این همه غنیسازی، به چه منظور؟
۱۳۸۸ بهمن ۲۱, چهارشنبهخبرگزاریهای ایرانی و در پی آن منابع غیر ایرانی در روزهای گذشته به نقل از محمود احمدی نژاد اعلام کردند که غنیسازی اورانیوم تا ۲۰ درصد ادامه خواهد یافت. دستور ادامه غنیسازی در پی بیاعتمادی دوسویهی ایران و غرب بر سر مبادله اورانیوم کمغلظت ایران با نمونه غربیِ غلیظشدۀ آن صادر شده است.
جمهوری اسلامی مدعیست که تمام برنامه هستهای خود را با اهداف صلحآمیز دنبال میکند. مقامهای رژیم ایران میگویند که اورانیومی که بناست تا ۲۰ درصد غنیسازی شود در رآکتور تحقیقاتی تهران مورد استفاده قرار خواهد گرفت. این رآکتور در سالهای پایانی دهه ۱۹۶۰ میلادی از سوی ایالات متحده به ایران تحویل داده شد. سوخت رآکتور، یعنی اورانیوم با غلظت بالا – اورانیومی که قابلیت تبدیل به مواد مورد نیاز برای ساخت بمب اتم را دارد – نیز به همراه دستگاه به ایران ارسال شد. با پیروزی انقلاب اسلامی ایران تحویل سوخت این رآکتور متوقف شد. با کمی وقفه و در سالهای پایانی دهه ۱۹۸۰، آرژانتین آمادگی خود را برای تغییر در رآکتور تهران اعلام کرد، بهگونهای که این رآکتور میتوانست با اورانیومِ با غلظتِ کمی کمتر از ۲۰ درصد هم به فعالیت خود ادامه دهد.
از رآکتور تهران برای اهداف تحقیقاتی و تولید فرآوردههای صلحآمیز اورانیوم استفاده میشود. تحقیقات برای تولید برق هستهای یا تولید ایزوتوپهای مختلف اورانیوم که در پزشکی کاربرد دارند، از جمله اهداف بهکارگیری رآکتور یادشده است.
اورانیوم خام برای فعالیتهای هستهای ایران از معادن اورانیوم این کشور تأمین میشود. با وجود اینکه ایران از نظر معادن اورانیوم کشور چندان غنیای نیست، اما همین مقدار موجود اجازه فعالیتهای هستهای در ابعاد کنونی را به این کشور میدهد. ذکر این نکته نیز ضروریست که جمهوری اسلامی همچنین چندین تن هگزافلورید اورانیوم تولید کرده که در فرآیند غنیسازی مورد استفاده قرار میگیرد. هگزا فلوراید اورانیوم (UF6) را از کیک زرد میسازند. بخشی از این مواد نیز در تأسیسات نطنز مورد استفاده قرار گرفت. بدین ترتیب حدود هزار و ۵۰۰ کیلوگرم اورانیوم ضعیف با غلظت حدود سه و نیم درصد ایران تولید شده که میتوان آنرا تا ۲۰ درصد غنی کرد. این سوخت میتواند رآکتور تهران را تا ۱۵ الی ۲۰ سال آینده روشن نگهدارد.
دانش فنی برای تولید ماده اولیه بمب اتم وجود دارد
برای تولید بمب اتم باید اورانیوم را تا ۸۰ الی ۹۰ درصد غنی کرد. این کار با دانش فنیای که ایران در اختیار دارد، ممکن است. این کشور از سانتریفیوژهای گازی اولترا برای غنیسازی استفاده میکند و بخشی از نگرانی غرب نیز به همین موضوع برمیگردد: کشوری که به این دانش فنی دست یافته، میتواند اورانیوم را به سرعت و بدون موانع فنی خاصی تا حدی غنیکند که قابل استفاده در بمب اتم باشد. اگر جمهوری اسلامی چنین قصدی داشته باشد، نمیتواند آنرا زیر نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی عملی کند.
البته راه دیگری هم وجود دارد و آن هم اخراج بازرسان آژانس است. به این معنی که ایران از قرارداد منع گسترش سلاحهای هستهای خارج شود و با خیالی آسوده در تأسیسات موجود، مانند نطنز، به ادامۀ غنیسازی بپردازد.
گزارشهایی مبنی بر تلاش برای تولید سلاح اتمی
هفته گذشته گزارشهایی در رسانههای بینالمللی منتشر شد که بر اساس آنها ایران بر روی مادهی منفجرۀ اتمی کار میکند که با میزان کمتری اورانیوم غنیشده عمل میکند. وولفگانگ لیبرت، دارای درجه دکترای فیزیک و مدیر کارگروه علوم طبیعی، فنآوری و امنیت دانشگاه دارمشتات در این مورد میگوید: «سادهترین گونه یک بمب اتم، برخورددادن دو حجم اورانیوم با غلظت متعارف است. اضافهشدن یک چاشنی انفجاری نوترونی به این مجموعه میتواند آغازگر انفجارهای زنجیرهای اتمی باشد. روش "بهتر"، تغلیظ اورانیوم از طریق انفجارهایی شدیدتر از انفجارهای متعارف است که البته این فرایند بسیار پیچیدهتر است.»
به گفته لیبرت، مدارکی که بر اساس آنها در هفته گذشته در مورد فعالیتهای هستهای ایران اظهار نظر شده، نشان میدهند که جمهوری اسلامی به احتمال، روشی بینابینِ دو روش یادشده را میآزماید. روش جمهوری اسلامی میتواند محاسن روش دوم را داشته باشد بدون اینکه نیازی به دستگاههای الکتریکی پیچیده برای انفجار باشد. به اعتقاد لیبرت، مهمترین پرسش این است که آیا ایران به موازات پیشرفت در زمینه غنیسازی، واقعا بر روی ساخت سلاح اتمی هم فعالیت میکند یا خیر.
«گام اصلی در مسیر غنیسازی برداشته شده است»
اسنادی که پیشتر از آنها یادشد، در زمرۀ اسناد داخلی آژانس بینالمللی انرژی اتمی هستند که البته هیچگونه پیشبینیای پیرامون فنآوری یا زمان لازم برای دستیابی ایران به سلاح اتمی ارائه نمیکنند.
به اعتقاد دکتر لیبرت، هزار و ۵۰۰ کیلوگرم اورانیوم تا ۵/ ۳ درصد غنیشدۀ ایران، قابلیت این را دارد تا سریع و تنها ظرف مدت چند هفته تا چند ماه، تا اندازهای غلیظ شود که بتوان با آن بمب اتم ساخت. البته این مسئله به دو نکته اساسی بستگی دارد: نخست اینکه آیا جمهوری اسلامی قادر است این فرایند را از دید مراجع بینالمللی پنهان کند و دوم اینکه ایران اصلا برنامهای برای تولید سلاح اتمی داشته باشد و آزمایشهایش در این زمینه موفقیتآمیز باشند.
ایران همواره تأکید کرده که به معاهدههای بینالمللی برای عدم گسترش سلاحهای هستهای یا بهرهبرداری صلحآمیز از انرژی هستهای پایبند است. به اعتقاد کارشناسان راستیآزمایی این ادعا چندان آسان نیست. با وجود اینکه مأموران آژانس در ایران حضور دارند و میتوانند آماری از میزان اورانیوم غنیشده یا دانش فنی موجود ارائه کنند، اما این نکته را نباید فراموش کرد کارمندان آژانس نمیتوانند تأسیسات مخفی غنیسازی را کشف کنند. آنان تنها قادرند بر مراکزی نظارت کنند که به آنها معرفی میشوند و این موضوع دامنه نظارتشان را کاهش میدهد. کشف مراکز غنیسازی دیگر، بهعنوان مثال، میتواند در حوزه فعالیت سرویسهای امنیتی یا گروههایی از داخل ایران باشد؛ همانطور که تأسیسات نطنز با گزارش سازمان مجاهدین خلق، گروه اپوزیسیون جمهوری اسلامی کشف شد.
اینجا این پرسش مطرح میشود که ممکن است ایران تنها بلوف بزند؟ به گفته دکتر لیبرت، این یک حقیقت انکارناپذیر است که ایران اورانیوم را غنی میکند و میتواند غلظت آنرا تا حدی افزایش دهد که بتوان با محصول نهایی سلاح هستهای ساخت. حال یک امکان این است که جمهوری اسلامی با موضوع تولید سلاح هستهای بازی میکند و آنرا بهعنوان گزینهای باز همواره در دست دارد. دوم اینکه این کشور تمایلی به استفاده غیرصلحآمیز از انرژی هستهای نداشته باشد و به معاهدههای بینالمللی پایبند بماند. البته گزینه سومی نیز ممکن است و آنهم اینکه مسیر برنامۀ هستهای ایران از مدتها پیش از مسیر صلحآمیز خارج شده و جمهوری اسلامی در حال آزمودن راههای تولید تسلیحات هستهایست. هر سۀ این گزینهها در مورد ایران، با توجه به دانش فنیای که این کشور در اختیار دارد، مطرح هستند، اما اینکه رژیم حاکم، در عرصه سیاست چگونه این گزینهها را به کار بندد، پرسشیست که محقق دانشگاه دارمشتات پاسخ به آنرا مشکل میداند.