویر کشیده که ماجراهای آن به دلیل نزدیکی جغرافیایی به آلمان با تاریخ و گذشته‌ی این کشور پیوند خورده است.



این کتاب که دومین اثر این نویسنده‌ی ۴۸ ساله است،‌ هم‌چنین به عنوان رمانی عشقی، تاریخی و هیجان‌انگیز نیز ارزیابی شده است. هیات داوران در این باره می‌نویسد: «باتور تخیلی وحشی و تودرتو دارد که در هر فصل رشته‌ها‌ی بی‌شمار داستان را به هم می‌بافد و دوباره آن‌ها را به حال تعلیق رها می‌کند.»

Internationaler Literaturpreis 2016 Die Shortlist-Titel
رمان‌های برگزیده‌ی "جایزه‌ی بین‌المللی ادبیات برای کتاب‌های ترجمه‌شده‌ی ادب معاصر" ۲۰۱۶عکس: DW/S. Peschel


باتور در چند ماه‌گذشته از بورس ادبی مؤسسه مبادلات آکادمیک آلمان (DAAD) استفاده کرده و در سال ۲۰۱۱ نیز یکی از نامزدهای دریافت جایزه‌ی یادشده بوده ‌است. نخستین رمان او با عنوان "کوه شنی" که چندی پیش به لهستانی منتشر شد، جایزه‌ی ادبی "نایک" این کشور را از آن خود ساخته است. باتور سال‌ها در ژاپن زندگی و تحقیق کرده است.

"ایرانی"

یکی دیگر از آثاری که در "فهرست کوتاه جایزه‌ی بین‌المللی ادبیات" جای گرفته، "ایرانی" از الکساندر ایلیچفسکی، نویسنده‌ی ۴۶ ساله‌ی جمهوری آذربایجان است.



او که تحصیلات خود را در رشته‌ی فیزیک نظری در مسکو به پایان رسانده، نوشتن داستان، مقاله و رمان را از سال ۱۹۹۶ آغاز کرده است. نخستین اثر ایلیچفسکی با عنوان "ماتیس" در سال ۲۰۱۵ منتشر شده است.

بنا به نوشته‌ی هیات داوران که تازه‌ترین اثر ایلیچفسکی را "رودخانه‌ی پرتلاطم و بدون ساحل نفت" خوانده، "ایرانی" رمانی چندلایه و چندموضوعی است.

Internationaler Literaturpreis 2016 Shumona Sinha
شومونا سینها، نویسنده‌ی ۴۳ ساله‌ی هندی‌تبار فرانسویعکس: Patrice Normand

این رمان ۷۰۰ صفحه‌ای که با "نثری پرتنش و همواره غافلگیرکننده" نوشته شده، به زندگی زمین‌شناسی به نام ایلیا می‌پردازد که در جریان رویدادهای پرآشوب دهه‌ی ۱۹۹۰ مسکو به کالیفرنیا در آمریکا مهاجرت می‌کند و چند سال بعد از سوی یک شرکت بین‌المللی نفت برای انجام ماموریت نظارت بر تولید و تصفیه‌ی این طلای سیاه به زادگاهش باکو در آذربایجان بازمی‌گردد.

تاسیسات نفتی این شرکت در جزیره‌ا‌ی در دریای خزر واقع شده که زمانی به اتحاد جماهیر شوروی سابق تعلق داشت، ولی اکنون شرکت‌های نفتی آمریکایی و عربی صاحب امتیاز آن هستند.



ایلیا در آغاز ماموریت خود به‌طور تصادفی به هاشم، دوست دوران دبستانش که در رشته‌ی پرنده‌شناسی تحصیل کرده، برمی‌خورد. هاشم در منطقه‌ی جنگلی "شیروان" که نزدیک مرز ایران و محل زندگی عقاب‌‌ها است، زندگی می‌کند و کار بررسی و نظارت بر شیوه‌ی زیست یک گروه از آن‌ها را به عهده دارد. حفظ منابع طبیعی این منطقه به‌عهده‌ی دولت آذربایجان است.

هاشم که در ایران متولد شده، برخلاف ایلیا زندگی‌ای منزوی و درویش‌مآبانه، ولی سرشار از معنویت و آرامش را دنبال می‌کند و به عنوان هنرمندی گشاده‌دست و درمان‌گری بی‌نیاز در وحدت با طبیعت روزگار می‌گذراند.

Internationaler Literaturpreis 2016 Die Shortlist-Titel Shumona Sinha Erschlagt die Armen!
روی جلد رمان "مسکینان را ذبح کنید" از سینها



پس از چندی این دو دوست قدیمی با یکدیگر در تماس نزدیک قرار می‌گیرند و ایلیا چنان مجذوب شیوه‌ی زندگی سرشار از معنویت و نیروی مثبت هاشم می‌شود که از دنبال کردن مسیر عادی زندگی‌ خود غافل می‌ماند.

داوران جایزه ادبیات آلمان درباره‌ی این اثر نوشته‌اند که ایلیچفسکی تصویری پرشیار از مناطق دورافتاده‌ی دنیا و جلوه‌های جهانی‌شده‌ی آن به دست می‌دهد و آن را "یک حماسه‌ی بزرگ قفقازی" خوانده‌اند.

به نظر سونیا مارگولینا، منقد ادبی روزنامه‌ی آلمانی "دی ولت" این اثر ولی از ساختار و انسجام کافی برخوردار نیست. او بیش از هر چیز، به انگیزه‌ی ایلیا اشاره می‌کند که "بسیار ضعیف" بررسی شده و به جای آن، اطلاعات و رویدادهای مربوط به منطقه، "بیش از حد عمیق" شکافته شده است.

مارگولینا هم‌چنین می‌نویسد که الکساندر ایلیچفسکی از عهده‌ی پرداخت شخصیت‌ها نیز برنیامده است: «قهرمانان رمان محصولات مصنوعی بی‌روحی یا موجودات دوپایی هستند که دانش جامع آفریننده‌ی خود را حمل می‌کنند.» به نظر این منقد، پایان کتاب هم مغشوش است.

"داستان دندان‌های من"

نام والریا لوئیزلی، نویسنده و روزنامه‌نگار مکزیکی در سال ۲۰۱۳ نیز در فهرست نامزدهای جایزه‌ی ادبی آلمان قرار داشت. لوئیزلی که ۳۲ سال دارد، جوان‌ترین نویسنده‌ی "فهرست کوتاه" این دوره است.

نثر این نویسنده که در مکزیکو‌سیتی و نیویورک زندگی می‌کند، تجربی و ترکیبی از متن‌های فلسفی، هجو ادبی، مقاله، حکایت و "بیوگرافی دندانی‌" است و با متونی که بر اساس اصول کلاسیک و قراردادی رمان‌نگاری نگاشته ‌شده‌اند، تفاوت دارد. در پس‌گفتار "داستان دندان‌های من" به این نکته اشاره شده که "رمان به کمک کارگران آب‌میوه‌سازی "جومکس" در شهر مکزیکو نوشته شده است.

Lange Nacht der Shortlist Valeria Luiselli
یک هیئت داوران ۷ نفره در مورد برنده‌ی جایزه‌ی ادبیات معاصر تصمیم می‌گیردعکس: DW/E. Usi



داوران جایزه‌ی ادبی آلمان در توضیح علت گزینش خود می‌نویسند: «والریا لوئیزلی با استفاده از دندان‌های گوستاو شانچز مکزیکی معروف به نام "کارترا" (شاهراه) نشان می‌دهد که استفاده از اصول داستان‌سرایی با شور و علاقه هم ممکن است و آن‌ها را تنها نباید برای نوشتن موضوعات تلخ و عبوس بکار برد.» بعضی از اعضای هیات داوران نثر لوئیزلی را «شادی‌آور ارزیابی کرده‌اند که خواننده را به خنده وامی‌دارد.»

نخستین رمان این نویسنده "سبک‌وزن‌ها" نام داشت.

"مسکینان را ذبح کنید"

این تاره‌ترین اثر شومونا سینها، نویسنده‌ی ۴۳ ساله‌ی هندی‌تبار فرانسوی نیز با طنز و لودگی نوشته شده است.

"مسکینان را ذبح کنید"، عنوانی است که از شارل بودلر، یکی از مطرح‌ترین شاعران مکتب سمبولیسم فرانسه به عاریت گرفته شده و در شعری طنزآمیز به نیت برانگیختن همدلی و همدردی جامعه با فقرا بکار رفته است. سینهاس می‌گوید: «برای این که تلخی واقعیت را در آثارم تحمل‌پذیر کنم، از طنز استفاده می‌‌کنم.»

انتشار "مسکینان را ذبح کنید" که به زندگی یک مترجم زن کارمند در اداره‌ی مهاجرت فرانسه می‌پردازد، در رسانه‌های این کشور نه تنها از جهت ادبی بلکه هم‌چنین از نظر سیاسی ـ اجتماعی نیز بحث‌برانگیز شد.

سینها در رمان خود در نقش یک قاضی، سیستم مهاجرت و قانون مربوط به مهاجران فرانسه را به عنوان دستگاه ناعادلانه‌ای ارزیابی می‌کند که حقوق همه‌ی "بازیگران و فعالان" آن را زیر پا می‌گذارد.

در این میان سهم پناهجویان که نویسنده آنان را به طنز "پرندگان مهاجر" می‌نامد، بیشتر از سایرین نادیده گرفته می‌شود. سینها با لحنی خشم‌آگین، خشن و طنزی گزنده، به ویژه به پناهجویان هندی می‌تازد. او می‌گوید: «من می‌خواستم هم‌میهنانم را بیدار کنم. کارهایی که آن‌ها می‌کنند، وحشتناک است. آن‌ها خود را به پای "سفیدها" می‌اندازند.»

Portrait Alexander Ilitschewski
الکساندر ایلیچفسکی، نویسنده‌ی "ایرانی" از جمهوری آذربایجانعکس: Suhrkamp Verlag



سینها، ۱۵ سال است که در پاریس زندگی می‌کند و بین سال‌های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۸ در آموزشگاهی به عنوان آموزگار زبان انگلیسی تدریس کرده است. او از سال ۲۰۰۹ به شغل مترجمی در اداره‌ی مهاجرت فرانسه مشغول بود ولی پس از انتشار "مسکینان را ذبح کنید" در سال ۲۰۱۱ کار خود را از دست داد. سومین اثر سینهاس "کلکته" نام دارد.

"بازتاب منفی"

رمان "بازتاب منفی" از ایوان ولادیسلاویچ، نویسنده‌ی آفریقای جنوبی، ششمین نامزد دریافت "جایزه‌ی بین‌المللی ادبیات برای کتاب‌های ترجمه‌شده‌ی ادب معاصر" است. این اثر به رویدادهایی که در دهه‌ی سال‌های ۱۹۸۰ در آفریقای جنوبی رخ داده می‌پردازد؛ تبعیض ‌نژادی، تلاش برای دست‌یابی به حقیقت و فن یا هنر عکاسی از جمله دستمایه‌های این رمان است.

راوی داستان، مردی است که سال‌ها در لندن زندگی کرده و پس از برگزاری نخستین انتخابات آزاد در آفریقای جنوبی به زادگاهش باز می‌گردد تا تغییرات و دگرگونی‌های سیاسی ـ اجتماعی آن را تجربه کند.

تیو کول (Teju Cole)، نویسنده‌ی آمریکایی نیجریایی‌تبار که در سال ۲۰۱۳ با رمان "شهر آزاد" این جایزه را به خود اختصاص داده، در پیش‌گفتار رمان می‌نویسد: «در واقع این کتاب، داستان دیدار دو متفکر بزرگ در دوره‌ای وحشتناک است.»

Internationaler Literaturpreis 2016 Valeria Luiselli
والریا لوئیزلی، نویسنده و روزنامه‌نگار مکزیکیعکس: picture alliance/dpa/S. Ochoteco/FILBA



هیات داوران در باره‌ی رمان "بازتاب منفی" می‌نویسد: «روزنامه‌نگار و نویسنده‌ی آفریقای جنوبی با نگارش این اثر هنرمندانه موفق شده‌است،‌موضوع‌های مهم تاریخ تمدن را با طرح پرسش‌های اخلاقی و زیبایی‌شناسانه به روایتی مهم درباره‌ی دوره‌‌های پیش و پس از تبعیض‌نژادی در آفریقای جنوبی پیوند زند.»

داوران "بازتاب منفی" را یک "اثر استادانه‌ی ادبی" ارزیابی می‌کنند.

قرار است "جایزه‌ی بین‌المللی ادبیات برای کتاب‌های ترجمه‌شده‌ی ادب معاصر" روز ۲۵ ژوئن سال جاری در برلین به یکی از این نامزدها اهدا شود.



اسامی فهرست کوتاه در یک نگاه:

Internationaler Literaturpreis 2016 Die Shortlist-Titel Valeria Luiselli Die Geschichte meiner Zähne
روی جلد رمان "داستان دندان‌های من" از والریا لوئیزلی،


"توفانی از بهشت وزیدن گرفت" ‌از یوهانس آنیورو (Johannes Anyuru)، انتشارات لوخترهند، تاریخ انتشار ۲۰۱۵
"تاریک، تقریبا شب" از یونا باتور (Joanna Bator)، انتشارات زورکمپ، تاریخ انتشار ۲۰۱۲
"ایرانی" از الکساندر ایلیشوسکی (Alexander Ilitschewski)، انتشارات زورکمپ، تاریخ انتشار ۲۰۱۰
"داستان دندان‌های من" از والریا لوئیزلی (Valeria Luiselli)، انتشارات آنجه کونست‌من، تاریخ انتشار ۲۰۱۶
"مسکینان را ذبح کنید" از شومونا سینهاس (Shumona Sinha)، انتشارات نویتیلوس، تاریخ انتشار ۲۰۱۵
"بازتاب منفی" از ایوان ولادیسلاویچ (Ivan Vladislavić)، انتشارات A1، تاریخ انتشار ۲۰۱۵