بحران اقتصادی ایران، نیازمند راه حلی سیاسی است
۱۳۹۱ مهر ۱۳, پنجشنبه
صعود بیوقفه و بیسابقه قیمت ارز در بازار ایران، بالاخره مردم را به خیابان کشاند. روز چهارشنبه ۱۲ مهر، سوم اکتبر بازاریان تهران که نمیدانستند کالاهایشان را به چه قیمتی عرضه کنند، ترجیح دادند کرکره مغازهها را پایین بکشند.
بدین ترتیب بازار عملا تعطیل و فروشندگان و مردم عادی راهی خیابان شدند. این شروع حرکتی بود که تا میدان هفت تیر ادامه پیدا کرد و شعارها از "توپ، تانک، فشفشه، دلار باید نصف بشه" به " سوریه رو رها کن، فکری به حال ما کن" تغییر کرد.
ظاهرا درگیریای روی نداد و اخبار تاییدشدهای نیز از دستگیریها منتشر نشد. روز پنجشنبه هم به آرامی آغاز شده هرچند سایت کلمه خبر از تعطیلی بازار در این روز داده اما تظاهرات و تجمعی صورت نگرفته است.
آنچه که روز چهارشنبه رخ داد چه بود؟ یک شورش کور؟ یک اعتراض بیهدف؟ یا یک حرکت سازماندهیشده با هدف مشخص؟
دکتر فریدون خاوند استاد اقتصاد در دانشگاه پاریس میگوید بسیار سخت است که بتوان حرکت روز چهارشنبه را با قرار دادن در یکی از این گزینهها تحلیل کرد. او میگوید سقوط ارزش ریال تنها گریبانگیر یک قشر از جامعه نبوده بلکه همه اقشار را آسیبپذیر کرده است.
بشنوید: گفت و گو با فریدون خاوند
تورم ۵۰ تا ۶۰ درصدی
به گفتهی آقای خاوند اگرچه بانک مرکزی ایران نرخ تورم را ۲۳ درصد اعلام کرده، اما نرخ واقعی تورم در حال حاضر بین ۵۰ تا ۶۰ درصد است و این میزان از تورم میتواند حتی برای طبقه متوسط، دشواریهای بزرگ ایجاد کند.
وی همچنین معتقد است تولیدکنندگان، واردکنندگان و حتی بازاریها از این سقوط ریال صدمه میبینند. فریدون خاوند میگوید: «تولیدکنندگان ایرانی، کسانی که ادارهی واحدهای تولیدی را بهخصوص در بخش خصوصی بهعهده دارند، در وضعیت فعلی در شرایط کاملاً غیرعادی قرار گرفتهاند و تکلیف خودشان را نمیدانند. آنها از تأمین مواد اولیه برای بنگاههای خودشان ناتوان هستند و نمیتوانند تجهیزات لازم را وارد کنند. حتی میتوان گفت به نوعی بازاریهای ایران، واردکنندگان ایران تکلیف خودشان را نمیداند. بنابراین میشود گفت که موج عظیمی از نارضایتی بهوجود آمده که میتواند طبعاً پیامدهای سیاسی و البته پیامدهای اجتماعی خیلی مهمی داشته باشد».
آقای خاوند میگوید فصل تازهای در زندگی اقتصادی و اجتماعی ایران آغاز شده که به نظر او میتواند عواقب بسیاری داشته باشد حتی میتواند به مشارکت بازار سنتی ایران در حرکتهای اعتراضی بینجامد.
مقصر چیست، تحریمها یا سیاستهای غلط اقتصادی؟
شاهین فاطمی اقتصاددان مقیم پاریس دو روز پیش در گفت و گو با دویچهوله گفت که تحریمها تنها علت به وجود آمدن بحران اقتصادی کنونی نیستند. وی به عوامل دیگری از جمله نالایقی حکومت ایران اشاره کرد و گفت: «حکومت ایران نالایق است و عدم لیاقت روسای بانک مرکزی کار را به اینجا کشانده است. آقای احمدینژاد سه مرتبه روسای بانک مرکزی را عوض کرد، در حالیکه بانک مرکزی و شورای پول واعتبار طبق قانون مستقل از دولت هستند. در هیچ کجای دنیا، دولت کنترل بانک مرکزی را ندارد. دلیل هم روشن است زیرا هروقت دولت پول کم بیاورد میتواند از بانک مرکزی پول بگیرد یا به اصطلاح اسکناس چاپ کند».
فریدون خاوند نیز میگوید یک سلسله عوامل طی ۳۳ سال گذشته دشواریهای اقتصادی را در ایران بهوجود آورده و آن چیزی هم که امروز میگذرد تا اندازه زیادی نتیجهی همین سیاستهای نادرست است.
اما وی در عین حال تصریح میکند: «بهرغم همین سیاستهای نادرست، ما میدیدیم که جمهوری اسلامی با دستیابی به منابع ارزی فراوان از محل نفت و با توجه به رونق شگفتآور بازار جهانی نفت موفق میشد که از راه تزریق ارز به بازار، نرخ دلار را ثابت نگه دارد و این کاریست که طی مدت ۱۰ سال، از سال ۱۳۸۰ تقریباً تا پایان دههی ۸۰ انجام شد. اگر امروز وضعیت به این صورت درآمده، عامل عمدهی آن تحریمهای خارجیست».
فریدون خاوند میگوید سیاستهای غلط همیشه وجود داشته ولی چرا دلار به این شدت فرو نمیریخت؟ او علت این امر را در این نکته میداند که در گذشته بانک مرکزی امکان آن را داشت که به مقدار زیاد دلار به بازار تزریق کرده و تعادل عرضه و تقاضا را حفظ کند.
آقای خاوند میگوید: «اگر امروز بانک مرکزی جمهوری اسلامی از انجام این کار ناتوان است، عاملش این است که صادرات نفتی ایران طی مدت چند ماه گذشته از بالای دو میلیون بشکه در روز به حدود ۸۰۰ تا ۹۰۰ هزار بشکه در روز سقوط کرده و بهعلاوه شبکههای مالی و بانکی که ایران را به جامعهی اقتصادی بینالملی متصل میکرد، آنها هم به شدت دچار اختلال شدهاند. من بیشتر گرایش دارم به این که بگویم بحران عظیم ارز در شرایط کنونی عمدتاً ناشی از تحریمهای خارجیست. ولی همان طور که گفتم، گزینشهای نادرست از ۳۳ سال پیش تا بهحال اقتصاد ایران را به وضعیت فعلی دچار کرده است».
«ایران کره شمالی نخواهد شد»
شاهین فاطمی معتقد است سیاستهای اقتصادی حکومت ایران در ۳۳ سال گذشته، تنها یک نتیجه داشته و آن حذف طبقه متوسط بوده است. وی نتیجه این امر را نیز چنین بیان میکند: «اینها با از بین بردن این طبقه، ایران را کره شمالی یا کوبا خواهند کرد. به این ترتیب که وقتی مردم در فقر زندگی کنند زیاد مزاحم حکومتها نخواهند شد».
اما فریدون خاوند میگوید ایران را نمیتوان با کره شمالی مقایسه کرد، چرا که اقتصاد کره شمالی یک اقتصاد بسته است که با دنیا ارتباط بسیار کمی دارد درحالی که اقتصاد ایران یک اقتصاد باز است.
او میگوید: «برخلاف آن چیزی که آقای احمدینژاد گفته که تجارت خارجی تنها ٪ درصد اقتصاد ایران است، اگر شما صادرات و واردات ایران را بر تولید ناخالص داخلی ایران تقسیم کنید، میبینید که تجارت خارجی ۵۰ درصد اقتصاد ایران را نمایندگی میکند. بنابراین ایران بههیچ وجه نمیتواند در شرایط کره شمالی قرار گیرد. ایران کشوریست صادرکنندهی نفت و واردکنندهی انبوه کالا و به همین علت است که ما میبینیم با کمترین فشاری از سوی جامعهبینالمللی یا با کمترین نوسانها در بازار جهانی نفت، اقتصاد ایران هم متأثر میشود. بنابراین به نظر من مقایسهی ایران و کره شمالی کاملاً نادرست است».
تغییر ایدئولوژی حاکم، راه حل بحران کنونی است
روزنامه دنیای اقتصاد در ستون اعلام نرخ ارز خود که هرروز آن را به روز میکند، قیمت یورو را برای روز پنجشنبه ۱۳ مهر، چهارم اکتبر، ۴۴۶۰ تومان اعلام کرده. این روزنامه اما مقابل قیمت دلار تنها یک خط تیره گذاشته است.
گزارشهای رسیده از تهران نیز حاکی از آن است که صرافیهایی که باز بودهاند، نرخ دلار را بین ۳۱۰۰ تا ۳۲۰۰ تومان نوشتهاند.
رؤسای اتحادیههای صنفی ایران هم اعلام کردهاند روز شنبه ۱۵ مهر، ششم اکتبر با حضور نیروهای پلیس، مغازههای بسته بازار باز خواهد شد.
شاهین فاطمی دو روز پیش به دویچهوله گفته بود: «مسائل کنونی ایران از یکی دوماه و چند ماه پیش شروع نشده بلکه مدتهاست جریان دارد. این مشکل اکنون به صورت حاد درآمده و دیگر نمیتوانند آن را حل کنند، مگر آن که موضوع را امنیتی کرده و به دست سپاه بدهند که البته آنها هم کفایت اداره بازار ارز را ندارند».
وی راه حل بحران اقتصادی کنونی ایران را چیزی عنوان کرد که با ایدئولوژی حاکم بر ایران مغایرت داد. او گفت: «اگر دولت ایران حاتم بخشی نکند، شاید بتوان اوضاع را کمی مهار کرد. اما در خبرها بود که ده میلیارد دلار به سوریه دادهاند. اگر چنین نکنند و با درایت و کفایت ذخیره ارزی مملکت را خرج کنند، شاید بتوانند قیمتها را تاحدودی کنترل کنند: اما آنقدر تضادهای سیاسی دارند که پیوسته در حال انداختن مشکلات به گردن همدیگر هستند. خود همین عدم ثبات سیاسی به تشنج بیشتری در عرضه اقتصاد میانجامد».
فریدون خاوند نیز معتقد به راهحل سیاسی است. او میگوید: «ایران بدون ایجاد ارتباط عادی با جامعه بینالمللی نمیتواند به وضعیت خودش سروسامان دهد. ایران باید بعد از ۳۳ سال غیرعادی بودن، تبدیل به یک کشور عادی شود و من فکر میکنم برگشت به زندگی طبیعی و عادی بینالمللی یکی از محورهای بزرگیست که میتواند به ایران امکان دهد بخش مهمی از مشکلاتش را حل کند».