«تحقق دموکراسی در گرو پیوند جنبش تهیدستان با جامعه مدنی است»
۱۳۹۶ دی ۲۵, دوشنبهاز روز پنجشنبه ۷ دی ۱۳۹۶ به مدت تقریبا ۱۰ روز، ۸۰ شهر ایران صحنه اعتراضات و ناآرامیهای مردمی بود. جنس این اعتراضات، گستردگی آن، شعارها و خواستهای آن، همه و همه با آنچه تا کنون در ایران روی داده بود متفاوت بود. اما آنچه که بیش از همه پرسشبرانگیز مینمود، حضور نداشتن تشکلهای صنفی و نهادهای مردمنهاد در این اعتراضات بود؛ هرچند اکثر شهرهای محل تظاهرات در سالهای اخیر شاهد برگزاری اعتراضات صنفی بودهاند.
فعالان کارگری، معلمان، فعالان دانشجویی و کنشگران حقوق زنان تقریبا هیچ نقش تعیینکننده و حتی مشارکتی در این اعتراضات نداشتند. گروههای مدنی اکثرا پس از گذشت چندین روز و تنها با صدور بیانیهای از این اعتراضات حمایت کردند. این در حالی است که در بزرگترین موج اعتراضات مردمی در سال ۱۳۸۸ این گروهها نقشی بسیار پررنگ ایفا کردند و در برخی موارد حتی در جایگاهی تعیینکننده قرار داشتند.
آیا این سکوت از سر استیصال بود یا نگرانی؟ آیا نتیجه سرکوب بود؟ آیا جنس خواستههای این اعتراضات آنقدر متفاوت با خواستههای مدنی بود که کنشگران بهتر دیدند در آن مشارکت نکنند؟ در یک کلام جامعه مدنی ایران در اعتراضات اخیر کجا بود؟
سهراب رزاقی کارشناس امور جامعه مدنی و مدیر موسسه کنشگران داوطلب میگوید هر اعتراض صنفی الزاما در چارچوب اعتراض مدنی نیست. او به دویچهوله میگوید: «اعتراضهای صنفی را نباید معادل شکلگیری نهادهای مدنی در نظر بگیریم چرا که این اعتراضات بخشی از اعتراضات اجتماعی است که از سوی تهیدستان صورت میگیرد و به همین دلیل هم میبینیم که در سالهای گذشته حجم اعتصابات و اعتراضات کارگری چندبرابر شده اما تحولی در حوزه کارگری یا در حوزه اجتماعی و نهادهای مدنی اتفاق نیفتاده و فضا حتی نسبت به گذشته بستهتر هم شده است.»
جنبش تهیدستان و خطر آن برای دموکراسیخواهی
جنبش "کار، نان، آزادی" نامی است که برخی تحلیلگران بر اعتراضات اخیر مردمی گذاشتهاند؛ حرکتی که آغازش با اعتراض به گران شدن قیمت نان و تخممرغ بود اما با شعارهایی نظیر "اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا" و "ملت گدایی میکنه، آقا خدایی میکنه" در حقیقت پیوند میان مطالبات اقتصادی و سیاسی مردم برقرار کرد.
سهراب رزاقی اما این حرکت را "اعتراضات تهیدستان" مینامد که در صورت پیوند نخوردن با جامعه مدنی نه تنها کمکی به حرکت به سوی دموکراسی نمیکند بلکه میتواند به ضرر جنبش دموکراسیخواهی تمام شود.
بیشتر بخوانید: حضور کردها در اعتراضهای کنونی ایران
او میگوید: «این اعتراضات، اعتراضات تهیدستان بود که تا وقتی فقر و بیکاری و این شیوه اداره بر جامعه ایران حاکم است ما باید شاهد موج اعتراضات تهیدستان باشیم. ولی امیدواریم که جامعه مدنی بتواند در این جنبش تهیدستان نقشآفرین باشد و موتور محرک و تحول شود، در غیر این صورت این جنبش میتواند همین دستاوردهای کمی را هم که در حوزه دموکراسی به دست آوردهایم از بین ببرد و نقشی مخرب ایفا کند. جنبش تهیدستان تنها زمانی میتواند نقش مثبت ایفا کند که بتواند با جامعه مدنی پیوند بخورد و جامعه مدنی بتواند موتور محرکه تحول اجتماعی باشد.»
و جامعه مدنی در چه شرایطی میتواند این نقش را ایفا کند؟ به عقیده دکتر رزاقی، زمانی که بتواند مطالبات گروههای اجتماعی را نمایندگی کند، و اگر نتواند، این خطر وجود خواهد داشت که جریانهای پوپولیستی سوار این موج تهیدستان شوند و آن را اساسا به سمت و سویی دیگر ببرند.
مسیر دموکراسی در ایران از جامعه مدنی میگذرد
سهراب رزاقی معتقد است که مسیر دموکراسی در ایران از جامعه مدنی میگذرد. او معتقد است تنها زمانی در ایران دموکراسی پا میگیرد که پیش از آن یک جامعه مدنی قوی در کشور شکل گرفته باشد؛ جامعه مدنیای که بتواند گروههای اجتماعی را نمایندگی کند.
او میگوید حوادث اخیر نشان دادند که چقدر جامعه ایران سرشار از نفرت و کینه است و اگر جامعه مدنی قدرتمند و توانا باشد میتواند بر این کینه و نفرت غلبه کند، در غیر این صورت جامعه گسسته خواهد شد.
بیشتر بخوانید: سرخوردگی معترضان در ایران از "مجموعه ساختار نظام"
اما شکلگیری یک جامعه مدنی قوی در ایران با شرایط سرکوب و اختناق تا چه اندازه امکانپذیر است؟
آقای رزاقی معتقد است، تجربه کشورهای اروپای شرقی و آمریکای لاتین نشان داده که حتی در حکومتهای توتالیتر و سرکوبگر هم میتوان یک جامعه مدنی قوی شکل داد.
او میگوید: «رسیدن به دموکراسی در همه جا با مشکل روبرو بوده، اما مشکلی که من در ایران میبینم این است که فعالان ایرانی، جامعه مدنی را به مثابه یک امر تفننی در نظر گرفتهاند و نه به مثابه یک امر جدی. ما [فعالان مدنی] از چیزی صحبت میکنیم که خودمان هم چارچوب و قلمرو آن را نمیدانیم. بنابراین اگر بتوانیم از این حرکت خوابگرد گونه دربیاییم، میتوانیم حتی در یک نظام توتالیتر و بسته هم جامعه مدنی را شکل دهیم.»