سالگرد انقلاب ایران در گوشهای از رسانههای آلمان
۱۳۸۷ بهمن ۱۶, چهارشنبهجمهوری اسلامی جشنهای سیامین سالگرد انقلاب را شروع کرده است. رسانههای آلمانیزبان صفحات ویژهای را به این رویداد مهم اختصاص دادهاند. کانالهای تلویزیونی فیلمها و گزارشهای بسیاری در برنامه دارند. نکتهای که در سالگرد انقلاب مطرح شده این است که مردم ایران تا چه حد در جشن و پایکوبی به مناسبت سالگرد انقلاب اسلامی حضور دارند.
کمتر کسی تردید دارد که اکثریت عظیم ایرانیان از جنبش انقلابی بر ضد رژیم شاه حمایت کردند. آیت الله خمینی در بازگشت به ایران با استقبال حدود چند میلیون نفر روبرو شد. اکثریت قاطع مردم ایران با شور و شعفی توصیفناپذیر پیروزی انقلاب را جشن گرفتند.
اما امروزه ایرانیان در برابر نظامی که از انقلاب برآمد چه احساسی دارند؟ آیا این نظام به آرزوها و انتظارات آنها پاسخ داد؟ آیا جمهوری اسلامی را با رژیم شاه مقایسه میکنند؟ آیا پس از سی سال هنوز به حل مشکلاتشان به دست نظام جمهوری اسلامی امیدوار هستند؟
دو سوم ایرانیان زیر سی ساله هستند و بنابراین از دوران پیش از انقلاب خاطرات روشنی ندارند و به سختی میتوانند شرایط کنونی را با زمان شاه مقایسه کنند، با این وجود به اوضاع زمانه نگاهی انتقادی دارند، زیرا شرایط موجود به آن جامعهی آرمانی که به خاطر آن قیام کردند هیچ ارتباطی ندارد.
در کنار ناکارآمدی و فساد دستگاه عظیم اداری، عامهی مردم با مشکلاتی روبرو هستند که در این مقیاس ناشناخته بود: گسترش اعتیاد و فحشا، فقر و بیکاری، تشدید آلودگی محیط زیست و انفجار جمعیت...
پناه به حریم زندگی خصوصی
رودولف چیملی نویسندهی روزنامهی "زوددویچه تسایتونگ" که با شرایط ایران آشنایی نزدیک دارد، در مقالهای (به تاریخ ۳۱ ژانویه) ابراز عقیده میکند که بیشتر ایرانیان خسته و گریزان از مشکلات واقعی، به زندگی خصوصی پناه بردهاند، زیرا از دگرگونی و بهبود شرایط نومید شدهاند.
به عقیدهی این نویسنده، رژیم را هیچ خطر جدی تهدید نمیکند. در داخل کشور هیچ نیروی مخالف جدی وجود ندارد. دستگاه امنیتی و همچنین ارتش پرجمعیت نیروهای سپاه و بسیج هر حرکت مخالفی را در نطفه خفه میکنند. دولت با نظارت و سانسور شدید اجازه نمیدهد که دگراندیشان به تهدیدی جدی برای نظام تبدیل شوند. به علاوه مبارزه با رژیم خطرات سختی در بر دارد و در شرایط کنونی تنها عدهی اندکی هستند که حاضر باشند به طور مستقیم با حاکمیت درگیر شوند.
به نظر چیملی دولت جریانهایی مانند "نهضت آزادی" را تحمل میکند، اما این نیروها در تصمیمگیریهای سیاسی دخالتی ندارند. گروههای سیاسی مخالف تنها در خارج از کشور فعال هستند و در ایران حضور چشمگیری ندارند. گروههای سلطنت طلب و سازمان مجاهدین خلق نیز در داخل اعتبار زیادی ندارند. این که اتحادیهی اروپا نام مجاهدین را از لیست سازمانهای تروریستی بیرون آورده در این واقعیت تغییری نمیدهد.
ایالات متحده و حذف دشمنان ایران
ایالات متحده در کشورهای مجاور ایران حضور دارد و به یک معنی ایران را در محاصره گرفته است، اما تهدید مستقیمی برای ایران نیست. آمریکا از طرفی ایران را از شر دو دشمن خارجی نجات داد: رژیم صدام حسین در عراق و رژیم طالبان در افغانستان. از طرف دیگر آمریکا با ناکامیهای نظامی در این دو کشور، از رویارویی فعال با "خطر ایران" باز ماند. هم آمریکا و هم اسرائیل میدانند که هر حملهای به پایگاههای هسته ای ایران، تنها به تحکیم بیشتر رژیم ملایان ختم خواهد شد.
کشور در ۳۱مین سالگرد تأسیس جمهوری اسلامی رئیس جمهور تازهای انتخاب میکند. محمود احمدی نژاد امیدوار است که زمامداری خود را ادامه دهد. او در این سالها از میان افراد سپاه، نسل تازهای از دولتمردان انقلابی را به مقامات بالا رسانده که از دولت او حمایت میکنند. اما از طرف دیگر بیشتر ایرانیان از او سر خوردهاند، زیرا نه تنها به وعدههای اقتصادی خود عمل نکرد، بلکه برای کشور مشکلات سیاسی بیشتری به ارمغان آورد.
مفسر زوددویچه تسایتونگ نتیجه میگیرد که به رغم مخاطرات و نابسامانیهای فراوانی که جمهوری اسلامی را احاطه کرده، رژیم دلایل کافی دارد که به دوام خود مطمئن باشد.
شعارهای روزمره
روزنامه "تاگساشپیگل" چاپ برلین نیز ایران امروز را از شرایط انقلابی دور میبیند. مفسر این روزنامه در مقالهای به عنوان "خاطراتی از یک انقلاب" مینویسد که شعارهای انقلابی به امری روزمره بدل شده و کمتر کسی به آن توجه دارد.
به نظر مفسر این روزنامه بیشتر مردم ایران در تجربهای که با زمامداری محمد خاتمی به دست آوردند، نتیجه گرفتند که در چارچوب نظام اسلامی، نباید اصلاحات سیاسی عمیقی انتظار داشته باشند. امروزه همه به فکر اصلاحات اقتصادی و بهبود شرایط زندگی هستند. بیشتر مردم که از گرانی و فقر به ستوه آمدهاند، میدانند که با پایین آمدن بهای نفت اوضاع تیرهتری در انتظار آنهاست.
با وجود آنکه ایران سیاست "صدور انقلاب" را کنار گذاشته است، اما محمود احمدی نژاد با اظهارات تحریکآمیز و کمک به نیروهای افراطی، کشور را به یک "تهدید منطقهای" برای کشورهای خلیج فارس و منافع ایالات متحده تبدیل کرد. برای اقلیتی از ایرانیان متعصب این اقدامات مایه فخر و مباهات است، اما اکثریت مردم فهمیدهاند که با شعارهای انقلابی سفرهی آنها رنگینتر نمیشود.