فرهنگ کتابخوانی، یک سرمایه ملی است
۱۳۸۶ خرداد ۳۱, پنجشنبهمطالعه آگاهی میآورد، کتاب خلوتی برای کتابخوان میشود تا فرد بیاندوزد و بیاندیشد. کتابخوانی اما آموختنی است و این آموزش باید از کودکی آغاز شود. فرهنگ کتابخوانی یک سرمایه ملی است که بازدهی خود را به شکلی مستقیم در پهنههای رشد یک کشور نشان میدهد. اما آمارهایی که از نرخ سرانه کتاب و کتابخوانی در ایران ارائه میشوند تأملبرانگیز و تأسفآورند:
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی: سرانه کتابخوانی در ایران به نسبت گذشته کاهش یافته است.
رادیو تلویزیون دولتی ایران: متوسط خواندن روزانه هر ایرانی، تنها ۱۶ ثانیه در روز است.
همایش مدیران کتابخانههای عمومی کشور: سرانه کتاب در ایران، سه به ازای دو نفر است.
به راستی چه چیز سبب شرایطی چنین ناگوار در فرهنگ مطالعه ایرانیان است؟ فقدان انگیزه؟ نبود فرصت؟ نبود عادت؟ تک بعدی بودن موضوعهای کتاب؟ هزینه تهیه کتاب؟
دردسرساز بودن آگاهی؟ یا دلایل دیگر؟
دکتر نوش آفرین انصاری عضو هیات علمی دانشگاه تهران و دبیر شورای کتاب کودک ایران در پاسخ به این پرسش که در دسته بندی عدم رویکرد کودکان به مطالعه چه نکاتی تقدم دارند میگوید: «یکی از مهمترین علتها از دید من که کتابدار هستم، مشکل کتابخانههاست. ما کتابخانه کانون پرورش فکری را داریم و کتابخانههای برخی مدارس هم هستند. اما همیشه وقتی به اول تابستان میرسیم، کتابخانه که باید جزیره آرامش و فرهنگ برای بچهها باشد، در دسترس آنها نیست. کودکان ما به مجموعهای کتاب خوب از طریق کتابخانه و همچنین کتابداری که آنها را راهنمایی کند، دسترسی ندارند.»
نوش آفرین انصاری به یکی دو اتفاق خوب از جمله ساخت کتابخانه عظیم ملی بر روی تپههای عباس آباد و راهاندازی بخش کودک و نوجوان آن اشاره کرده و میافزاید: «شورای کتاب کودک بالای میدان منیریه نیز ساختمانی دارد که از سوی خانوادههای پیشتاز و موحدی هدیه شده و ما آن را مبدل به یک کتابخانه عمومی کردهایم. این کتابخانه اکنون هفتصد عضو دارد و بعنوان یک الگو مورد توجه خیلی نهادها و خانوادهها و مهد کودکها قرار گرفته است.»
نوش آفرین انصاری مبنای فرهنگ مطالعه را بر گسترش کتابخانهها میگذارد. اما بسیاری نیز میگویند این فرهنگ در درجه اول از خانواده ناشی میشود. کودکی که در خانواده شاهد هزینه کردن برای خیلی چیزها به جز کتاب است، کودکی که کمتر پدر و مادر خود را در حال مطالعه میبیند؟ آیا میتواند رابطهای اصولی با کتاب داشته باشد؟
به گفته خانم انصاری: «برای خانواده ایرانی آموزش و آینده بچه خیلی مهم است. در همین کتابخانه منیریه، طبقه چهارم به بزرگسالان اختصاص یافته و ما تلاش میکنیم والدینی را که علاقمند به مطالعه هستند، تشویق کنیم. از روز افتتاح این طبقه ما روزانه یک عضو گرفتهایم و الان ۹۰ نفر عضو آن هستند. الگوی دیگرما در شورا،خواندن با خانواده است. طرح ما اینست که ده کتاب را طی ده ماه بخوانیم و در این مدت ده خانواده که از روز اول همدیگر را نمیشناختهاند و تنها عضو کتابخانهاند، در باره کتابهایی که خواندهاند با هم صحبت کنند. الگوی دیگر ما کتاب گویاست. الان در شورای کتاب کودک و در کتابخانه عمومی حسینیه ارشاد که بهترین کتابخانه ایران است، نوارهای زیادی از کتابهای خوب وجود دارد و ما همیشه خانوادهها بخصوص پدرها را که بیشتر در ماشین هستند، تشویق به خواندن کتابهای گویا میکنیم تا به این ترتیب فرهنگ مطالعه در میان خانوادهها را گسترش دهیم.»
از دیگر سو، خانوادههایی هم که خود اهل مطالعهاند، اعتراض میکنند که نظام آموزشی به قدری بچهها را با کتاب درسی خسته میکند و تکلیف مدارس آنقدر زیاد است که بچهها دیگر نه وقت و نه شوقی به خواندن کتاب دیگر دارند.
نوش آفرین انصاری این اعتراض را دربست نمیپذیرد و میگوید: «تجربه خود من نشان میدهد که بچه ایرانی با وجود فشارهای درسی و فشار امتحان و توقعهای سنگین خانواده، اهل مطالعه است. نباید فراموش کرد که در نظام آموزشی ایران، بچهها هم از طرف خانواده و هم از طرف مدرسه در منگنهاند، با این همه آنها به کتاب و مطالعه علاقمند میمانند. آمار هم نشان میدهد که بچههایی که خوب کتاب میخوانند، در درس هم موفق ترند. متاسفانه بازیهای کامپیوتری و خیلی عوامل دیگر باعث میشود که وقت بچههای نسل جدید کمتر باشد اما علاقه آنها به نظر من کمتر نشده و باید این علاقه را پروراند.»
دکتر انصاری به فعالیتهای شورای کتاب کودک در زمینه تهیه فرهنگنامه کتاب کودک و نوجوان که حاوی ۱۷۰۰ مقاله است و تاریخ ادبیات کودکان در ایران اشاره میکند. به گفته این کتابدار، ترجمه در ادبیات کودک و نوجوان در ایران بیشتر به چشم میخورد حال آن که تالیف بر مبنای بوم شناسی خود کشور، میتواند مخاطبان بیشتری داشته باشد. به گفته خانم انصاری، عدم تنوع کتاب کودک در ایران نیز دلیل دیگری است در آمار پایین کتابخوانی کودکان: «یک برنامه ریزی ملی و سراسری برای نشر کتاب در ایران نبوده است. چنین طرحی چند سال پیش مطرح شد اما به جایی نرسید. نگاه کل نگر به نیازهای جامعه خود ما در تنوعهای موضوعی از گیاه و جانور و اقوام و تاریخ و شرح حال و رمان و رمان واقع گرا وجود ندارد. البته نباید فراموش کرد که بخش بزرگی از نشر کتاب کودک در ایران مخفی است و دلیل هم آن است که ما یک کتابفروشی متمرکز و بزرگ نداریم و امکان مشاهده یکجا برای بیننده وجود ندارد.»
نوش آفرین انصاری نقش مدرسه و آموزگاران در تشویق بچهها به مطالعه را نیز مورد تاکید قرار میدهد و میگوید مدتی است مسئولان مدارس به کلاسهای شناخت ادبیات که توسط شورای کتاب کودک برگزار میشود، علاقمند شدهاند.
او در این باره یادآور میشود: «اخیرا در نیشابور و مشهد یک دوره بسیار موفق داشتیم و دورههای دیگری هم در تهران داشتهایم که نشانگر حرکت اطلاع طلبانه جامعه نسبت به ادبیات کودکان است. ما الان بیست و یکمین کارگاه آشنایی با ادبیات کودکان را داریم به پایان میبریم. حدود ۵۵ نفر، نه ماه با ما ماندهاند و هر دوشنبه واقعا کار کردهاند. این دورهها، پایههای مطالعه کودکان و راههای آشنایی کودکان با ادبیات و کتاب را قوی تر میکند.»
مهیندخت مصباح