سفر بیسابقه وزیر دفاع ایران به افغانستان
۱۳۹۰ خرداد ۲۹, یکشنبهرسانههای ایران دیدار روز شنبه (۱۸ ژوئن / ۲۸ خرداد) احمد وحیدی با عبدالرحیم وردک را نخستین دیدار یک وزیر دفاع ایران از افغانستان در طول ۹۲ سال گذشته اعلام کردهاند. اهل رسانه در افغانستان نیز این دیدار را بسیار مهم دانستهاند. وردک، وزیر دفاع افغانستان، پس از گفتوگو با همتای ایرانی خود، وحیدی، تاکید کرد که محور مذاکرات دو طرف تروریسم، قاچاق مواد مخدر و خرید و فروش اسلحه بوده است.
ایران و افغانستان دو کشور همسایه با تاریخ و مرزهای مشترک طولانیاند. قدرتهای غرب دولت ایران را متهم میکنند که به قصد رقابت با آمریکا و برای گسترش نفوذ خود در افغانستان از طالبان حمایت میکند که حکومتاش پس از حملههای تروریستی سپتامبر ۲۰۰۱ سرنگون شد و از آن زمان با نیروهای ناتو در افغانستان در جنگاست. ایران این اتهام را رد کرده است.
وزیر دفاع ایران که خود از سوی دادگستری آرژانتین متهم به شرکت در بمبگذاری در ساختمان سازمانی وابسته به یهودیان در بوینس آیرس است، در مورد سفر خود به افغانستان به صدا و سیمای جمهوری اسلامی گفت که ایران امنیت افغانستان را امنیت خود میداند. وی افزود جمهوری اسلامی تا کنون تلاش زیادی برای ایجاد ثبات در افغانستان کرده و میخواهد کوششهای خود در این عرصه را ادامه دهد. وحیدی گفت که این سفر در جهت گسترش روابط امنیتی و دفاعی دو کشور صورت گرفته است.
واگذاری حفظ امنیت افغانستان به نیروهای بومی و نقش ایران در آینده
هم اکنون ایالات متحده آمریکا میکوشد با طالبان وارد مذاکره شود. به گفته حامد کرزای، رئیسجمهور افغانستان، مذاکرات صلح با این گروه از نیروهای اسلامگرای افراطی در جریان است.
قرار است که طی ماههای آینده، نیروهای بیگانه در افغانستان کنترل امنیت بخشهایی از این کشور را به پلیس و ارتش بومی واگذار کنند. طبق برنامهریزیای که صورت گرفته، کنترل کامل امنیتی کشور تا پایان سال ۲۰۱۴ به دست خود افغانها سپرده خواهد شد. با این حال بخشی از نیروهای خارجی به صورت قانونمند در افغانستان باقی خواهند ماند. قراردادی در این مورد هنوز امضا نشده است.
هاری راید، رئیس فراکسیون اکثریت سنای آمریکا، در روز جمعه (۱۷ ژوئن / ۲۷ خرداد) به خبرنگاران گفت که نیروهای ایالات متحده آمریکا به زودی و به طور "اساسی" به خروج از افغانستان میپردازند. درحال حاضر حدود ۱۰۰ هزار سرباز آمریکایی در افغانستان مستقر هستند. در سال ۲۰۰۹ که باراک اوباما مقام ریاست جمهوری آمریکا را احراز کرد، شمار سربازان آمریکایی در این کشور آسیایی ۳۴ هزار نفر بود.
در آخرین نشست کنفرانس همکاریهای شانگهای نیز همه کشورهای شرکتکننده مخالفت خود را با حضور نیروهای بیگانه در افغانستان ابراز داشتند. رئیسجمهور قزاقستان در این کنفرانس گفت که سازمان همکاریهای شانگهای مایل است پس از سال ۲۰۱۴ که نیروهای خارجی از افغانستان خارج شدند، نقش بیشتری در این کشور بر عهده بگیرد.
اینکه خروج نیروهای خارجی از افغانستان و وضعیتی که پس از آن در این کشور برقرار خواهد شد، چه تغییری در وضع جمهوری اسلامی ایران و روابط آن با همسایگانش، بخصوص افغانستان، ایجاد میکند، به نظر دکتر رسول رحیم، روزنامهنگار و کارشناس افغانستان، آن چیزی است که میتواند وزیر دفاع ایران را برانگیخته باشد تا برای روشن کردن آن به کابل سفر کند.
دویچهوله: آقای دکتر رحیم، با توجه به اینکه رابطهی نظامی میان افغانستان و امریکا، دارای وزن بالایی است، رابطهی نظامی ایران و افغانستان چه مؤلفههایی میتواند داشته باشد؟
رسول رحیم: سفر وزیر دفاع ایران، ژنرال وحیدی، به افغانستان، در نوع خود یک سفر کاملاً استثنایی است. وحیدی اولین وزیر دفاع ایران است که به افغانستان سفر میکند و چنانچه خود او گفته است، در این سفرش، مسائل بسیار گستردهی نظامی و سیاسی را با مقامات افغانستان مورد بحث قرار خواهد داد. این سفر، چیزی فراتر از همکاریهای نظامی معمولی بین دو کشور است.
فکر میکنید این سفر چه مسائل دیگری را در بر میگیرد؟ البته از مقابله با تروریسم، قاچاق مواد مخدر و اسلحه صحبت شده است.
طبعاً این مسائل در روابط روزمرهی کشورهای همسایه در منطقهی ما میتواند مطرح باشد و همچنین در بخشهای معین نظامی و آموزش دادن به نیروهای امنیتی افغانستان، میتواند پای کمک ایران مطرح باشد. اما همانطور که گفتم، این سفر در نوع خود کاملاً استثنایی است و با یک سفر معمولی فرق دارد. این سفر مصادف است با سه حادثهی مهم: اول اینکه در ماه آیندهی میلادی، اولین دسته از سربازان آمریکایی از افغانستان، مطابق با برنامهای که قبلاً اوباما وعده داده بود، از افغانستان بیرون میروند. همچنین اوباما گفته است که در سال ۲۰۱۴ نیروهای رزمی آمریکایی افغانستان را ترک میکنند.
مسئلهی دوم این است که افغانستان در حال حاضر در جریان مذاکراتی با مقامات ایالات متحدهی آمریکا است، در مورد آنچه که خود افغانستان، "قانونمند شدن حضور نیروهای نظامی خارجی در افغانستان" مینامد که در این ارتباط باید یک قرارداد و یا موافقتنامه بین دو جانب امضا شود که در اصطلاح خاص حقوقی و نظامی، به این قرارداد "Status of Forces Agreement" یعنی "توافق وضعیت نیروها" میگویند. در همین زمان طرح دیگری هم در میان میباشد که عبارت است از حضور درازمدت نیروهای امریکایی در افغانستان که گاهی در مطبوعات از آن به نام "پایگاه نظامی دائمی امریکا در افغانستان" هم یاد میشود.
سومین حادثه، برگزاری کنفرانس "سازمان همکاریهای شانگهای" در آستانه، در هفتهی گذشته است. این کنفرانس با آنکه آنقدر پوشش مطبوعاتی نگرفته، یکی از حوادث بسیار مهم در سطح جهانی میباشد. در این کنفرانس، برای اولین بار مسئلهی عضویت هندوستان و پاکستان در سازمان همکاریهای شانگهای مطرح میشود و یا در حقیقت، نوع بدیلی در مقابل ناتو مطرح میکنند. این مسائل ایجاب میکند که کشورهای منطقه، مسائل امنیتی و دفاعی خود را مطرح کنند. در جریان این کنفرانس که رییس جمهور ایران و رؤسای جمهوری کشورهای آسیای میانه و پاکستان و افغانستان نیز در آن حضور داشتند، در کنار اجلاسهای رسمی، مذاکرات دوجانبه و چندجانبهای بین پاکستان و افغانستان راجع به آیندهی برآمدن نیروهای امریکایی بعد از سال ۲۰۱۴ از افغانستان صورت گرفته است.
این مسائل میتواند سیمای سفر اخیر وزیر دفاع ایران به افغانستان را تا حدودی ترسیم کند. چیزی که در مطبوعات مطرح شده است، از جانب افغانستان تعارفات بسیار معمولی و گرمی است که معمولاً مقامات افغانستان نسبت به کشورهای همسایه، مخصوصاً ایران، ابراز میکنند و از طرف دیگر، اشارهای که وزیر دفاع ایران کرده، حاکی از آن است که حضور نیروهای خارجی در منطقه، عامل بیثباتی تلقی شده است. سفر وزیر دفاع ایران به افغانستان در کلیت خود، با این سه حادثهی مهم در افغانستان ارتباط پیدا میکند.
در میان صحبتهایتان به مسئلهی اهمیت کنفرانس شانگهای اشاره کردید. ممکن است در این مورد بیشتر توضیح بدهید؟
وقتی حوادث مهم سیاسی، سالگردهای ۱۰ ساله و پنج سالهی خود را برگزار میکنند، معمولاً نقاط عطف را نشان میکنند. کنفرانس شانگهای هم یک نقطهی عطف را نشان داد. نقطهی عطف به این معنا که در گذشته کنفرانس امنیتی شانگهای صرفاً مسائل ضد تروریستی و همکاریهای اقتصادی را در سطح کشورهای آسیای میانه، چین و روسیه در نظر داشت. اما برای اولین بار، با تقاضایی که برای عضویت دائمی از جانب هندوستان و پاکستان مطرح شده، دیده میشود که میخواهند آسیای جنوبی را هم به این سازمان پیوند بدهند. در حقیقت طرح آمریکا، دائر بر تأسیس یک منطقهی ژئواستراتژیک و ژئوپولوتیک، به نام آسیای میانهی بزرگ را عملاً سازمان همکاریهای شانگهای میگیرد. آسیای میانه را میخواهد از این طریق به آسیای جنوبی وصل کند.
در این کنفرانس، نقطهی مهم این بود که تقریباً همهی کشورها، به طور صریح و ضمنی، عدم توافق خود را با حضور نیروهای خارجی در افغانستان و در منطقه ابراز کردند. آقای نظربایف، رییس جمهور قزاقستان اذعان کرد که بعد از سال ۲۰۱۴، ممکن است که سازمان همکاریهای شانگهای، نقش مهمتری را در افغانستان بر عهده بگیرد. خود این حاکی از پیشرفت و برداشتن گامهای بسیار گستردهی عملی توسط سازمان همکاریهای شانگهای است.
با توجه به آنچه شما گفتید، ایران چه نقشی را میتواند بر عهده بگیرد و چه چیزی در این زمینه میتواند مورد بحث باشد؟
مبرمترین مسئله، چیزی است که افغانستان آن را "قانونمند شدن حضور نیروهای خارجی" در کشور مینامد. حکومت افغانستان بارها گفته است، توافقنامهای که میخواهد در مورد قانونمند شدن نیروهای خارجی در افغانستان، با امریکاییها منعقد بسازد، علیه منافع هیچیک از کشورهای منطقه و همسایهی افغانستان نیست. ایران از حضور نیروهای امریکایی در افغانستان، بهطور دوامدار خشنود نیست و میتواند این مسئله مطرح باشد که با مقامات افغانستان در مورد شرایط حضور نیروهای خارجی، مستقیماً داخل مراوده و مباحثه شوند و از آنها استفسار کنند یا حداقل مواضع خود را بیان کنند؛ تبادل نظر کنند که در فردایی که قرارداد یا موافقتنامهای در مورد حضور قانونمند نیروهای خارجی در افغانستان به امضا میرسد، نسبت به ایران چگونه برخورد خواهد شد یا احتمالاً چگونه تضمینهایی وجود خواهد داشت.
مصاحبهگر: کیواندخت قهاری
تحریریه: شهرام احدی