مدیر جشنوارهی فیلم هنری: آثار شیرین نشاط، جهانیاند
۱۳۸۶ مهر ۲۵, چهارشنبهفیلمهنری، در اواسط دههی شصت قرن پیش به پشتوانگی اعتراضات مردمی علیه جنگ ویتنام و هنجارهای پوسیدهی اجتماعی که قدرت خود را با نظامیگری تثبیت میکرد، پا به عرصهی وجود گذاشت. این ژانر هنری، در ابتدا مبارزهی نسلی که به ساختارهای مسلط اقتصادی ـ سیاسی و تسلط تلویزیون و رسانههای توده ای انتقاد داشت، بهطور مستند به تصویر میکشید و ثبت میکرد. در این مرحله، بهرهگیری از هر موضوع و موتیفی مجاز بود: تبلیغات کالایی، اخبار روز، گزارشهای مستند تلویزیونی... اندی وارهول در نیویورک، نمایندهی برجستهی این ژانر بود. آثار ادامهدهندگان راه او، از تاریخ هجدهم تا ۲۴ اکتبر، در سومین "جشنوارهی بینالمللی فیلم هنری" در کلن ـ بن، به نمایش گذاشته میشوند: دوگ آیتکن (Doug Aitken) آنی لایبوویچ (Annie Leibovitz) شیرین نشاط و الریکه اوتینگر (Ulrike Otteinger) از جملهی این هنرمندانند.
برنامهی جشنواره
در این جشنواره علاوه بر نمایش تازهترین فیلمهای هنری، که در بخشهای مسابقه و جنبی این فستیوال گنجانده شده اند، فیلمهای سینمایی که به نوعی، موضوع آفرینش هنری را دستمایه قرار دادهاند، نیز به نمایش در میآیند؛ از جمله اولین فیلم کارگردان جوان آلمانی، پیا مارایس (Pia Mariais) با عنوان "بیتربیتها". مارایس که در آفریقای جنوبی به دنیا آمده است، در این فیلم با دیدی هنری به مسئلهی شیوهی تربیتیای که پس از جنبش دانشجویی دههی هفتاد قرن پیش در آلمان رایج شد، میپردازد. این روش تربیتی اعمال هرگونه امر و نهی و خشونت را رد میکند. فیلم سینمایی "چهار ماه، سه هفته و دو روز" از کارگردان رومانی، کریستیان مونگیو (Cristian Mungiu) که امسال برندهی جایزهی نخل طلایی جشنوارهی کن شد، نیز در این بخش نشان داده میشود.
مروری بر آثار شیرین نشاط
نمایش مجموعهی فیلمهای هنری شیرین نشاط در بخش "مروری بر آثار یک هنرمند برجسته"، جای خاصی در این جشنواره به خود اختصاص داده است. نشاط در هر شش فیلم سیاه ـ سفید خود که از ۱۹ تا ۲۴ اکتبر، در موزهی لودویگ شهر کلن و موزهی هنر شهر بن به نمایش گذاشته میشوند، به یک موضوع با اجراهایی متفاوت و هنرمندانه میپردازد: نقش زن در جامعهای بیگانه با تجدد و دربند ساختارهای سنتی. نشاط که در اوایل دههی نود با سری عکسهای خود، به نام "زنان خدا" (Women of Allah) در جامعهی هنری نیویورک مطرح شد، با ساختن فیلم بحثبرانگیز "تلاطم"، موقعیت خود را در عرصهی بینالمللی هنر تثبیت کرد. او در این فیلم با استفاده از موزیک، به محدودیتهای اجتماعی زن و مرد میپردازد. او در سالهای دههی نود، همچنین چند فیلم دیگر با همین دستمایه ساخت که برای نمایش آنها به نمایشگاههای بینالمللی از جمله "دکومنتا" دعوت شد. نشاط با هنرمندان حرفهای که در هالیوود دوره دیدهاند، کار میکند. چندی پیش او آخرین صحنههای اولین فیلم سینماییاش را به نام "زنان بدون مردان" که بر اساس داستان کوتاهی از نویسندهی پرآوازه، شهرنوش پارسیپور، ساخته شده، در مراکش به پایان رسانده است. شیرین نشاط، امسال به عنوان عضو هیئت داوران این فستیوال با آن همکاری میکند.
گفتوگو با مدیر هنری جشنواره
برای این که با برنامه و هدف "جشنوارهی بینالمللی فیلم هنری" و نقش و جایگاه آثار شیرین نشاط در آن بیشتر آشنا شویم، با مدیر هنری این فستیوال، هاینتس پتر شورفل (Heinz Peter Schwerfel) به گفتوگو نشستهایم.
هاینتس پتر شورفل (Heinz Peter Schwerfel) پایهگذار و مدیر هنری جشنوارهی فیلم هنری است که سالها به عنوان معاون سردبیر مجلهی معتبر "هنر" فعالیت داشته و حالا به عنوان روزنامهنگار آزاد، با روزنامههای تسایت و "هنر"، همکاری میکند. شورفل به خاطر فیلمهایی که در بارهی نقاشان و هنرمندان معروف آلمانی از جمله گئورگ بازلیتز (Georg Baselitz) ربهکا هورن (Rebecca Horn) یوخن گرتز (Jochen Gerz) و دیگران ساخته، موفق به دریافت جوائز ارزنده بسیاری شده است.
فیلم هنری یا هنر ویدیویی در میانهی سالهای شصت به عنوان واکنشی انتقادی به جنگ ویتنام، حرکتی ضد امپریالیستی بود. این ژانر هنری در واقع به عنوان اعتراض به قراردادهای پوسیدهی اجتماعی پا گرفت. امروزه فیلم هنری، بیشتر مشغول ساختن فیلمهای پورنو با دیدی غیرانتقادی است. به نظر شما در این میان چه اتفاقی افتاده است؟
هاینتس پتر شورفل: این روندی است که بهطورکلی در عرصهی هنرهای تجسمی صورت گرفته است. در سالهای شصت و هفتاد، ما با هنری اجتماعی ـ انتقادی روبرو بودیم. این هنر، گاهی حتی خیلی روشن، سیاسی و رک بود و آن برههی زمانی را با نگاهی انتقادی همراهی میکرد. هنر این سالها به خیلی چیزها اعتراض داشت؛ حالا میخواست افتضاحات سیاسی باشد (مثل جنگ ویتنام، فساد و رشوهخواری، دولت پلیسی و ...) یا تابوهای اجتماعی (چون عدم تساوی حقوق زن و مرد، تحت فشار قرار دادن اقلیتها، مثل همجنس خواهان).
هنر امروز، هنری معترض نیست. هنری مخرب (براندازنده) است که اشکال بهروز به خود میگیرد و میکوشد از درون به مسائل (اجتماعی) بپردازد. مثلاً سینمای هنری، دیگر به مانیپولاسیون که از طریق رسانههای تودهای صورت میگیرد، بهطور مستقیم حمله نمیکند، بلکه اینگونه مانیپولاسیون از سوی برخی از هنرمندان برای طرح پرسشهای دیگر، مورد (سوء) استفاده قرار میگیرند. این امر علاقه به انگیزههای روایتی را هم که امروزه در فیلم هنری میبینیم، توضیح میدهد. در حالی که هنر ویدئویی در سالهای هفتاد، خیلی تجریدی و شکننده بود.
فیلم هنری در حال حاضر با ابزاری که از نظر فنی بسیار کاملاند، داستانی را در رابطه با فعل و انفعالاتی تعریف میکند و از این راه توجه تماشاگر را برمیانگیزد؛ حالا این مهم نیست که برانگیختن توجه، به مسئلهای درست است یا نه... مثالی که شما زدید، پورنوگرافی، هم از جملهی این موضوعهاست که در نظر اول عادی جلوه میکنند ولی بعد، وقتی بیشتر دقت کنیم، میبینیم که از نظر اجتماعی بحثانگیزهم هستند. پرداختن به پورنوگرافی، هنوز هم تابو ست، هر چند که مدتهاست بر رفتار جنسیتی جوانان کشورهای صنعتی تأثیر میگذارد.
اصلاً برپایی جشنوارهی فیلمهای هنری چه اهمیتی دارد؟ چرا این فستیوال باید در کلن برپا شود و نه در پاریس یا بروکسل؟ آیا وزن علاقمندان آلمانی فیلمهای هنری در این عرصه بیشتر از هنرمندان سایر کشورهاست یا اکثریت با آنهاست؟
کلن، برای برپایی جشنوارهی فیلمهای هنری جای بسیار مناسبی است. چون کلن به عنوان شهر هنر و رسانهها نقش تاریخی مهمی در ارزشگذاری بر هنر این هنرمندان داشته است. این ربطی به وزن و اکثریت و اقلیت ندارد. هنرمندان انگلیسی و فرانسوی، بیشتر فیلم هنری میسازند تا هنرمندان آلمانی. در آلمان هم هنرمندان برلینی فعالترند تا کلنیها. من که کلنی هستم، مبتکر این جشنواره بوده ام و برای همین هم این فستیوال در این شهر برگزار میشود. مثل این که فستیوال فیلم کوتاه، در ابرهاوزن، برپا میشود و جشنوارهی هنر رسانهای در ازنابروک.
شما در مقالهای در کاتولوگی که به مناسبت اولین جشنوارهی فیلم هنری در سال ۲۰۰۳ برگزار شد، نوشتهاید که فیلمهای هنری از آفریقا، آمریکای جنوبی و آسیا بسیار نادر است. امسال بخشی با عنوان "مروری به فیلمهای شیرین نشاط" یکی از قسمتهای اصلی این جشنواره را تشکیل میدهد. فکر میکنید، از آنجا که شیرین نشاط، در نیویورک زندگی می کند، آسیایی نیست یا شرایط ساخت فیلم هنری در این قارهها تغییر کرده است؟
امروزه فیلمهای هنری از آسیا و آمریکای جنوبی بهگونهای بارز بیشتر شده است. ولی در آفریقا که ساختار تکنیکی و نیز موزهها چندان تکامل نیافتهاند، هنوز به روال سابق است. ولی افزایش فیلمهای هنری در آسیا و آمریکای جنوبی از این جهت است که هم بازار هنری غرب، بیشتر به این قارهها نظر دارد، و هم این که در کشورهای این قارهها بهطور سنتی، صنعت فیلم پرسابقه است: ایران، هند و نیز آرژانتین یا برازیل کشورهایی هستند که بعضاً صنعت سینمایی کوچک، ولی محکمی دارند. مثلاً در ایران، پیشینهی ساختن فیلمهایی موسوم به "فیلم مولف" بسیار درخشان است. این فیلمها در حال حاضر حتی در برنامههای سینمایی اروپا هم گنجانده میشوند. بر اساس این سنت فیلمی، بسیاری از هنرمندان جوان که سرمشقهای هنر ویدئویی نداشتند، برعکس هنرمندان آمریکای شمالی و اروپا، در این کشورها فعال شدهاند. با این وجود ما فیلمهای شیرین نشاط را نشان نمیدهیم، برای آن که او ایرانی است، یعنی نه به عنوان نمایندهی یک کشور یا یک قاره، بلکه به این دلیل که او شخصیت برجستهای در زمینهی ساختن فیلم هنری است.
نشاط چه چیزی برای تماشاگر غربی دارد که تعریف کند؟ چه چیزی در کارهای او، شما را به عنوان کارشناس هنر، جلب میکند؟
ـ من کارهای شیرین نشاط را در آغاز سالهای نود کشف کردم. در آن زمان او آثارش را با عنوان "زنان خدا" به نمایش گذاشته بود: تصاویری از خودش در نقش زنی مسلح و با حجاب که نوشتههایی به عربی روی پوستش نقش کرده بود. این آثار در شکل و موضوع بسیار نو بودند. اولین کارهای فیلمی او را که "تلاطم" نام داشت و در سال ۱۹۹۸ به نمایش گذاشت، هنوز هم بهعنوان یکی از کارهای اصلی تاریخ جدید فیلمهای هنری، بهروز است. نشاط از نظر استیل و موضوعی، راهی بسیار نو، احساسی و هنوز هم خیلی تازه را آغاز کرده است. موضوعهای او از واقعیت سرچشمه میگیرند و مسئلهی زن، مذهب و جامعه را مطرح میکنند که به خاطر دو مقولهی مهاجرت و سیاست، در حال حاضر جهانی هستند، و به هیچ روی به ایران یا این و آن کشور عربی محدود نمیشوند. آثار نشاط، افزون بر این، به عنوان کار او، بلافاصله قابل شناسایی هستند. چون از نظر عکاسی و نظم صحنه، به خود او اختصاص دارند و دستخط او را نشان میدهند. کارهای نشاط، علاوه بر این، درآمیزی موفق سینما و هنر را به نمایش میگذارند و این در چارچوب جشنوارهی فیلم هنری و پیوند آن با سینما و هنر اهمیت ویژه ای دارد.
مصاحبه و برگردان: امید