"درخواست امارات از ایران در مورد جزایر سهگانه عملی نیست"
۱۳۸۸ فروردین ۱۲, چهارشنبهکشور امارات و به خصوص امیرنشین شارجه مدعی است که جزایر تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی از نظر تاریخی به این کشور تعلق دارند و طبق قرارداد سال ۱۹۷۱ ایران باید امارات را در مسائل غیرنظامی این منطقه مشارکت دهد. این ادعایی است که از سال ۱۹۹۲ به این سو بهطور کامل از جانب ایران رد شده است.
دکتر حسن هاشمیان معتقد است که تقاضای کشور امارات از ایران عملا تقاضایی است که نمیتواند برآورده شود.
دویچهوله: آقای دکتر هاشمیان، اجلاس سران عرب که در دوحه برگزار شده بود، یکبار دیگر در بیانیهی پایانیاش به مالکیت جزایر سهگانهی ایران اشاره کرده و آن را از آن امارات خوانده است. این اجلاس قرار بود قاعدتا فقط حول موضوعاتی چون حکم بازداشت بینالمللی رییس جمهور سودان برگزار شود. فکر میکنید چرا یکبار دیگر سران کشورهای عرب به موضوع جزایر سهگانه اشاره کردهاند؟
حسن هاشمیان: این موضوع در همهی اجلاسهای سران عرب مطرح میشود و به شکل یک موضوع روتین درآمده که دائما از ایران درخواست میکنند که بنشیند و با طرف اماراتی گفتوگو کند و مسایل خودش را از طریق گفتوگو حل کند، یا این که به دادگاه بینالمللی ارجاع بشود. منتها اجلاسی که اخیرا در دوحه برگزار شد، به اعتقاد من کمترین حملات را بهسوی ایران داشته و فقط به یکی دو جمله در مورد این مسئله بسنده شده و بحثهای جانبی مطرح نشده، در حالی که انتظار میرفت مثلا آن بحثی که قبلا از سوی سعودالفیصل، وزیر خارجه عربستان، در مورد ایران مطرح شده بود، که بایستی در برابر چالش ایران ایستاد، مورد گفت و گو قرار میگرفت و این تلاش کشور قطر بود که از شدت حمله به ایران کاسته شود. به اعتقاد من این اجلاس کمترین حملات را به ایران داشت و در مقایسه با اجلاسهای گذشته به شکلی خیلی نرم با ایران برخورد کرد.
دویچهوله: موضوع اختلاف ایران و امارات بر سر جزایر سهگانه برمیگردد به توافقنامهای که در سال ۱۹۷۱ امضا کردند. آیا محل تردیدی در این توافقنامه وجود دارد که هر از گاهی کشورهای عربی این مسئله را دوباره مطرح میکنند؟
طبق توافقنامههایی که بعدا بین ایران و بخصوص امیرنشین شارجه منعقد شد، قرار شده بود که در مورد این جزایر همکاریهای مشترک صورت گیرد و هماهنگیهایی با مردم آنجا انجام شود. بخصوص در مورد جزیرهی ابوموسی قرار شده بود نمایندگان دو کشور در آن منطقه وجود داشته باشند و در آنجا کارهایی را برای ساکنان یا کسانی که میخواستند به ایران یا امارات بروند انجام دهند. منتها ایران در سال ۱۹۹۲ این مسئله را به شکلی نادیده گرفت و در سالهای بعد به طور کلی کار در این جزایر به شکل یکجانبه صورت گرفت. به همین خاطر اماراتیها، بخصوص شارجه، از این مسئله خیلی ناراحت هستند. طبیعتا ایرانیها هم معتقدند که اگر آن توافقنامهای که شاه سابق ایران با شارجه داشت اجرا شود، معنایش این است که حاکمیت ایران بر سر این جزایر متزلزل میشود. به همین خاطر هرگونه مشارکت کشور امارات در این زمینه را منتفی کردند.
پس با توجه به گفتهی شما، این درست است که در توافقنامهی سال ۱۹۷۱ حاکمیت ایران بر این جزایر و بخصوص بر جزیرهی ابوموسی حاکمیت مشاء است. یعنی حاکمیت نظامی به ایران تعلق گرفته، ولی حاکمیت مراکز غیرنظامی به طور مشترک از آن ایران و امارات است. این درست است؟
این برمیگردد به وضعیتی که این جزایر در آن زمان داشتند. میدانید که در آن موقع این جزایر در اختیار انگلیس بود، انگلیسیها از این جزایر خارج شدند و سپس ایران وارد آنها شد. اماراتیها معتقدند که در واقع نبایستی این جزایر به شکل کامل در اختیار ایران قرار داده میشد، و این آمریکا بود که کمک کرد و شاه ایران بود که این جزایر را به این شکل گرفت. بنابراین بایستی حاکمیت آنها نیز به شکلی ملاحظه بشود. ولی درنهایت ایران و بخصوص بعد از انقلاب و بخصوص دورانی که الان در آن هستیم، هرگونه حاکمیت طرف اماراتی براین جزایر را نادیده میگیرد و آنها هم اصرار میکنند که این جزایر، جزایر آنهاست. به همین خاطر درگیری به شکلی باقی مانده است و هر دفعه هم که اجلاسی در سطح سران یا وزرای خارجهی عرب صورت میگیرد، موضوع درخواست امارات هم به این شکل مطرح میشود.
فکر میکنید این مسئله چقدر میتواند روابط ایران با کشورهای عربی را تحتالشعاع قرار دهد؟
چون این قضیه به شارجه برمیگردد، طبیعتا شارجه این تقاضا را دائما داشته است که این مسئله را به شکلی دنبال کند. منتها امیرنشینهای دیگر، مثلا دوبی را اگر درنظر بگیریم، بالاترین حجم تجاری و اقتصادی را با ایران داشته و زیاد تحت تاثیر این موضوع نبوده است. ابوظبی که به شکلی حاکمیت امارات را بر عهده دارد و خلیفهو حاکم امارات در آنجا قرار دارد، به شکلی این قضیه را دنبال میکند، اما ملاحظات سیاسی را هم رعایت میکند و هرگز سعی نکرده است با خشونت یا با راههای غیرمسالمتآمیز با این مسئله برخورد کند و دائما تلاش کرده است، تنشهایی بر سر این مسئله ایجاد نشود. ایران هم همین سیاست را داشته است، منتها این شارجه است که در حال حاضر کمترین روابط را با ایران دارد و به شدت این موضوع را دنبال میکند، اما در مجموع به اعتقاد من، امارات روابط خوبی با ایران داشته و این قضیه نمیتوانست مانع از گسترش روابط با ایران بشود، بخصوص دوبی که تراز بازرگانیاش با ایران به حدود ۷ میلیارد دلار رسیده است.
آقای دکتر هاشمیان، بهعنوان یک کارشناس نظر شما در این مورد چیست، آیا فکر میکنید این یک قضیه کاملا بدیهی و مسلم است و اصلا نیازی به بحث در مورد آن نیست یا این که فکر میکنید باید ایران و امارات بنشینند و سوءتفاهمات و مشکلاتی را، اگر در این مورد هست، حل کنند؟
ایران مدعی است که این جزایر مال اوست و بههرحال نماد حاکمیت ملی ایران است. آنها هم از آن طرف ادعا میکنند که قانونا و از نظر تاریخی این جزایر مال آنهاست و به شکلی این اختلاف باقی مانده است. من معتقد نیستم که مثلا ایران بیاید از این جزایر به نفع امارات بگذرد، چون هیچ حاکمی، نه در ایران امروز و نه در ایران فردا، چنین کاری نمیکند. بنابراین درخواستی که آنها از ایران میکنند، عملی نیست.
مصاحبهگر: میترا شجاعی
تحریریه: بهنام باوندپور