«تحریمها قابل دور زدن نیستند»
۱۳۸۹ تیر ۱۵, سهشنبهمهرداد عمادی، مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا در مصاحبه با دویچه وله میگوید دولت ایران راهی برای دور زدن تحریمها ندارد و در آینده ممکن است بنزین به ۱۴۰۰ تومان برسد!
دویچه وله: وزیر نفت ایران گفته است که از فشارهای آمریکا برای تحریم فروش بنزین به ایران نگران نیست، چون عرضهکنندگان متعددی برای فروش بنزین به ایران وجود دارند. واقعاً تحریمبنزین جای نگرانی ندارد؟
مهرداد عمادی: اگر منابع عمدهی تأمین بنزین برای ایران را در نظر بگیریم، که پالایشگاههایی هستند که میتوانند نفت را برای فرآوردههای کیفیت بالا پالایش کنند، از یازده تای این (منابع) پالایش الان دهتاشان توافق خودشان را با این تحریمها اعلام کردهاند و آن یک مورد دیگر هم، که هنوز اعلام نکرده، زیر فشار است. در نتیجه بیش از ۹۰درصد واحدهای پالایشی که توان صادرات بنزین به ایران را دارند، به این تحریمها پیوستهاند. در نتیجه وزیر نفت ایران با این اظهارات میخواهند تا حدودی فشار روانی را روی بازار و به خصوص روی اقتصاد ایران کمرنگتر کنند. ولی درعمل ما میبینیم که تحریمها شروع کردهاند به اثرگذاری و این اثرگذاری در چند ماه آینده بسیار بسیار پررنگتر خواهد شد.
به چه شکل پر رنگتر خواهد شد؟
عرضه بنزین به دولت ایران، الان نصف ۴۵ روز پیش است و این کاهش بسیار بالاتر خواهد رفت. عدم وجود بنزین برای خرید، باعث خواهد شد که ایران دچار یک سهمیهبندی در سطح ملی شود. اینکه سهمیهبندی به چه طریق مدیریت خواهد شد، صحبتی جدا است. مسألهی دوم این خواهد بود که چون بنزین کمتری برای خرید ایران موجود خواهد، ایران مجبور خواهد بود که بهای بالاتری بدهد. یعنی تحریم، باعث خواهد شد که هزینهی بنزین وارداتی برای ایران در حدود ۳۵ تا ۵۰ درصد در طی ماههای آینده بالا رود.
الان شایعاتی هست مبنی بر این که بنزین به لیتری ۹۰۰تومان میرسد و سهمیهبندی بنزین حذف میشود. آیا این آن «راهکاری» است که برای مقابله با تحریمها وعده داده شده است؟
وقتی ما اجازه میدهیم قیمت این کالا به ۹۰۰ تومان برسد، داریم تقاضا را از بازار خارج میکنیم. یعنی قیمت را به صورتی بالا میبریم که خیلی کسانی که احتیاج دارند، توانایی این را نخواهند داشت که برای بنزین لیتری ۹۰۰ تومان و برای گازوییل لیتری ۸۵۰ تومان بدهند. و تازه این بهای نیمهیارانهای که خود متخصصین در داخل مطرح میکنند، گام اول است و گام نهایی زمانی خواهد بود که بهای هر لیتر بنزین به نزدیک به ۱۴۰۰ تومان برسد، که نزدیک به قیمت غرب است. با این تفاوت که بنزین را اینجا وارد میکنند، ولی ما صادرکنندهی نفت هستیم. (نتیجه) این خواهد بود که ما (شاهد) مقدار زیادی پایین آمدن رفاه اقتصادی مردمی خواهیم بود که دارای درآمدهای پائین و ثابت هستند. بالا رفتن هزینهها بخش بیشتری از مردم را به طرف خط فقر نسبی یا مطلق سوق خواهد داد.
مسألهی دیگر تحریم بانکهاست که به نظر میآید این بار با توجه به ابعاد آن تأثیرش را به صورت خیلی بارزتری دارد نشان میدهد. ازجمله آقای اسداله عسگراولادی گفتهاند که اثرات تحریمهای بانکی مشهود است. به خصوص تحریمهایی که اروپا و آمریکا میخواهند در پیش گیرند.
ارزیابی خود ما این است که این دور زدن تحریمها، همان طور که شما اشاره کردید، این بار میسر نیست. به این دلیل که کشورهای خیلی بیشتری همگامی و همسویی با اعمال تحریمها علیه دولت ایران دارند. دیروز مسئولان ایرانی اعلام کردند که اجازه خواهند داد بانکهای خارجی وارد سیستم بانکی ایران شوند. این نوعی دور زدن تحریم است و میبینیم که برای سومین بار اظهار میشود. اما حتی یک بانک خارجی هم حاضر نشده این کار را بکند. چون ورود به بازار ایران، مجازاتهای سنگین مالی آمریکا و اتحادیه اروپا را به دنبال خواهد داشت. پس این مدیریتهایی که داریم از طرف مقامات میبینیم، بسیار بسیار کم اثر خواهد بود، چون ریشهی اصلی مشکل جای دیگریاست.
آقای اسدالله عسکراولادی در عین حال این را هم اضافه کرده است که اگر نقل و انتقال را از دور دلار و یورو خارج کنیم، و دریچهی سایر ارزها را به طرف کشور باز کنیم، میتوانیم از تحریمهای چهارم هم به راحتی عبور کنیم. این تا چه اندازه واقعبینانه است؟
این تحلیل بسیار عجیبی است. اول این که ما اگر از یورو، دلار و ین خارج شویم، ارزهای دیگر ارزهای مطمئنی نیستند. یعنی شما از روپیه هند بگیرید یا ارزهای دیگر مثل یوان چین. اینها ارزهایی هستند که در آنها ریسک زیاد است، چون داد و ستد بینالمللی نمیشوند و اگر ما ذخیرههایمان را به آن ارزها تبدیل کنیم، وابسته خواهیم شد که فقط از این کشورها کالا بخریم؛ چون بازار ارزی برای این کشورها وجود ندارد که ما بتوانیم اینها را به ارزهای دیگر تبدیل کنیم.
دوم این که جهان بیدلیل نیست که روز به روز به طرف تجارت آزاد پیش میرود و تجارتهای تهاتری یا پایاپای، روز به روز بیشتر از گردونه خارج میشوند. تجارت تهاتری یا پایاپای بسیار بسیار پرهزینه است. برای این که شما فقط کالایی را میتوانید در مقابل کالای صادرشدهی خودتان بگیرید که آن کشور تولید کند. حالا چه میشود اگر کیفیت آن کالا پایین باشد یا شما به اندازهای که صادر میکنید به کالای آن کشور احتیاج نداشته باشید و مجبور باشید آن را بخرید؟ اتفاقی که خواهد افتاد این است که شما ذخیرهای پیدا خواهید کرد از کالاهای کیفیت پایین و کالاهایی که به آنها احتیاج ندارید و چون کیفیت اینها پایین است و احتیاجی ندارید، مجبورید آنها را با قیمت خیلی پایینتر از آن چیزی که در مقابل کالای صادراتی خودتان گرفتهاید، بفروشید. و این هزینههای بسیار سنگینی خواهد داشت. ما فقط باید برگردیم به پروندهی تجاری کالاهای تهاتری اتحادیه جماهیر شوروی و به یاد بیاوریم این نوع دادوستد چه هزینههایی را به اقتصاد اتحاد جماهیر شوروی تحمیل کرد. معاملات تهاتری یا پایاپای، در حقیقت تجارت خارجی اتحاد جماهیر شوروی را به یکی از موتورهای اصلی ورشکست شدن اتحاد جماهیر شوروی تبدیل کرد.
البته آقای عسگراولادی چین، کره و امارات را گویی کنار گذاشتهاند و فقط گفتهاند که باید طوری تعامل برقرار کنید که از ارزهای متداول اروپا و آمریکا جدا شویم.
بله، ولی باید بدانیم که مثلا ژاپن هم ین خودش را به طور مستقیم ارتباط داده است به یورو و دلار. پس اگر به فرض ژاپن اجازه دهد ما از این کشور ذخیره کنیم، بانک مرکزی ژاپن باید حاضر باشد که این ارز را بفروشد. به اندازهی کافی در سیستم جهانی ین ذخیره وجود ندارد که ایران بخرد.
نیلوفر خسروی
تحریریه: جواد طالعی