شصت و پنج سالگی سلمان رشدی، خالق "آیههای شیطانی"
۱۳۹۱ خرداد ۳۰, سهشنبهنام سلمان رشدی و کتاب "آیههای شیطانی" او، دستکم به مدت ۱۰ سال، خشم و نفرت میلیونها مسلمان متعصب و مسلماننما در سراسر جهان را برمیانگیخت. اینان در گردهمآییهای خودجوش یا برنامهریزی شدهی خود به این نویسندهی معروف که تا آن هنگام چهار رمان قطور به سبک واقعگرایی جادویی منتشر کرده بود، لعنت میفرستادند و او را به تروری حتمی تهدید میکردند.
مجوز این اعلام قتل آشکار فتوای رسمی رهبر جمهوری اسلامی ایران، آیتالله خمینی، در سال ۱۹۸۹ بود. در این فتوا آمده است: «به اطلاع مسلمانان غيور سراسر جهان مىرسانم، مؤلف كتاب آيات شيطانى كه عليه اسلام و پيامبر و قرآن، تنظيم و چاپ و منتشر شده است، همچنين ناشرين مطلع از محتواى آن، محكوم به اعدام مىباشند.»
قلب تاریخ اسلام؟
دلیل صدور این فتوا برداشت هنرمندانهی این نویسندهی خلاق از سورهی ۵۳ که "نجم" عنوان دارد، به روایت اولین مفسر قرآن، جریر طبری است که بعدها از سوی سایر علمای اسلام "ناموثق" ارزیابی شد. رشدی که از ۱۴ سالگی برای ادامهی تحصیل به بریتانیای کبیر مهاجرت کرده، این روایت را از زبان یکی از شخصیتهای اصلی رمان بازگو میکند؛ شخصیتی که اغلب در حال سیر و سیاحت در دنیایی غیرواقعی است.
اما این واقعیت و همچنین "اظهار تاسف" رشدی از جریحهدار شدن احساسات مسلمانان جهان سبب فسخ فرمان قتل این فارغالتحصیل رشتهی تاریخ دانشگاه کمبریج نشد. "مسلمانان غیور" همچنان در پی فرصتی بودند که بنا به مفاد فتوا "سریعاً مولف را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرئت نکند به مقدّسات مسلمین توهین نماید."
یکی از این "مسلمانان غیور"، مصطفی مازح، از اعضای حزبالله لبنان بود. او چند ماه پس از صدور فتوا در صدد کشتن رشدی برآمد، ولی هنگام بمبگذاری در هتلی که گویا محل اقامت رشدی بود، در اثر انفجار نابهنگام بمب کشته شد. سلمان رشدی که زیر نظر و حفاظت پليس انگليس (اسكاتلنديارد) قرار داشت، از این سوءقصد جان سالم بهدر برد.
سوءقصد علیه ناشران و مترجمان
هممسلکان مازح که چون او اجرای فرمان آیتالله خمینی را "تکلیفی شرعی" میدانستند، از آنجا که پیبردند قتل سریع مولف ناممکن است، کشتن مترجمان و ناشران "آیههای شیطانی" را در دستور کار خود قرار دادند: اولین قربانی، مترجم ژاپنی رمان، هیتوشی ایگاریشی، بود که در سال ۱۹۹۱ در توکیو با ضربات چاقو به قتل رسید.
پس از او "اعدام" مترجم ایتالیایی کتاب در میلان برنامهریزی شد. دو سال بعد، در سال ۱۹۹۳، ناشر نروژی این رمان مورد حملهی مسلحانه قرار گرفت. در همین سال "مسلمانان غیور" با آتشزدن هتلی در شهر سیواس قصد جان مترجم ترکی این رمان خبرساز، عزیز نسین، را کردند. این طنزنویس مشهور ولی با فرار بهنگام خود از هتل، توطئهی آنان را با شکست روبرو ساخت، ۳۳ تن دیگر ولی در این آتشسوزی کشته شدند.
ایرانیان خارج از کشور نیز از حملات مجریان فتوا در امان نماندند: دفتر نشر "نیما" در آلمان که ترجمهی فارسی این کتاب را منتشر کرده بود، به آتش کشیده شد و مدیر این انتشاراتی بارها مورد تهدید قرار گرفت.
سلمان رشدی که اکنون در آمریکا آزادانه زندگی میکند، چندی پیش در مراسمی ادبی در ولز، با مرور رویدادهای این سالها، تاثیر رمان خود را بر جامعهی مسلمان جهان بیمورد خواند و گفت که «این رمان اصلا برای ملاها نوشته نشده بود». در این جلسه همچنین گفته شد که ظاهرا اجرای فتوا علیه او شامل مرور زمان شده است.
ادامهی خلاقیت
سلمان رشدی در دورهی ده سالهی زندگی مخفی خود از نگارش و خلق شخصیتهای واقعی و تخیلی باز نایستاد. مجموعهی آثار او تا کنون، بهجز مقالات و نوشتههای پراکنده، به ۱۱ رمان قطور میرسد.
دومین کتاب او با عنوان "بچههای نیمه شب"، نام این "تاجرزادهی مسلمان" را در سال ۱۹۸۱ بر سر زبانها انداخت و جایزهی "بوکر" بریتانیا را از آن او ساخت.
سلمان رشدی در این رمان تاریخی موضوع استقلال هند در دوران گذار از استعمار انگلستان را دستمایه قرار داده است. رویدادهای پیش از استقلال این کشور و جدایی از پاکستان محور اصلی رمان را میسازد که به سبک واقعگرایی جادویی مسائلی چون تفاوتهای فرهنگی، زبانی، مذهبی و سیاسی در هندوستان را مطرح میکند.
روایتی پسااستعماری
داستان در روایت زندگی پرفراز و نشیب خانوادهی سینایی در پیوند با رویدادهای تاریخی این کشور خلاصه میشود: سلیم، یکی از شخصیتهای اصلی داستان، ناگهان درمییابد که تمام کودکانی که بین ساعت ۱۲ نیمهشب و ۱ بامداد ۱۵ اوت سال ۱۹۴۷ به دنیا آمدهاند، از تواناییهای خارقالعادهای برخوردارند. از این رو تلاش میکند از راه تلهپاتی، صدها کودکی را که هر یک در گوشه و کنار هند پراکندهاند دور هم گرد آورد.
رمان "بچههای نیمهشب" که به گفتهی نویسندهی آن، از رمان "طبل حلبی" نویسندهی آلمانی گونتر گراس الهامگرفته شده، یادآور برخی از موضوعهای مطرح شده در این کتاب نیز هست. برخی از پدیدههای رمان "صد سال تنهایی" گابریل گارسیا مارکز هم در این رمان ظاهر میشوند: این که سلیم در پی مهاجرتهای پیدرپی خانواده و درگیری در جنگهای متعدد در این شبهقاره دچار بیماری فراموشی میشود، یکی از این موارد است.
رمان "بچههای نیمهشب"، به ترجمهی موفق مهدی سحابی که در آبان ۱۳۸۸ در پاریس درگذشت، در سال ۱۳۶۴ برندهی جایزهی بهترین رمان خارجی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران شد. کتاب "شرم" که رشدی آن را در سال ۱۹۸۳ نوشته نیز به برگردان همین روزنامهنگار و مترجم در همان سالها به چاپ رسیده است. "خشم" (۲۰۰۱)؛ "دلقک شالیمار"، (۲۰۰۵)؛ "افسونگر فلورانس"، (۲۰۰۸) و "لوکا و آتش زندگی"، (۲۰۱۰) از تازهترین آثار این نویسنده است.