تفسیر: فرجام برجام در فردای پیروزی شکننده منطق
۱۳۹۴ دی ۲۷, یکشنبهسرانجام خبری خوش از گوشهای از جهان که به زرادخانه خبر بد شهرت دارد. اجرایی شدن برجام، همان هنگام پایان یک مناقشه دیرپا است. بیش از ۱۳ سال کوشش، پشتوانه این رویداد تاریخی است. از هیچ تلاشی فروگذار نکردند و هیچ امکانی را حتی هیچ امکان خردی را از نظر دور نداشتند تا چنین لحظهای ممکن شود.
این یک لحظه تاریخی است: آنگاه که فدریکا موگرینی٬ هماهنگ کننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا و محمد جواد ظریف در برابر خبرنگاران ظاهر شدند و بیانیه مشترک را قرائت کردند. و این پایان رسمی مناقشه هستهای بود.
از سیاست فوت وقت تا رویکردی شتابان
دستیابی به این توافق هستهای کاری بسیار دشوار بوده است و شاهد آن همان مسیر طولانی و سنگلاخی است که طرفین درگیر در این مناقشه در این سیزده سال پیمودند.
تاریخ مناقشه هستهای٬ تاریخ مذاکرات پر شمار و طولانی است. تاریخ شکست گفتوگوها٬ تاریخ تصمیمهای کم حاصل و زودگذر٬ تاریخ تهدیدهای نظامی و تحریمهای فراگیر. و اگر خواسته باشیم سیاهه این دوران پر افت و خیز را کامل کنیم٬ جا دارد از ترور دانشمندان٬ خرابکاریها و انفجارها و از یورشهای سایبری نیز یاد کنیم که بر پیشانی این تاریخ نقش زدهاند.
جمهوری اسلامی ایران سالها از سیاست وقتکشی بهره برد و در سایه همین سیاست برنامه هستهای خود را گاه در خفا و گاه عیان پی گرفت. سیاست تحریمهای اقتصادی سازمان ملل٬ اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا را به ریشخند گرفتند و مدعی شدند که این تحریمها نه تنها زیانمند نبوده که حتی باعث پیشرفت و کسب دستاوردهای کلانی شدهاند. و یکباره تن به تغییر صدا و سیمای خود دادند و به جای پی گرفتن سیاست فوت وقت٬ رویکرد تعجیل و شتاب در پیش گرفتند و خواهان حذف و لغو همان تحریمها شدند و پذیرفتند در ازای آن بافتهها را با دست خود رشته رشته کنند.
و بهرغم همه این دشواریها٬ پس و پیش رفتنها٬ امیدها و حرمانها سرانجام گشایشی حاصل شد و راه حل مسالمتآمیز مناقشه هستهای بر تهدیدهای نظامی و خطرات نهفته در آن چیره گشت.
در کوتاه سخن٬ یک پایان خوش که در عین حال بزرگترین موفقیت دیپلماتیک دو دوره زمامداری اوباما بود و به موازات آن پیروزی نیروهای معتدل و میانهرو در ایران که گرچه دیر هنگام٬ اما خوشبختانه عاقبت موفق شدند پیام زمانه را بشنوند و به ماجراجویی خطرناک هستهای پایان دهند.
کاروان خرد و مابقی ماجرا
نیک که بنگریم خواهیم دید که کار بسیاری در پیش است. در واقعیت امر٬ موفقیت کسب شده بسیار لرزان است و پیروزی خرد بسیار شکننده. هم از این روست که جایی برای سیاستورزی روزهای خوش و آفتابی نمیماند. چون این توافق هستهای دشمنان بسیاری دارد که در همه عرصهها و سطوح دست به کار شدهاند و همه جا حضور دارند. هم در سطح کشوری به وفور یافت میشوند٬ هم در منطقه سنگربندی کردهاند و هم در گستره بینالمللی بر دامنه فعالیت خود افزودهاند.
از خود ایران شروع کنیم. در ایران کم نیستند کسانی که از تنش و خشونت در منطقه بهرهها بردهاند. دشمنی با آمریکا برای این بخش از صاحبان قدرت در ایران سودهای کلانی به ارمغان آورده است و به سیاستهایشان مشروعیت ایدئولوژیک بخشیده است.
اینها همان کسانی هستند که هوادارانشان "خود سر" و "خودجوش" به سفارتخانهها یورش میبرند٬ پرچم آتش میزنند و شعارهای تند علیه "شیطانهای بزرگ و کوچک" سر میدهند و با سخنان تحریکآمیز بر کورهی تنش میدمند.
جالب اینجاست که دشمنان حل مسالمتآمیز مناقشه هستهای بهرغم تفاوتهای خود یکسان و همسو عمل میکنند. از این رو همآوایی تندروهای ایران با بنیامین نتانیاهو٬ ملک سلمان و یا نامزد جنجال آفرین انتخابات آتی آمریکا٬ دونالد ترامپ نمیبایست باعث حیرت کسی شود. نتانیاهو به غرب هشدار میدهد که لغو تحریمها تثبیت و قدرت بیشتر ایران را در پی دارد و باید از خطرات برآمده از کنش این حکومت ترورپرور هراسید و ترامپ از اوباما انتقاد میکند که این دیگر چه معاملهای است که چهار نفر میگیرید و هفت نفر و ۱۵۰ میلیارد دلار در ازای این چهار نفر میدهید؟
تکیه بر قدرت مردم
فاش گفته باشیم٬ تحریمها تاثیری ویرانگر بر اقتصاد ایران داشتهاند. صنایع فرسوده٬ فقدان سرمایهگذاریهای خارجی٬ محدودیتهای کمرشکن ایجاد شده بر سر راه صادرات نفت و گاز و تحریمهای فلجکننده مالی٬ اقتصاد ایران را از پای در آوردهاند. همه اینها میراث یک سیاست هستهای غلط و پر هزینه بوده است. و تراز ماجرا: میلیاردها دلار در این بستر دود شدند٬ ایران شانس طلایی بهره گرفتن از بهار خزانزده عربی را از دست داد و امروز منزویتر از هر زمان دیگر است.
چنین شد که غنیسازی اورانیوم فقر و انزوا آفرید و بر نابسامانیهای اجتماعی دو چندان افزود. در این نکته که لغو تحریمها گشایشی است٬ تردید روا نیست. اما انتظار معجزه هم نمیبایست داشت. برداشته شدن تحریمها کلید حل همه مشکلات بزرگ و کوچک ایران نیست. کلیدی که روحانی به مردم نشان داد را باید جای دیگری جست.
کسب توافق هستهای و لغو و حذف تحریمها بدون اراده بخشی از نیروهای جمهوری اسلامی ممکن نبوده است. دفاع از دستاوردهای این توافق حال بر دوش همان نیروهاست. دفاع در برابر یورش نیروهای تنشزای داخلی و متحدان خارجی آنها. دشمنان این توافق همه توان خود را به کار خواهند گرفت تا فرجام برجام را تباه سازند. از همین روست که نیروهای معتدل و میانهروی ایران باید هوشمندانه با این ترفندها مقابله کنند. باید با در پیش گرفتن سیاست تنشزدایی و گفتوگو باد از بادبان کشتیهای قهرآفرین آنها بگیرند و در داخل کشور نیز با گشایش سیاسی بر نیروی مردم تکیه زنند. تنها با بهره گرفتن از نیروهای مردم است که میتوانند برجام را خوش فرجام کنند. هر راه دیگری٬ بیتردید بیراهه است.