قانون جدید مهاجرت آلمان "بهانهای" برای جلوگیری از ازدواج اجباری
۱۳۸۶ تیر ۲۱, پنجشنبهدر پایان سال ۲۰۰۶ تعداد خارجیان در آلمان، نزدیک به ۷۵/۶ میلیون نفر بود. در مجموع بیش از ۱۱۷ هزار زن و مرد در سال ۲۰۰۵ تابعیت آلمان را دریافت کردند و دارای پاسپورت آلمانی شدند.
بیشتر این خارجیها از کشورهای ترکیه، ایتالیا، لهستان، صربستان و مونته نگرو، یونان و کرواسی بودهاند و در این میان نیز ۴۴۸۲ ایرانی موفق شدند، تابعیت آلمان را دریافت کنند.
انجمن آگیسرا (Agisra- انجمن ضد سوء استفادۀ جنسی و نژادی بینالمللی) در شهر کلن، یکی ازانجمنهای کمک کننده به زنان مهاجر و پناهنده است. تمام هفت کارمند این انجمن، خود جزو مهاجرینی هستند که در آلمان زندگی میکنند. بهشید نجفی هم یکی از آنان است، کسی که از همان ابتدای شروع فعالیت آگیسرا در ۱۴ سال پیش به زنان پناهنده و مهاجر کمک کرده است.
قانون جدید مهاجرت آلمان مبنی بر دانستن زبان پیش از ورود به این کشور برای جلوگیری از ازدواج اجباری، بهانهای شد تا با وی به گفتگو بنشینیم.
دویچه وله: خانم نجفی در قانونی که توسط دولت آلمان وضع شده است، دانستن زبان آلمانی برای خارجیها و به خصوص ترکها الزامی شده است. بسیاری از انجمنهای ترکها و حتی روزنامههای این کشور نسبت به تصویب این قانون این واکنش نشان دادهاند. آیا این قانون شامل حال دیگر خارجیها مثل ایرانیها هم میشود؟
بهشید نجفی: تا آنجایی که من اطلاع دارم شامل حال ایرانیها هم میشود. این قانون عمدتاً شامل حال عمده کشورهای دنیا میشود. فقط کشورهای غربی از این حالت مستثنی شدهاند.
برخی از زنان، مثلاً زنان ترک یا زنان ایرانی، در کشور محل سکونتشان به طور غیابی به ازدواج مردی که در آلمان ساکن هست، در میآیند و هنگامی که به آلمان میآیند، هیچ پیش زمینهای از زبان و فرهنگ آلمان ندارند. یکی از دلایلی هم که دولت آلمان برای اجرای چنین قانونی برشمرده، جلوگیری از ازدواجهای اجباری بوده است. با توجه به نوع کارتان، تجربۀ شما از این زنان که به آلمان میآیند، چیست؟
من فکر میکنم که جلوگیری از ازدواجهای اجباری، بهانهای از طرف دولت آلمان بوده است. به نظر من، این کار برای سختتر کردن قانون صورت گرفته است. ما بر اساس کاری که میکنیم، سالهاست که شاهد مراجعۀ زنان و دختران جوانی هستیم که به اجبار ازدواج کردهاند. بر طبق چیزی که من از خانم بومر(Böhmer- معاون خانم مرکل در امور انتگراسیون) شنیدم، آنها باید در حد ساده با زبان آلمانی آشنا باشند. اما بر پایۀ تجربیات ما، حتی با وجود دانستن ۲۰۰ یا ۳۰۰ لغت آلمانی هم، این زنها نمیتوانند هیچ دفاعی از خود کنند.
من فکر میکنم که دولت آلمان این قوانین را گذاشته که ورود مهاجران را سخت تر و محدودتر کند. ما مراجعه کنندگان ایرانی هم داشتهایم که میتوانند به آلمانی صحبت کنند، ولی متأسفانه شرایطشان به نوعی است که مجبورند در این نوع از ازدواجها که با خشونت هم همراه است، باقی بمانند. صد در صد برا ی ما هم خیلی مهم است که این خانمها زبان آلمانی بلد باشند.
در سال ۲۰۰۵ قانون مهاجرت را تغییر دادند و از آن موقع تا الان هر کسی که وارد آلمان می شود، موظف به شرکت در کلاسهای زبان آلمانی است. به نظر ما همین قدم کافی بود. ما هم معتقدیم که بهتر است این خانمها هم زبان آلمانی را یاد بگیرند، اما این امکان را همینجا در اختیارشان بگذارند، نه اینکه مجبور باشند در کشور خودشان زبان را یاد بگیرند. مثلاً درشهرهای کوچک ایران یا در ترکیه این امکان فراهم نیست. حتی در شهرهای بزرگ هم یادگیری زبان ارزان نیست. یعنی فقط عدۀ محدودی میتوانند از این امکان استفاده کنند.
خانم مرکل نمایندگان انجمنهای اجتماعی را برای معرفی برنامۀ جدید انتگراسیون دعوت کردهاند. با توجه به اینکه ایرانیها در آلمان انجمنهای مختلف دارند و حتی عضو حزب سبزها هم هستند ،آیا در بین این نمایندگان، نمایندهای هم از انجمن ایرانیها حضور دارد؟
من دقیقاً از این موضوع اطلاعی ندارم ، فقط تا آنجایی که میدانم در حدود ۸۰ نفر به این جلسه دعوت شده بودند. البته من شخصاً در جلسهای که در سال گذشته در این مورد برگزار شده بود، شرکت کردم. . در آن جلسه ۶ گروه کار تشکیل شده بود که من در گروه ۴ که مربوط به مسایل زنان بود شرکت داشتم. ما در مجموع ۴ بار در این جلسات حضور داشتیم و پیشنهاداتمان را هم دادهایم.
خانم نجفی، یکی از مواردی که در آلمان شاهد آن هستیم، تشکیل جامعۀ موازی ترکها یا عربها است. به این معنا که آنها مثلاً یک ترکیه یا یک مراکش سنتی را برای خودشان در آلمان پدید آوردهاند. آیا به نظر شما این قانون، این جوامع موازی را، مثل جامعۀ عربها و یا ترکها را که در متن جامعۀ آلمان به وجود آمده اند، از بین می برد؟
من فکر میکنم که این اتفاق با این قانون نمیافتد. اینها متفاوت است. اولاً قانون را سختتر کردهاند، یعنی قوانین مهاجرت را سختتر کردهاند. به نظر من، جلسۀ خانم مرکل با نمایندگان انجمنهای مهاجران در آلمان بیشتر یک اقدام سمبلیک است که از طریق آن دولت میخواهد بگوید که خواستار جذب شما به جامعه هستیم. من این را مثبت میبینیم اما بیشتر حالت سمبلیک دارد. چراکه عمدتاً جذب مهاجران در جامعه از طریق قوانین صورت میگیرد و هنگامی که آنها این قوانین را سختتر و مشکلتر کنند، این جذب نیز بالطبع آن سختتر خواهد بود.
پس با این وجود، این قانون در آینده جذب خارجیها را در جامعه مشکل خواهد کرد.
من فکر میکنم که این قانون ورود آنها را سختتر خواهد کرد. برای مثال بند قانونی جدید را که به تازگی اضافه کردهاند. تا پیش از این جوانان، تا زیر سن ۲۳ سال، که در اینجا به دنیا آمده بودند و بزرگ شده بودند، مجبور نبودند که حتماً کار کنند تا پاسپورت آلمانی بگیرند. الان قانون به این صورت شده است که آنهایی هم که زیر ۲۳ سال هستند و قبلاً میتوانستند بدون کار و درآمد پاسپورت آلمانی بگیرند، دیگر این امکان را ندارند. یعنی باز این قانون، این را سختتر میکند که انسانهایی که در اینجا هستند، خودشان را جزیی از این جامعه حس کنند و یکی از مسائلی هم که باعث ایجاد جذب آنها به جامعه میشود، اینست که بتوانند ملیت آلمانی بگیرند.
طرح کلی شما به عنوان کسی که سالها در امر کمک رسانی به مهاجران و پناهندگان فعال بوده، چیست؟
ما در امر مبارزه با ازدواجهای اجباری طرحها و پیشنهادهای خودمان را ارائه دادهایم که حتی این طرحها در وب سایت ما هم قابل دیدن است. به نظر من، دولت باید قانون را برای اینگونه از زنان بازتر کند نه اینکه مشکلتر. من فکر میکنم که در مبارزه با ازدواجهای اجباری پیشنهادهای دیگری هم وجود دارد که دولت آلمان اصلاً به آنها توجه ندارد.