ایران به چه مرحلهای از غنیسازی اورانیوم رسیده است؟
۱۳۸۶ اردیبهشت ۲۷, پنجشنبهمتن کامل مصاحبه با احمد شیرزاد:
دویچهوله: البرداعی اعلام کرده که تلاشها برای جلوگیری ایران از دستیابی به دانش غنیسازی اورانیوم شکست خورده است. آیا از نظر کارشناسی، ایران به مرحلهی بدون بازگشت رسیده؟
شیرزاد: هم میشود گفت آرى و هم میشود گفت نه، بسته به اینکه مرحلهی بدون بازگشت را چگونه تفسیر بکنیم. به لحاظ دستیابی به اصول اولیهی دانش فنی، این کار خیلی نامحتمل نیست و هر کشوری که یک مقداری تلاش بکند و رویش وقت بگذارد، میتواند به آن دانش اولیه برسد. ولی به اعتبار اینکه روی آن دانش، تجربهی کافی بهدست بیاورد و به نقطهی بهینهای برسد که تولید اورانیوم غنیشده با چرخهی اقتصاد و حتا در حد تحقیقاتی عملی باشد، این زمان میخواهد. اینطور نیست که ناشدنی باشد، ولی زمانبر هست. ایران دراین مسیر قرار گرفته و بالاخره اگر مانعی جلویش را نگیرد، طبیعیست که توی این مسیر میتواند جلو برود.
این زمان را شما چقدر برآورد میکنید؟ مثلا موسسهی بینالمللی مطالعات راهبردی گفته است که رسیدن به مرحلهی عملی و بدون مشکل ۳۰۰۰ سانتریفیوژ، دو تا سهسال طول میکشد.
تولید سانتریفیوژها تقریباً طوری انجام میشود که میشود گفت یک تولید انبوه است. ولی نصب و راهاندازی و بهینهسازی کارکرد آنها هنوز گزارش قطعی در موردشان نیست. بنابراین به نظر من هم همین حدود دو تا سه سال هست، اگر به مانعی برخورد نکند. نکتهای که ممکن است یک مقداری ایجاد تردید بکند این است که این سانتریفیوژهايى كه تا بحال تولیدشده تا چه حد متکی به برخی قطعات و آلیاژهای انباشتشده از قبل هست که از خارج ایران تهیه شده و تا چه حد متکیست به چیزهایی که در خود ایران تولید شده است. اگر قضیه از این قرار باشد که قطعات حساس یا آلیاژهای حساساش قبلاً از خارج تهیه شده باشد، بعد از اینکه اینها به اتمام برسد، این مرحله میتواند احیاناً متوقف بشود یا خیلی به طول بیانجامد. اما اگر واقعاً موفق به تولیدش در داخل شده باشند، طبیعتاً این بدون مشکل جلو میرود. اطلاعات روشنی وجود ندارد که این از تولید داخل هست یا از دانش فنی خارجی استفاده شده.
کارشناسان میگویند، میزان غنای لازم اروانیوم برای نیروگاه اتمی ۵درصد است و برای بمب اتم ۹۰درصد. در حال حاضر ایران در کجای این طیف ۵ تا ۹۰درصدی قرار دارد؟
طبق مقررات آژانس، برای تولید اورانیوم لازم برای نیروگاه، بیش از ۵درصد نباید غنیسازی صورت بگیرد. نیروگاههای متعارف هم با همین میزان دارند کار میکنند. بنابراین فراتر از میزان ۵درصد علامت خوبی نیست و آژانس حتماً با آن با حساسیت برخورد خواهد کرد. کشوری که فراتر از این مقدار بخواهد اورانیوم را غنی بکند، معلوم میشود اهداف دیگری غیر از هدف تهیه سوخت دارد. به همین دلیل من بسیار بسیار اين احتمال را ضعیف میدانم که چنین فکری در ذهن مسئولین ایران در آیندهی خیلی طولانی وجود داشته باشد. کاری که تابحال انجام گرفته این است که گاز یو.اف.۶ به تعدادی از سانتریفیوژها تزریق شده و بعد از غنیسازی، مادهی غنیشده نگهداری شده است. این روند بهرحال میتوانست تا جایی ادامه پیدا کند و مقدار زیادی گاز اورانیوم ۵درصد غنیشده ذخيره بشود برای اهداف بعدی که ایران دارد. چون حلقه بعدی صنعت هم که بازفراوری این گاز یو.اف.۶ هست و تهیه میلههای سوخت، فعلا خیلی دور از دسترس هستند و کار رویشان انجام نشده. به همین دلیل ایران اکتفا میکند به ذخيره کردن اورانیوم ۵درصد غنىشده.
با توجه به تمام اطلاعاتی که در زمینهی پروندهی هستهای ایران الان در دسترس هست، در مرحلهای که ایران درحال حاضر قرار دارد ، آیا به نظر شما احتمال خروج ایران از ان.پی.تی وجود دارد؟
من بسیار این را بعید میدانم. هم به لحاظ سیاسی، ایران در شرایطی نیست که بخواهد وارد یک ستیز بسیار آشکاری با جامعه جهانی بشود و هم به لحاظ فنی نمیتواند این قدم را بردارد و امید داشته باشد در آیندهی بسیار نزدیک بتواند به یک دستاورد تکنولوژیک خیلی بالایی برسد. به همین دلیل در داخل ایران هم، حتا، جناحهای خیلی رادیکال که قبلاً صحبت از خروج از ان.پی.تی میکردند در بعضی از روزنامهها و بخصوص روزنامههای افراطی جناح راست، الان دیگر آن حرفها را نمیزنند و برعکس بیشتر روی پیمان ان.پی.تی و رسیدن به توافق با غرب بر مبنای پیمان ان.پی.تی تأکید میکنند. به نظر من زمینهی سیاسی و فنی برای چنین مسئلهای بسیار بسیار تنگ و محدود است و این احتمال وجود ندارد.
تاریخ مذاکرات بعدی سولانا و لاریجانی اواخر این ماه تعیین شده است و در همین اثنا آژانس خبر میدهد که تلاشها برای جلوگیری ایران از دستیابی به دانش غنیسازی شکست خورده. تعیین تاریخ این مذاکرات و اعلام این خبر چه معنایی میتواند داشته باشد؟
فکر میکنم که تفکری که در آژانس حکمفرماست، بخصوص در بیانیههای آقای البرداعی، بیشتر بر این مبناست که سعی کند از روشهای برخورد مبتنی با زور بر ایران جلوگیری کند و نشان دهد این روشها ضامن هیچگونه تأثیری نیست و ایران چنانچه بخواهد کار خودش را انجام بدهد، اینطوری مشکل میشود جلویش را گرفت. به همین دلیل شاید بیشتر هدفی که دنبال شده از سوی آقای البرادعی این است که طرفین اروپایی و آمریکا را به این سمت تشویق بکند که بنوعی به توافق با ایران برسند. چون الآن واقعاً چشمانداز مذاکرات نسبت به ماههای گذشته بهتر هست. خود ازسرگیری مذاکرات لاریجانی و سولانا نسبتاً ایجاد امید کرده است، هم در داخل ایران و هم در خارج ایران. به همین دلیل شاید اگر غربیها هم از آن لجاجت قدیمی دست بردارند و حاضر بشوند بهرحال واقعیتهای ایران را بپذیرند بهتر میشود به توافق رسید. به همین دلیل من بیشتر فکر میکنم که اظهارات آقای البرداعی با این هدف هست که غربیها را به واقعبینی نسبت به مسایل ایران و مذاکره با ایران تشویق بکند.
مصاحبهگر: میترا شجاعی