مرحلهی صنعتی غنیسازی اورانیوم: ادعا یا واقعیت؟ • مصاحبه
۱۳۸۶ فروردین ۲۴, جمعهدویچهوله: هفتهی گذشته رییس جمهور ایران خبر تولید اورانیوم غنیشده در سطح صنعتی را اعلام کرد، در حالیکه دیروز محمدالبرداعی اعلام نمود که فقط چندصد دستگاه سانتریفوژ در نطنز فعال است. به نظر شما هدف ایران از اعلام این خبر چه بوده؟
احمد زیدآبادی: به نظر من دو هدف را میشود راجع به این مسئله متصور شد. اول اینکه ایران به نظر میرسد اصرار دارد خودش را در آن نقطهی غیرقابل بازگشت در پروژهی غنیسازی نشان بدهد، بهطوریکه جامعه جهانی را در مقابل یک عمل انجامشده قرار بدهد. به این معنا که آنها فکر کنند ایران بهطور کامل به چرخهی سوخت هستهای دست پیدا کرده و راهی برای بازگشت نباشد و نهایتا با ایران بهرحال به توافق برسند، بدون اینکه خواهان تعلیق عملیات تاسیسات نطنز باشند. هدف دوم ممکن است به افکار عمومی داخلی برگردد. به هرحال دولت جدید ایران ادعا کرده است سیاستهای دولت گذشته را کنار گذاشته و در جهت پیشبرد برنامهی هستهای به شتاب پیش میرود. خُب بعد از یکسال قاعدتا باید به بخشی از نیروهایی که در داخل، این حرفها را باور کردهاند پاسخ میداد و این پاسخ را بهجای اینکه در عمل داده باشند، سعی کردهاند در ادعا بدهند و اعلام کنند ما وارد مرحلهی جدیدی از تولید سوخت شدهایم، در حالی که عملا در روی زمین اتفاق ویژهای رخ نداده است.
دویچهوله: به نظر شما آیا رسیدن ایران به مرحلهی صنعتی باعث عقبنشینی غرب در مذاکرات هستهای میشود، یا برعکس میتواند مثلا آمریکا را تحریک به واکنشهای تند بکند؟
من تصور میکنم ارزیابی مقامهای ایرانی از اینکه به آن نقطهی غیرقابل بازگشت برسند ارزیابی صحیحی نیست. به دلیل اینکه در واقع شتاب ایران در برنامهی هستهای و رسیدنش به یکسری پیشرفتهای جدی در این زمینه اتفاقا باعث واکنش شدیدتر جامعهی جهانی میشود و حتا ممکن است بحث مربوط به بحران هستهای ایران را از فاز فشارهای سیاسی یا اقتصادی، وارد برخی از برنامههای نظامی هم بکند. از این جهت من فکر میکنم شاید به صلاح ایران هم نباشد که بخواهد به آن نقطه دسترسی پیدا کند. شاید هم اساسا به همین علت است که خود حکومت با آنکه اعلام کرده بود که ممکن است هزاردستگاه سانتریفیوژ در تاسیسات نطنز نصب کند، از اعلام چنین خبری خودداری کرده است. بههرحال به نظر میرسد حتا در خود سیستم راجع به آن نقطهی غیرقابل بازگشت یک نظر واحد وجود ندارد یا لااقل پارادوکسهایی در این زمینه میان کسانی که مسئول این برنامهها هستند، وجود دارد.
اشاره کردید که ممکن است اعلام این خبر از سوی آقای احمدینژاد مصرف داخلی داشته باشد. الان باور عمومی نسبت به برنامهی هستهای در داخل ایران به چه صورت است ؟
راستش تا آنجایی که من در جریان هستم و با آن مردمی که من ارتباط دارم، چندان راجع به این قضیه حساس نیستند. ولی کسانی که برنامهی نطنز را از تلویزیون تماشا کرده بودند، به مصنوعی بودن این برنامه خیلی اعتقاد داشتند و تاثیر منفی رویشان گذاشته بود. خُب تشکیکی هم که روسها که بهرحال روابط بهتری نسبت به سایر قدرتها با ایران دارند و همینطور فرانسویها و بقیهی کشورها و اخیرا هم آقای البرداعی راجع به این فصل قضیه داشتهاند، خب بیاعتمادی را قاعدتا به ادعاهای مقامات ایرانی در میان مردم دامن زده. یعنی در مجموع تا آنجایی که من میدانم، مردم بیشتر به مسئلهی گرانیهایی که روند سرسامآوری گرفته است، توجه دارند تا به مسایل کلان سیاست و همینطور مسئلهای مثل پروژهی هستهای.
ایران همچنان ادعا میکند که اورانیوم غنیشده را برای سوخت نیروگاه اتمی میخواهد، اما ایران اصلا هنوز نیروگاه اتمی ندارد و با مشکلی هم که با روسیه بر سر نیروگاه بوشهر پیش آمده است انتظار نمیرود به این زودیها این نیروگاه به بهرهبرداری برسد. آیا به نظر شما ایران میخواهد با رسیدن به مرحلهی صنعتی بهزعم خودش فقط در مذاکرات پوئن بگیرد یا قصد دیگری دارد؟
راستش از نیت کشورها نمیشود چندان اطلاعی داشت. ما روی ادعاها میتوانیم صحبت کنیم و اینکه این ادعاها چقدر با هم هماهنگ و سازگار است. بهرحال این پرسشی است که مقامات ایرانی هنوز جواب روشنی به آن ندادهاند و بهرحال ما نیروگاهی فعلا نداریم، نیروگاه بوشهر هنوز تکمیل نشده است و اگر هم تکمیل بشود، تا دهسال سوخت آن با روسهاست. یعنی براساس قرارداد تکمیل آن تا دهسال باید این سوخت را تامین کنند. بنابراین ایران با اصرار بر این قضیه و عجلهای که نشان میدهد خودش را در معرض اتهام جامعهی جهانی قرار داده و هرچه ایران اصرار بیشتری بورزد، ظاهرا میتواند بعضی کشورهایی را که علاقمند نیستند با ایران خیلی تند برخورد بشود بیشتر نسبت به این مسئله متقاعد کند.