«به رفع سانسور اینترنتی در ایران خوشبین هستم»
۱۳۹۲ مهر ۱۷, چهارشنبه
دویچه وله: برداشت شما از اظهارات رئیس جمهوری ایران، حسن روحانی، پیرامون رفع فیلترینگ در ایران چیست؟
فاروقی: آقای حسن روحانی از زمان شروع رسمی کار خود بارها در رابطه با سانسور اینترنتی اظهار نظر کرده است. آخرین نمونههای آن پرسش و پاسخ توئیتری بین ایشان و موسس توئیتر بوده، یا اظهارات ایشان در گفتوگو با شبکه تلویزیونی CNN. در این اظهارات، وی از حق شهروندان ایرانی برای دسترسی آزادانه به اطلاعات سخن رانده است. به باور من، وی به اهمیت دسترسی آزاد به اطلاعات واقف است و بر آن است تا به سانسور اینترنتی در ایران خاتمه دهد. اما نیروهای اصولگرا کماکان در برابر چنین اصلاحاتی مقاومت میکنند و خواهان تداوم سانسور اینترنتی هستند.
باید فاش بگویم که سانسور اینترنتی در ایران تنها یک نتیجه روشن به همراه داشته و آن اینکه بسیاری از جوانان ایرانی را به متخصصان و کارشناسان عبور از اینترنت تبدیل کرده است. جوانان کشور فرا گرفتهاند که چگونه میتوان سد سانسور اینترنتی را شکست و از فیلترینگ دولتی عبور کرد. اگر بخواهم برای اثبات این مدعا دلیلی بیاورم، میتوانم به سایت دویچه وله فارسی اشاره کنم. سایت ما از ژانویه سال ۲۰۰۹ یعنی ۶ ماه پیش از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری فیلتر شده و فیلترینگ سایت ما کماکان ادامه دارد. اما میزان مراجعه به سایت دویچه وله فارسی و شمار کاربرانی که برای کسب اطلاعات پیرامون ایران و جهان به این سایت مراجعه میکنند، ظرف همین مدت ده برابر شده است. و این چیزی نیست که بر مسئولان جمهوری اسلامی نیز پنهان باشد. از همین روست که آقای روحانی پیش از پیروزیاش در انتخابات اخیر، خطاب به هواداران سانسور اینترنتی گفته بود که یک خبر را به ما نشان دهید که با استفاده از سانسور و فیلترینگ موفق شدهاید مانع از انتشار آن گردید و با گفتن این سخن به بیهوده و عبث بودن چنین اقداماتی اشاره کرده بود.
خلاصه کنم، من معتقد هستم که آقای روحانی به امر رفع سانسور اینترنتی در ایران باور دارد و چنین اظهاراتی را صرفا برای خوشآمد جامعه جهانی و یا کارزار قدرت در داخل کشور نمیگوید.
دویچه وله: آیا دلایل یا نشانههایی مبنی بر تغییر رویکرد دولت ایران در این زمینه وجود دارد؟ آخرین باری که دسترسی آزاد به شبکههای اجتماعی نظیر فیسبوک و توئیتر ممکن شده بود، موردی بود که بعدا مسئولان گفتند که به علت اشکال فنی بوده.
فاروقی: در رابطه با وضعیت حقوق بشر در ایران، ظرف هفتههای گذشته ما شاهد تغییرات مثبتی بودهایم. شماری از زندانیان سیاسی آزاد شدهاند. حتی ما شاهد آزادی تعدادی از خبرنگاران نامآشنا از زندان بودهایم. از سوی دیگر، فضای حاکم بر رسانههای داخل کشور بازتر شده است. بیتردید اینها حکایت از تحولات مثبتی دارند. اما در عرصه رفع فیلترینگ و سانسور اینترنتی هنوز گام مشخصی از سوی مسئولان برداشته نشده است. ما شاهد افزایش استفاده از نرمافزارهای عبور از فیلترینگ هستیم. به عنوان نمونه میزان استفاده از نرمافزار سایفون دویچه وله ظرف دو ماه گذشته رشدی نزدیک به ۳۰ درصد داشته است. این رشد نشان میدهد که سانسور اینترنتی بدون کمترین تغییری اعمال میشود و از اینرو کاربران برای دستیابی به اطلاعات آزاد ناگزیر به استفاده از چنین نرمافزارهایی هستند.
از جانب دیگر، نمیبایست فراموش کنیم که بسیاری از مسئولان اصلی کشور، نظیر خود رئیس جمهور یا وزیر امور خارجه ایران، آقای محمد جواد ظریف در شبکههای اجتماعی فعال هستند. حتی رهبر جمهوری اسلامی، آیتالله خامنهای حساب کاربری در فیسبوک دارد. این نمونهها حکایت از یک تناقض آشکار در رویکرد مسئولان مملکتی به شبکههای اجتماعی دارد. شهروندان ایران میپرسند که اگر فیسبوک و توئیتر و دیگر شبکههای اجتماعی مضر و زیانبخش هستند، پس چرا خود مسئولان از آنها بهره میگیرند؟ و اگر مضر نیستند، پس چرا امکان دسترسی آزاد به این شبکهها وجود ندارد؟
بیشتر بخوانید: مدیرعامل دویچه وله: آقای روحانی رفع فیلتر از سایت ما میتواند اقدامی شایسته باشد!
اما در فرجامین نگاه من بر این باورم که امید به گشایش فضای مجازی و رفع سانسور اینترنتی در ایران، امیدی واقعی است. بسیاری از کارشناسان و فعالین فضای مجازی نیز ارزیابی مشابهی دارند. به عنوان نمونه رضا محبتکار، یکی از مسئولان سایت "ترانسپارنسی فور ایران" اخیرا در برنامهای تلویزیونی با بخش عربی دویچه وله از حال و هوای تغییر در فضای مجازی ایران گفته و به فعال شدن بیش از پیش ایرانیان در شبکههای اجتماعی اشاره کرده است. اما وی در عین حال هشدار داده است که نمیبایست رفع احتمالی سانسور اینترنتی را با دموکراتیزه شدن کشور یکی پنداشت، که هشدار صحیحی است.
دویچه وله: آیا این تغییر رویکرد در رسانههای برونمرزی جمهوری اسلامی نیز بازتاب یافته است؟ مثلا در شبکه تلویزیونی Press TV یا در شبکه IRIB؟
فاروقی: تغییر رویکرد در سیاست خارجی جمهوری اسلامی البته در رسانهها نیز بازتاب داشته است. به عنوان نمونه، مذاکره مستقیم با آمریکا به یکی از مسائل مطرح در رسانههای جمهوری اسلامی بدل شده و دیگر به آن به شکل تابو نگریسته نمیشود. همین موضوع نشانه تغییر لحن و نوع پرداختن به چنین مسائلی در فضای رسانهای ایران است. تغییری که هم در رسانههای داخل کشور میتوان شاهد آن بود و هم در رسانههای برونمرزی کشور. به هر روی میتوان گفت که لحن رسانهای ایران در ارتباط با بحرانهای سیاسی و مناقشات کشور با جامعهبینالمللی نسبت به پیش تا حدودی معتدلتر و ملایمتر شده است.