جامعه سکولار تحمل چه تعداد نمادهای مذهبی را دارد؟
۱۳۸۶ شهریور ۲۱, چهارشنبهمردم آلمان آزادند که به هر چه دلشان میخواهد، اعتقاد داشته باشند. در آلمان دین رسمی وجود ندارد و اصل آزادی مذهب در قانون اساسی آلمان گنجانده شده است. روز یکشنبه هر هفته روز معمول برای برگزاری مراسم دعا در کشورهای مسیحی است. اگر چه نیمکتهای کلیساها در این روز در آلمان اغلب خالی میمانند، اما جستجو برای یافتن ارزشهای سنتی به مرور برای آلمانیهای بیشتری اهمیت پیدا میکند. اکثریت آلمانیها یا مسیحی کاتولیکاند یا مسیحی پروتستان. ارزشهایی که آنان میجویند ریشه در مسیحیت دارند. نظر آنان این است که باید از مردم در آلمان دفاع کنند. این را دست کم بحثی نشان میدهد که در باره بنای مسجدی بزرگ در شهر کلن آلمان درگرفته است. در این میان اغلب موضوع بر سر این است که کدام گروه مذهبی چه سمبل یا نمادی را بکار میگیرد. اما جامعه سکولار، جامعهای که جدایی دین و سیاست را اصلی اساسی میداند، چه تعداد نمادهای مذهبی را برمیتابد؟ این موضوع بخصوص برای نظام آموزشی مسألهای کلیدی است. در اینجاست که دولت و کلیسا، امر دنیوی و امر دینی با هم تصادم میکنند. گزارشی در این زمینه نوشته Tina Gerhäusser.
مریم بریگیته وایس در اتاق پذیراییاش نشسته است. آلبوم عکسی را ورق میزند که شاگردانش برایش درست کردهاند. مریم میگوید: “این را برایم درست کردهاند. این کلاس درسی است که من را از آن بیرون کردند. و الان به شما یک عکس دیگر را نشان میدهم. یک لحظه!“
روسری، مجاز یا غیرمجاز؟
صفحهای را باز میکند که در آن عکس بزرگ گروهی خودش با شاگردانش است: ۲۰ دانشآموز دبیرستانی که چهرههایشان از شادی میدرخشد و در کنار آنان مریم بریگیته وایس با روسریای به رنگ روشن. وی میگوید: “من این طوری در کلاس حاضر میشوم و بعد کل کلاس این طوری به نظر میآید. این عکس گروهی کلاس است. من این گوشه ایستادهام، یک کم مسخره دارم نگاه میکنم. اما مهم نیست. میبینید که شاگردان من اهمیتی نمیدهند. زیر عکس نوشتهاند “بهترین معلم“؛ به نظر آنها من بهترین معلمشان هستم. نظرشان این است.“
مریم زن ۵۲ سالهای است کوچکاندام و پرجنب و جوش. او آلمانی است و از مسیحیت به اسلام گرویده است. هنگامی که در باره کار روزانه خود به عنوان معلم در ایالت نوردراین وستفالن آلمان صحبت میکند، میتوان شادی و خشم، و غرور و ترس را در چهرهاش مشاهده کرد. با وجود آنکه شاگردان مریم او را معلمی خوب و پسندیده میدانند، از نظر سیاست و وزارت آموزش و پرورش آلمان کاری که او میکند به لحاظ حقوقی صحیح نیست.
موضوع بیطرفی دولت
هربرت اشپیس، سخنگوی وزارت آموزش و پرورش آلمان، در باره روسری به سر کردن در کلاس درس میگوید: “دولت آلمان موظف است که اصل بیطرفی را رعایت کند. موضوع این نیست که طبق چه ملاکی روسری را سر کنند، بلکه موضوع این است که روسری چه تاثیری بر دیگران میگذارد. آنطور که قانونگذار در قوانین مدرسه قید کرده است، باید از شاگردان دختر و پسر در برابر هر گونه تبلیغی حفاظت کرد، از جمله در برابر تبلیغات مذهبی.“
به نظر مریم بریگیته وایس اگر با همه مذاهب به یک گونه رفتار میشد این مسأله پذیرفتنی بود. اما به گفته او قوانین ایالتهای مختلف آلمان در عمل در مورد اسلام سختگیری بیشتری میکنند. تقریبا در همه ایالتهای آلمان معلمان میتوانند با عرقچین یهودی بر سر یا با گردنبند صلیب مسیحی بر گردن درس بدهند، چون این نمادها بیانکننده سنت مسیحی - مغرب زمینی هستند.
مریم بریگیتیه وایس میگوید: “در اصل قضیه سیاسی است. نمیخواهند که اسلام در این مملکت وجود داشته باشد.“ این معلم مسلمان به دادگستری آلمان شکایت برد و درخواست کرد که یا برای همه حمل نمادهای مذهبی ممنوع شود، یا همه اجازه این کار را داشته باشند.
پیامدهای محتمل یک حکم دادگاه
هنگامی که مریم بریگیته وایس از ماشین پیاده میشود تا به دادگاه اداری دوسلدورف برود، خبرنگاران و عکاسان به سوی او خیز برمیدارند. قضات دادگاه شکایت او را رد و رای به ممنوعیت روسری را تایید میکنند. اما آنان در ضمن موضعگیریای در مورد تفاوت میان مشخصات دین مسیح و اسلام نمیکنند. اگر دادگاههای دیگر نیز از این رأی حمایت کنند، امکان دارد که در میانمدت جدایی بیشتری میان کلیسا و دولت در نظام آموزشی آلمان دست دهد. برای بسیاری از مسلمانان همچون مریم بریگیته وایس این راهحل ایدآلی نیست. اما برای دیگران چگونه است؟ برای آلمانیها نمادهای مسیحیت چه جایگاهی دارند؟
دانش آموزان مدرسه سنت اورسولا در شهرک برول هر روز صبح بر سینه خود صلیب میکشند: دستشان را از پیشانی به سمت چپ و سپس به سمت راست شانه میبرند. پیش از آن دعای صبحگاهی را بجای آوردهاند. پس از آن درس شروع میشود.
مدارس خصوصیای چون سنت اورسولا شکل معمولی از مدرسه در آلمان هستند. دولت بیش از ۹۰ درصد هزینه این مدارس را تامین میکند، کلیساها باقی آن را میپردازند و معلمان و دانشآموزان را، هماهنگ با موازین آموزشی دولتی، انتخاب میکنند.
کلاس سیزدهم امروز درس تعلیمات دینی دارد. موضوع درس این ساعت عبارت است از “ایمان یعنی چه؟“ به نظر سارا، یکی از دانشآموزان کلاس، موضوعهای جالبتر از این هم وجود دارند. سارا تربیت مذهبی دارد، اما نیازی نمیبیند که گردنبند صلیب به گردنش بیاویزد. سارا میگوید: “به نظر من برای اکثر بچهها گردنبند صلیب فقط یک جور زینت آلات است، نه اینکه واقعا دلیل این باشد که آدم مذهبی است و این حرفها. خود من مثلا گردنبند صلیب نمیاندازم.“
توبیاس، دانشآموز دیگر این کلاس، پشت به صلیب آویخته بر دیوار کلاس نشسته است. میگوید که در آینده بچههای خود را به همین مدرسه خواهد فرستاد. توبیاس در باره دلیلی که دراد توضیح میدهد: “چون اینجا بهترین مدرسهای است که وجود دارد. اینجا کمتر دعوا و خشونت در حیاط مدرسه میبینی و این دلیل خیلی مهمی است. یعنی، ربطی به مذهب ندارد. برای مذهب احتیاجی به مدرسه ندارم.“
میان نمادها تفاوتی هست؟
اما پدران و مادران قضیه را به گونهای دیگر میبینند. برخی از آنان دور میزی در اتاق مدیر مدرسه نشستهاند. به عقیده یکی از مادران در کنار امکانات آموزشی خوب شیوه نگرش و ارزشگذاری مشترک، یعنی تربیت مسیحی، چیزی است که مدرسه سنت اورسولا را از دیگر مدارس دولتی متمایز میکند. این مادر میگوید: “این شیوه تربیت که کودکان را در محیطی خاص با ایدههای بنیادین مسیحیت آشنا کنیم، چیزی که در موردش معمولا به مدارس کاتولیک انتقاد میشود، به کودکان امکان میدهد تا شخصیت محکمتری پیدا کنند و در رابطه با گروههای دیگر با اعتماد به نفس بیشتر رفتار کنند.“
به زودی بحث در این باره بالا میگیرد که آیا مسیحیان باید از ارزشها و نمادهای خود دفاع کنند یا نه. هنگامی هم که ناقوس مدرسه وقت نهار را اعلام میکند، پدران و مادران هنوز در حال بحثاند. یکی از پدران موافق این است که همه نمادها مجاز باشند. بعضی از مادرها معتقدند که مذهب باید دوباره قابل رؤیت باشد، از جمله در مدارس. با این همه آنها با روسری در کلاس درس مخالفاند.