«عملیات تروریستی چابهار، فاجعهای برای نیروهای امنیتی ایران»
۱۳۸۹ آذر ۲۵, پنجشنبهیک روز پس از انفجار انتحاری روز تاسوعا در چابهار، وزارت اطلاعات ایران خبر از دستگیری ۸ نفر از عوامل این حادثه تروریستی داده است. به نقل از سایت "واحد مرکزی خبر" (وابسته به صدا و سیمای جمهوری اسلامی) این افراد که گفته شده عضو گروه "جندالله" هستند، صبح پنجشنبه، ۲۵ آذر توسط ماموران امنیتی ایران دستگیر شدهاند.
در انفجار روز گذشته در چابهار دستکم ۳۳ نفر جان خود را از دست دادند. جندالله با انتشار اطلاعیهای در وبسایت خود، مسئولیت این عملیات تروریستی را بر عهده گرفته است. آلکس وطنخواه، تحلیلگر مسائل خاورمیانه درباره اهداف جندالله از این اقدام تروریستی میگوید.
دویچه وله: در حادثه تروریستی اخیر چابهار سازمان ملل، آلمان، امریکا، انگلیس و فرانسه بلافاصه این اقدام تروریستی را محکوم کردند. آیا حرکتی تروریستی با چنین واکنشهای منفی جهانی هدف جندالله بوده است؟ آیا صرفا برای بازتاب جهانی، جندالله اقدام به چنین کاری کرده است؟
آلکس وطنخواه: هدف جندالله و حرفی که امروز سازمان جندالله میزند این است که سیاستهای جمهوری اسلامی ایران تغییر کند. دوم این که بعد از دستگیری و اعدام عبدالمالک ریگی ، جندالله گفت که انتقام او را خواهد گرفت. بعد از اعدام عبدالمالک ریگی هم چندین حرکت تروریستی از این گروه دیدیم. جالب این است که خیلی از تحلیلگرها فکر میکردند بعد از اعدام آقای ریگی گروه جندالله به پایان عمر خودش رسیده است. اما این اتفاق نیفتاد. یعنی این گروه عملیاتهای خودش را در ابعاد بزرگتر و خونینتر ادامه میدهد. در چند سال اخیر بحث همهاش روی عبدالمالک ریگی بود، اما در چند ماه اخیر نشان داده شد که این گروه از آقای ریگی بزرگتر است. بهخاطر کارهایی تروریستی که کردهاند امریکا هم در چند ماه اخیر این گروه را به لیست سازمانهای تروریستی جهانی وزارت خارجه اضافه کرد.چرا گروه جندالله به این استراتژی روی آورده است؟ در میان اسامی کشتهشدگان انفجار چابهار تعدادی از بلوچهای اهل سنت چابهار هم حضور دارند؟ یعنی برخلاف دفعات قبل که جندالله اعلام میکرد تعدادی از شیعیان را کشته است اینبار حداقل ۷ نفر از اهل سنت هم جزو کشته شدگان هستند، این رویکرد جدید جندالله را چه طور تحلیل میکنید؟
اگر برگردیم به سال ۲۰۰۴ که جندالله به صحنه آمد، اولین کار آنها این بود که سر یکی از افسران سپاه پاسداران ایران را بریدند. بمبگذاریهایی که انجام دادند، به مردم عادی حمله کردند، تمام استراتژی آنها کاملا فرق میکرد با اکثر گروههایی که در ایران عملیاتهایی ضد دولت ایران کرده بودند. مثلا اگر مقایسه کنید با شورشگران کردستان ایران که همیشه هدفشان نیروهای انتظامی بودند، سیستم جندالله از روز اول فرق میکرد. مثل گروههای تندرویی که در عراق یا پاکستان هستند عملیاتشان را انجام میدادند. من فکر میکنم در تمام این سالها تاکتیک جندالله مثل همین علمیات اخیر است. حرف جندالله این نیست که از حقوق مردم سنی بلوچستان دفاع کند. بهنظر من انگیزه آنها این است که برنامههای بعضی سازمانها اطلاعاتی که پشت آنها هستند را جلو ببرد. عقیده من این است که آن سازمانهای اطلاعاتی از کشورهای عربی حوزه خلیج فارس هستند که الان در برابر ایران ایستادند. اگر به برنامه جندالله نگاه کنید از نظر استراتژیک با عقل جور در نمیآید که اگر جندالله میخواهد از حقوق مردم سنی بلوچستان دفاع کند، همان مردم را بکشد. بههمین خاطر انگیزههای دیگری پشت برنامهها و حرکات جندالله وجود دارد.
هم در کشته شدن دانشمند هستهای ایران که چندی پیش رخ داد و هم در حادثه تروریستی اخیر در چابهار، مقامات ایران بلافاصله واکنش نشان داده و آمریکا و اسرائیل و چند کشور غربی را متهم کردند. فکر میکنید این واکنشها از روی بررسی و دلایل عنوان میشود؟
مسئله ترور دو دانشمند ایرانی با بمبگذاری دیروز در چابهار فرق میکند. در سالهای گذشته واکنش مقامات ایرانی همیشه همین بوده است. اینکه سریع انگشتشان را به طرف آمریکا، اسرائیل و انگلیس نشانه روند و بگویند این کارها را آنها انجام دادهاند و آنها پشت این کارها بودهاند. مقامات ایرانی مستنداتی روی میز نمیگذارند تا مردم و تحلیلگرانی مثل ما آن را نگاه کنیم. این مسئله دفعه اول نیست، پارسال هم همین اتفاق افتاد. یک دانشمند دیگر ایرانی هم که در تهران کشته شد باز ما همین حرفها را شنیدیم. وزیر اطلاعات ایران گفت ما سند داریم ولی این سندها را ما هیچوقت ندیدیم.
در صحبتهایتان به حمایت سازمانهای امنیتی بعضی از کشورها از جندالله اشاره کردید ولی سوال من این است که فشارهایی که در این مدت به بلوچها آمده و حالا اعدامهایی که بوده است زمینه عضوگیری جندالله برای عملیاتهای تروریستی را فراهم نمیکند؟ آیا در بلوچستان ایران همدلی با جندالله وجود ندارد؟
تحلیلهایی که روی این مسئله شده نشان نمیدهد که گروه جندالله، در بین یک و نیم تا دو میلیون بلوچی که در ایران زندگی میکنند طرفداران زیادی داشته باشد. اگر مقایسه کنید با بلوچهایی که آنطرف مرز در پاکستان هستند و آنجوری که آنها کمک میکنند به شورشگران بلوچ پاکستانی کاملا فرق دارد. جندالله در ایران خیلی کوچکتر است. از نظر افراد میگویند بین ۲۰۰ تا ۸۰۰ نفر عضو جندالله هستند. باز هم اگر آمار بالا را در نظر بگیریم و بگوییم چیزی حدود ۸۰۰ نفر به آنها کمک میکنند یا مستقیما در این سازمان عضو هستند باز هم نسبت به کل جمعیت این استان رقم بزرگی نیست. در تحلیل من، مردم بلوچستان حاضر نیستند بروند و در مسجد بمب بگذارند و مردم را بکشند بهخاطر اینکه مثلا وضع اقتصادیشان بهتر شود. برای همین برمیگردم به این موضوع که سازمانهای اطلاعاتی منطقه حتما در حال کمک کردن به جندالله هستند. حالا من به سازمانهای امنیتی عرب اشاره کردم ولی نباید سازمان امنیتی پاکستان را فراموش کنیم.
کل قضیه این است که برای نیروهای امنیتی این اتفاق یک فاجعه است. اینکه بعد از شش سال که جندالله عملیاتهای تروریستی انجام داده و بعد از اینکه آقای ریگی را گرفتند و او را اعدام کردند هنوز نتوانستهاند جلوی این گروه بایستند و آن را خنثی کنند. یک آبروریزی بزرگی برای نیروهای امنیتی ایران است. نمیدانم در آینده میخواهند چه کار کنند ولی گروه جندالله اینطور که نشان میدهد در آینده باقی خواهد ماند.
حسین کرمانی
تحریریه: مصطفی ملکان