روز سقوط رایش سوم در آلمان چگونه گذشت؟
۱۳۹۴ اردیبهشت ۱۸, جمعهبر پایهی روایتهای تاریخی پیمان تسلیم آلمان نازی، بهطور رسمی در ساعت ۲۳ و ۴۵ دقیقهی شامگاه ۸ ماه مه از سوی فیلد مارشال ویلهلم کایتل، به امضا رسید.
واقعیت ولی این است که این آخرین ژنرال رایش سوم، معاهدهی شکست نیروهای نظامی ارتش نازی در جنگ جهانی دوم را روز ۹ ماه مه در محلهی کارلسهورست، واقع در منطقهی لیشتنبرگ در شرق برلین امضا کرد.
یک روز پیش از آن، فرماندهی کل ارتش نازی، ژنرال یودل، امضای خود را زیر سند تسلیم بدون قید و شرط نیروهای زمینی، هوایی و دریایی رایش سوم در شهر رمیس فرانسه گذاشته بود و آن را به مارشال گئورگی ژوکف، فرماندهی جبههی بلاروس ارتش سرخ تسلیم کرده بود.
طبق این سند، قرار بود نیروهای نظامی هیتلر در ساعت ۲۳ و ۴۵ دقیقهی شامگاه ۸ ماه مه به تمام فعالیتهای خود پایان دهند.
خواست استالین
به گفتهی مارگوت بلانک، مدیر موزهی آلمان و روس در کارلسهورست برلین، امضای دوبارهی معاهدهی تسلیم نازیها در برلین، به خواست و پافشاری ژوزف استالین، رهبر وقت حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی سابق و نیز با موافقت نمایندگان بریتانیای کبیر صورت گرفت.
این معاهده، همچنین از سوی کارل دونیتس، رئیس جمهور موسوم به "دولت فلنسبرگ" که پس از خودکشی هیتلر در ۳۰ آوریل ۱۹۴۵ جانشین او شده بود، نیز امضا شد. ژنرال اشتومف و آدمیرال فریدبورگ، فرماندهان نیروهای هوایی و دریایی رایش آلمان نیز با امضای خود، مفاد این پیمان را تایید کردند.
به گفتهی یوهانس هورتر، مدیر "انستیتوی تاریخ معاصر" در مونیخ، نازیها ولی حتی پس از پایان رسمی جنگ جهانی دوم نیز فعال بودند و کارل دونیتس به عنوان جانشین هیتلر در فلنزبرگ، همچنان حکومت میکرد.
او میگوید: «تا ۲۳ ماه مه که کارل دونیتس با پافشاری آمریکاییها دستگیر شد، هنوز کسانی که به حکم نازیها در دادگاهها محکوم شده بودند، اعدام میشدند.»
جشن و پایکوبی پس از تسلیم نازیها
پس از اعلام سقوط رایش سوم مردم در سراسر جهان، از جمله در آلمان جشن گرفتند، تصاویر هیتلر را به آتش کشیدند و به رقص و پایکوبی پرداختند. استر بیارانو، یکی از زنان یهودیای بود که پس از آزادسازی "اردوگاه کار اجباری آشویتس" توانسته بود پای پیاده خود را به برلین برساند.
او که اکنون ۹۰ سال دارد، هنوز هشتم ماه مِه ۱۹۴۵ را به خوبی به یاد میآورد. او میگوید: «من روز پایان جنگ در خیابانی در برلین با آکاردئونم مینواختم و مردم دور عکسهای نیمهسوختهی هیتلر میرقصیدند.»
استر بیارانو، تا پایان جنگ در آشویتس زندانی بود و به دلیل این که در نواختن آکاردئون مهارت داشت، به عضویت "ارکستر دختران" این اردوگاه در آمده و به این ترتیب از مرگ حتمی در اتاقهای گاز نجات یافته بود.
خودکشی پس از رهایی از تسلط مرگبار حکومت نازیها
پس از جنگ، میلیونها تن در سراسر آلمان در رفت و آمد بودند: آوارگان، بیخانمانها، کسانی که به اجبار زادگاه خود را ترک کرده بودند، سربازانی که از اسارتگاهها آزاد شده بودند، افرادی که اعضای خانوادهی خود را جستجو میکردند، کارگرانی که بهزور برای خدمت به جنگ در مزارع و کارگاههای گوناگون به کار گماشته شده بودند...
به گفتهی یوهانس هورتر، اغلب این افراد نگران آن بودند که هدف انتقامجوییهای سربازان نیروهای متفقین قرار بگیرند و محاکمه شوند.
فلوریان هوبر، تاریخنگار آلمانی، در کتاب خود با عنوان "قول بده خودت را بکشی، فرزندم" سرنوشت خانوادهای با نام فامیل تاینرت را که از واهمهی کشتهشدن به دست سربازان متفقین خودکشی کردند، این گونه نقل میکند: یوهانس تاینرت، معلم زبان لاتین در مدرسهای در روستای کوچکی در نیدرشلزین بود. او و همسرش هیلدگارت از جنایات نازیها در اردوگاههای کار اجباری، وقتی به سربازی که از جبهه گریخته بود کمک کردند، با خبر میشوند. پس از جنگ، یوهانس تاینرت ابتدا با گلوله همسرش را میکشد و سپس با شلیک تیر به شقیقهاش، به زندگی خود نیز پایان میدهد.
یوهانس هورتر میگوید: «اغلب کسانی که دست به خودکشی زدند، احساس مسئولیت و گناه میکردند و در نتیجه میترسیدند که پس از جنگ مورد مواخذه قرار بگیرند.»
بر اساس پژوهشهای فلوریان هوبر، در روستای دمین در فورپومرن که در زمان جنگ ۱۵ هزار تن جمعیت داشت، دست کم ۷۰۰ تا هزار نفر خود را کشتند. در برلین این رقم در سال ۱۹۴۵ نسبت به سال پیش از آن، افزایشی ۵ برابر را نشان میدهد.