"عصبانی نیستم"؛ هشداری سینمایی درباره وضعیت اجتماعی ایران
۱۳۹۲ بهمن ۲۰, یکشنبه"عصبانی نیستم" تنها نماینده سینمای ایران در برلیناله است. این فیلم به کارگردانی رضا درمیشیان است و بازیگران اصلی آن نیز باران کوثری و نوید محمدزاده هستند.
"عصبانی نیستم" دومین فیلم بلند درمیشیان به شمار میآید. وی پیشتر فیلم "بغض" را با بازیگری باران کوثری عرضه کرده بود که با استقبال زیادی در ایران مواجه شد و در شمشین "جشن منتقدان" موفق به دریافت سه جایزه برترین کارگردانی اول، بهترین تدوین و بهترین فیلمبرداری شده بود و در بسیاری از جشنوارههای خارجی از جمله فستیوال فیلم ورشو و مونترال نیز اکران شد.
درمیشیان همچنین در ساخت فیلمهای کوتاه و مستند فعالیت داشته و به عنوان تهیهکننده نیز در ایران شهرت دارد. از جمله میتوان به تهیهکنندگی فیلم "چه خوبه که برگشتی" ساخته داریوش مهرجویی اشاره کرد.
داستان فیلم
فیلم "عصبانی نیستم" درباره دانشجویی به نام نوید (نوید محمدزاده) است که به علت شرکت در جنبش اعتراضی دانشجویان، "ستارهدار" میشود و سرانجام از تحصیل در دانشگاه باز میداند. این دانشجوی اخراجی اهل کردستان است و عاشق دختری به نام ستاره (باران کوثری).
شرایط نامساعد اقتصادی مانع ازدواج این زوج جوان شده است. پدر ستاره از نوید میخواهد که یا به وضعیت اقتصادی خود سر و سامانی بدهد و یا فکر ازدواج با ستاره را برای همیشه از سر خود بیرون کند و نامزدی خود را با او فسخ کند.
نوید که دانشجوی بااستعدادی هم بوده، در بیرون از دانشگاه به هر دری میزند، اما به دلیل نداشتن ارتباطات قادر به یافتن شغلی شرافتمندانه برای زندگی نمیشود. نوید تحت فشارهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، دچار بیماری روحی میشود و کنترل بر عصبانیت و خشم خود را از دست میدهد. هر جمله و یا رفتار ناخوشایندی از افراد میتواند نوید را "منفجر" کند و او را به واکنشهای خشونتآمیز بکشاند.
نوید که از بیماری روحی خود آگاهی دارد و از آن رنج میبرد، با مراجعه به روانپزشک تلاش میکند که آن را کنترل یا درمان کند. پزشک با ارائه دستورالعملهای کلی از نوید میخواهد که در چنین مواقعی به خود تلقین کند و بگوید: "عصبانی نیستم." پزشک در کنار این توصیهها سرانجام برای نوید قرصهای آرامبخش تجویز میکند. این نگرش با توجه به آمار مسئولان درمانی تهران که مدعی شدهاند یک سوم شهروندان تهرانی مبتلا به مشکلات روحی هستند، زیاد غریب به نظر نمیرسد.
تلاشهای نوید برای یافتن کار در ساختار معیوب اقتصادی ایران و در شرایط تحریمها، به معنای زیر پا نهادن اخلاق و درستکاری است. دوست و فامیل از یاری کردن نوید عاجزند. با نزدیک شدن پایان مهلت یک ماههای که نوید برای سر و سامان دادن به زندگی خود از پدر ستاره گرفته، ظاهراً تنها یک راه برای نوید باقی مانده است. این راه، یا بهتر بگوییم "بیراهه"، چرخشی دلخراش است که با قتل پدر ستاره توسط نوید و سرانجام اعدام او در ملأعام پایان میپذیرد.
ویژگیهای فیلم
"عصبانی نیستم" در ژانر فیلمهای اجتماعی با زمینههای قوی واقعگرایی قرار دارد، گرچه با استناد به رسانههای داخلی، فیلم مجبور به حذف یا تغییر بخشهایی شده، اما همچنان از توان انتقادی قابل ستایشی برخوردار است.
آغاز فیلم در اصل انتهای فیلم است. چهره مبهوت و ماتمزده"ستاره" برای چند ثانیه تمامی پرده سینما را فرا میگیرد و تماشاگر را وادار به نگریستن به تصویری میکند که بازگوکننده نومیدی نسل جوان ایران است. این چهرهی حزنانگیز ناگهان با فریادی از درون در هم میشکند. همچون سکوت آتشفشان پیش از انفجار.
فیلم در تهران تهیه شده و مکانهای (لوکیشنهای) مختلف تهران از شمال تا جنوب این شهر را به تصویر میکشد. حرکت سریع دوربین و فیلم در برخی از قسمتها، تشنجی در فیلم ایجاد میکند که گویی موظف به انتقال تنش روحی و عصبی قهرمان داستان به تماشاگر است.
درآغاز فیلم با این جمله مواجه میشویم: «برداشتی آزاد از ایران امروز». تاریخ دقیق این "ایران امروز" البته " به گفته کارگردان "اردیبهشت ۱۳۹۲" است.
درمیشیان مدعی است که در این فیلم "به واقعگرایی وفادار" مانده است و آن را برای خود "به عنوان وظیفه و تکلیف و تعهد اجتماعی" تلقی میکند. وی حتی پا را فراتر گذاشته و در یادداشتی مینویسد: «ای کاش همچون سوگندنامه بقراط برای پزشکان، قسم نامهای هم بود برای فیلمنامهنویسان و سینماگران اجتماعی تا من سوگند میخوردم که صحنهای از فیلم نامه "عصبانی نیستم!" نیست که از روی دغدغه و واقعگرایی ننوشته باشم.»
درمیشیان در تکمیل این برداشت خود تاکید میکند: «در عنوانبندی آغاز "عصبانی نیستم!" درست بعد از "به نام آرامشدهنده قلبها" جمله دیگری هم هست که باز نمیدانم تا زمان نمایش فیلم اجازه دارم در ابتدای فیلمم داشته باشم یا نه و آن این است: " پیشکش به[...].". من این فیلم را پیشکش کردهام. باشد که قبول واقع شود و بخشی از دین خود را به جامعهام ادا کرده باشم.»
در نسخهای که در برلیناله به نمایش گذاشته شد، از این جمله خبری نبود.
فیلم به مشکلات مختلف جامعه امروز ایران میپردازد. از رابطه ناسالم کارگر و کارفرما، تسلط دروغ و تزویر در فعالیتهای اقتصادی، درماندگی نسل جوان و اسارت انسانها در ساختاری معیوب و سرانجام روانپریشی عمومی که تنها در نوید تجلی نمییابد، بلکه دوستان او را نیز شامل میشود.
امیدهایی که در برابر شرایط ناهنجار سیاسی و اجتماعی پژمرده میشوند و راهی جز طغیان یا ترک کشور نمییابند، در فیلم به گونههای مختلف نمایش داده میشوند. تحقیر انسان ایرانی در صحنهای نمایان میشود که نوید به بیمارستانی مراجعه میکند تا شاید از طریق فروش "ارگانهای بدنش" نظیر کلیه سرمایهای کسب کند. نوید شاهد صفی طولانی از افراد مستمند و درمانده است که سرانجام با خودزنی مردی در صف، وی از این کار منصرف میشود.
درمیشیان با تکیه بر "رمزواژههای آشنا" بخشی از استیصال و ازهم گسیختگی جامعه شهری ایران را در این فیلم به نمایش گذاشته است. گرچه او از تعارض صریح با نظام سیاسی خودداری کرده، اما پخش ادعاها و وعدههای محمود احمدینژاد، در پسزمینه فیلم، هشداری به دولتمردان ایران به شمار میآید.
در حالی که مناسبات سراسر آلوده اقتصادی در ایران کمر بخش کمدرآمد و اقشار میانی را خُرد کرده و نوید به عنوان نماد این درماندگی از همه جا وامانده، صدای احمدینژاد را میشنویم که میگوید: «ما تحریمها را دور میزنیم"، "این تحریمها هیچ تاثیری بر اقتصاد نداشته" و سرانجام اینکه وی دولت خود را "پاکترین" دولت در تاریخ ایران میخواند.
برای کارکرد رمزواژههای شناختهشده برای تماشاگر ایرانی میتوان به دو اسم اشاره کرد، جوانی ثروتمند به نام "شهرام" که میتواند جایگزینی برای "شهرام جزایریها" و "بابک زنجانیها" باشد و مردی مذهبی و صاحبخانه به نام "طالبی" که حاضر نیست خانه خود را به زنی مجرد کرایه دهد و در یک صحنه از او به نام "طالبان" یاد میشود.
"عصبانی نیستم" البته میتواند در ژانر فیلمهایی که پیچیدگی و مسائل کلانشهرها را به نمایش میگذارند نیزارزیابی شود، اما در این نمونه مشخص یعنی تهران، این فیلم رگههایی قوی از ناکارآیی مناسبات سیاسی را زمزمه میکند و گاهی هم فریاد میکشد.
حضور در فستیوال فیلم فجر
"عصبانی نیستم" از جمله فیلمهای شرکتکننده و منتخب در سی و دومین جشنواره فیلم فجر است. اکران این فیلم در ایران تا کنون با استقبال گستردهای روبهرو شده، به نحوی که دستاندرکاران مجبور به اکران فوقالعاده این فیلم شدهاند.
یکی از ویژگیهای این فیلم آن است که سراسر به کمک بخش خصوصی و بدون گرفتن پول از نهادهای دولتی یا نیمه دولتی ساخته شده است. این امر بر استقلال موضوعی فیلم افزوده است.
روزنامه "جوان" نزدیک به نهادهای امنیتی و سپاه پاسداران، با خشم از پذیرش این فیلم در جشنواره فجر نوشت: «با جرات می توان گفت که "عصبانی نیستم" به کنفرانس برلین بیشتر شبیه است تا فیلم سینمایی و کارگردان هیچ ابایی ندارد که حتی در قالب یک ارائه دانشگاهی، جمهوری اسلامی را از منظر امام علی (ع) نقد کند.»
منظور صحنهای از فیلم است که نوید میخواهد با اتکا به نظرات علی شریعتی در کلاس دانشگاهی ثابت کند که در حکومت امام علی، نخستین پیشوای شیعیان، حتی طلحه و زبیر نیز تا مرز توطئه از آزادی بیان برخوردار بودهاند.
نصرالله پژمانفر، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس نیز با اشاره به خط قرمزهای جمهوری اسلامی درباره این فیلم گفت: «ما قبلا هم به دوستان درباره فیلمهای حامی فتنه در جشنواره تذکر داده بودیم. برای من خیلی جالب است که به دروغ میآیند و نظام را متهم میکنند و آن وقت آقایان در جشنوارهای که به نام انقلاب است از آن پذیرایی میکنند.»
رسانهها و سیاستمداران اصولگرا مسئولان و دستاندرکاران جشنواره فیلم فجر را مستقیماً تهدید کرده و گفتهاند که به دلیل انتخاب فیلم "عصبانی نیستم" در این دوره از جشنواره "چند روز آینده، روزهای سختی" برای آنان خواهد بود.
اما صرف نظر از برخوردهای متاثر از دستهبندیهای ایدئولوژیک و سیاسی، باید پرسید که چرا این فیلم در بخش رقابتی جشنواره فیلم برلین عرضه نشده و تنها جایگاه مناسب برای آن بخش پانوراما بوده است؟ با توجه به سطح فیلمهایی که تا کنون در بخش اصلی برلیناله اکران شدهاند، این فیلم میتوانست نمایندهای شایستهای برای سینمای ایران در بخش رقابتی برلیناله باشد.