عصر یخبندان در مناسبات آمریکا و چین؟
۱۳۸۸ بهمن ۱۳, سهشنبهپس از اینکه ایالات متحدهی آمریکا از معاملهی تسلیحاتی تازهی خود با تایوان خبر داد، سیل انتقادات چین به سوی این کشور سرازیر شد. پکن «برآشفتگی عمیق» خود را از معاملهی «مشمئزکننده» آمریکا با تایوان بر زبان آورد و آن را «دخالت خشن» در امور داخلی خود خواند. چین گفت که این اقدام به مناسبات میان واشنگتن و پکن «زیانهای سنگین» وارد میکند.
به این ترتیب، در حالی که باراک اوباما با مشکلات فراوان داخلی و خارجی روبروست، مناسبات آمریکا و چین نیز که چندان گرم نبود، دچار یک شوک تازه شد. اکنون ناظران سیاسی میپرسند که آیا باید منتظرعصر یخبندانی در مناسبات میان دو کشور بود؟
آمریکا تاکنون به واکنش خشمگینانهی چین پاسخ خونسردانهای داده است. یک مقام بلندپایهی دولت آمریکا به روزنامهی "واشنگتن پست" گفت: «ما تاکنون بر اینگونه مشکلات چیره شدهایم و این بار نیز چیره خواهیم شد».
ولی باید یادآور شد که مشکلات میان دو کشور روی هم انبار شدهاند. این مشکلات در زمینههای اقتصادی، مالی، حقوقبشر، آزادی بیان و مسائل سیاست خارجی مانند برنامهی اتمی ایران و کرهی شمالی گوناگوناند و واشنگتن برای حل آنها به همکاری پکن نیازمند است.
همین جمعهی هفتهی پیش (۲۹ ژانویه) بود که هیلاری کلینتون، وزیر خارجهی آمریکا به چین هشدار داد، در برابر تشدید تحریمها علیه ایران مقاومت نکند، حتا اگر در معاملات تجاری با ایران در زمینهی انرژی، منافع گستردهای دارد.
یک روز پیش از آن، گری لاک، وزیر بازرگانی آمریکا از مشکلات شرکتهای آمریکایی در چین به دلیل کمبود شفافیت و امنیت حقوقی انتقاد کرده بود. تازهترین نمونهی اختلافات بر سر ماشین غولآسای جستجوگر گوگل بود که به دلیل سانسور و حملات سایبری از طرف چین، اخیرا تهدید کرده بود، فعالیتهای خود را در این کشور متوقف خواهد کرد.
با این همه، تجارت و سرمایهگذاری از فصول مثبت در مناسبات میان دو کشور است. ولی در این میان هر دو کشور گمرک خود را افزایش داده و یکدیگر را متقابلا به اقدامات حمایتگرایانه از کالاهای داخلی (پروتکسیونیسم) متهم میکنند.
آمریکا از ضعف «یوآن» واحد پول چین شاکی است و چین نیز که بزرگترین وامدهنده به آمریکاست، متقابلا تلاش میکند دلار را به عنوان ارز ذخیرهی جهانی ملغی و سبدی بینالمللی را جانشین این ارز کند. و اگر قرار باشد عدمتعادل اقتصادی در جهان کاهش یابد، چین باید کمتر صادر و بیشتر مصرف کند، در صورتی که در مورد آمریکا درست بر عکس است.
این مشکلات در حالی روی هم انبار شده که آغاز ریاستجمهوری باراک اوباما در کاخ سفید، برای بهبود مناسبات میان دو کشور امیدهای زیادی برانگیخته بود. اوباما مناسبات با چین را «مهمترین» در سیاست خارجی خود اعلام کرده بود.
واقعیت هم این است که از زمان عادی شدن مناسبات میان دو کشور در دههی هفتاد، هیچ رییسجمهوری مانند اوباما چنین در پی گسترش مناسبات با رهبران کمونیست چین نبوده است. ولی در جریان کنفرانس اقلیمی کپنهاگ، شکاف میان چین با آمریکا و دیگر کشورهای صنعتی بیشتر شد و در نتیجه دیدار اوباما از چین در ماه نوامبر سال پیش دستاورد چندانی نداشت.
مباحثات بر سر معاملهی تسلیحاتی آمریکا با تایوان تازه آغاز شده است. ولی دردسر تازهای نیز در راه است: در ماه فوریه دالایی لاما رهبر تبعیدی بوداییان تبت از آمریکا دیدن میکند. ممکن است اوباما نیز با او ملاقات کند. همین اقدام میتواند باعث شود که هوجینتائو رهبر حزب کمونیست و رییس دولت چین، دیدار ماه آوریل خود از واشنگتن را لغو کند.
BM/DK