مطبوعات ایران در منگنه دو نظام (۲)
۱۳۸۷ بهمن ۱۸, جمعهآذرماه سال ۱۳۵۷ خورشیدی، یک ماه پس از آغاز اعتصاب بزرگ مطبوعات، از آنجا که روزنامهها حقوق کارکنان خود را نپرداخته بودند، سندیکا با گشایش یک حساب بانکی، از مردم خواست که به اعتصابیون کمک کنند. چند روز بعد از گشایش این حساب، "حاج حسین مهدیان" و " حاج محمود مانیان" از رهبران جامعه بازاریان تهران، ضمن دیدار با هیئتمدیره سندیکای نویسندگان و خبرنگاران، اعلام کردند که بازاریان حاضرند هرمیزان پول که سندیکا میخواهد تامین کنند تا اعتصاب با شکست روبرو نشود. هیئت مدیره سندیکا، ضمن رد این پیشنهاد، به این دو یادآور شد که اعتصابیون، تنها کمکهای کوچک مردم را میپذیرند و تمایلی به دریافت کمک از سوی، شخصیتها، احزاب و سازمانها ندارند.
چند روز پس از این دیدار، بی بی سی گزارش داد که آیت الله خمینی شش میلیون تومان به اعتصاب مطبوعات کمک کرده است. این گزارش، در شرایطی پخش میشد که پیش از آن، نه مذاکره ای با آیت الله خمینی صورت گرفته و نه پولی به حساب سندیکا واریز شده بود. هیئت مدیره سندیکا، برای رفع سوء تفاهم در افکار عمومی، بلافاصله متنی را در اختیار همه خبرگزاری ها قرار داد. در این متن، که به سراسر جهان مخابره شد، هرنوع ارتباطی میان اعتصاب و آیتالله خمینی تکذیب شد.
یک دروغ تاریخی
شانزدهم دیماه ۱۳۵۷، همزمان با پایان اعتصاب و آغاز نخست وزیری دکتر شاپور بختیار، تیتر اصلی کیهان، چنین بود: « اعتصاب مطبوعات به فتوای امام خمینی پایان یافت» . این خبر، را، دبیر سرویس اقتصادی وقت کیهان و رئیس هیئت مدیره سندیکای نویسندگان و خبرنگاران، بدون آگاهی سایر اعضای هیئتمدیره در اختیار کیهان قرار داده بود.
محمد خوانساری، رئيس هیئتمدیره سندیکا، نوه آیتالله خوانساری بود و به این دلیل مناسبات تنگاتنگی با روحانیت داشت. شب پیش از انتشار روزنامهها، اعضای هیئت مدیره سندیکا، در بازگشت از خانه بختیار، جلسه خود را برای تصمیمگیری درباره سرنوشت اعتصاب تشکیل دادند و به اتفاق آراء تصمیم به پایان اعتصاب گرفتند. در این نشست، محمد خوانساری پیشنهاد کرد که با آیتالله طالقانی در این مورد مشورت شود. اما سایر اعضای هیئت مدیره، به اتفاق، بر این نکته تاکید کردند که اعتصاب با اراده جمعی روزنامهنگاران آغاز شده و ارتباطی با جامعه روحانیت نداشته است. بنابر این، در مورد پایان دادن به آن نیز، سندیکا به نمایندگی روزنامهنگاران تصمیم میگیرد و نه روحانیت.
روز بعد، هنگامی که روزنامه با انتشار فتوای آیتالله خمینی از چاپخانه بیرون آمد، اعضای سندیکا از رحمان هاتفی سردبیر وفت کیهان توضیح خواستند. او توضیح داد که محمد خوانساری موضوع پایان اعتصاب را با نمایندگان آیتالله خمینی در میان نهاده و آنها در تماس با پاریس، از آیتالله خمینی خواستهاند که در این مورد فتوا صادر کند.
یک دیدار تاریخی
چند هفته پس از انتشار مجدد مطبوعات، کمیته استقبال از امام خمینی، که مقر آن مسجد قبا بود، خواستار دیدار با هیئت مدیره سندیکای روزنامه نگاران شد. در این دیدار، از سوی سندیکا محمدعلی سفری (دبیر)، محمد خوانساری (رئیس) و هرمز مالکی (خزانهدار) حضور داشتند. کمیته استقبال از آیتالله خمینی را دکتر بهشتی، دکتر مفتح، حجتالاسلام رفسنجانی و چند تن دیگر نمایندگی میکردند.
در این دیدار، ابتدا دکتر بهشتی درباره اهمیت اعتصاب مطبوعات در پیشرفت روند انقلاب سخن گفت. وی سپس از نمایندگان سندیکا پرسید: «به نظر آقایان چند درصد مردم از رهبری امام خمینی پیروی میکنند»؟ اعضای سندیکا پاسخ دادند: «صرفنظر از طرفداران رژیم شاهنشاهی، تقریبا همه». دکتر بهشتی گفت: « ما میگوئیم ۸۰ درصد، قبول دارید؟» پس از پاسخ مثبت سندیکائیها، دکتر بهشتی گفت: «پس عدالت ایجاب میکند که هشتاد درصد صفحات و ستونهای روزنامهها را به امام خمینی و طرفداران ایشان اختصاص بدهید. بقیه هم باشد برای سایر گروهها».
این برخورد، خشم زنده یاد محمدعلی سفری دبیر سندیکا را چنان برانگیخت که گفت: «ما را یک هفته پیش به ساواک احضار کردند. فکر نمیکردیم که یک هفته بعد به ساواخ احضار شویم».
دکتر بهشتی، با حیرت پرسید: «منظورتان از ساواخ چیست»؟ سفری پاسخ داد: «سازمان اطلاعات و امنیت خمینی». با ذکر این جمله، فضای نشست تیره شد و نمایندگان کمیته استقبال و سندیکا لحظاتی طولانی درگیر جدلهای شدید لفظی شدند. سرانجام دکتر مفتح که معتدلتر از دیگران بود، فضا را آرام کرد. اما دو طرف با رنجش خاطر از هم جدا شدند.
تشکیل انجمن اسلامی و آغاز تصفیهها
پس از این نشست بود که انجمن اسلامی کارکنان کیهان، تشکیل شد. انجمن اسلامی، هر روز بهانهای برای انتقاد از تحریریه مییافت و در حساسترین لحظات مانع از کار آن میشد. این انجمن، در عینحال کارگران و کارمندان بخشهای اداری را، علیه تحریریه تحریک میکرد و به آنها میگفت که اعضای تحریریه قصد دارند اموال کیهان را به نام خودشان کنند و از کارگران برده بسازند.
زمینهسازیها، سرانجام روز ۲۴ اردیبهشت سال ۱۳۵۸ به اخراج ۲۱ نفر از اعضای جوان تحریریه کیهان انجامید. انجمن اسلامی، بلافاصله پس از اخراج این روزنامهنگاران، با اجاره کردن دو اتوبوس، گروهی از کارگران را به قم برد تا اقدام انقلابی خود را به آگاهی آیتالله خمینی برساند. رهبر انقلاب، خطاب به کارگران گفت: «کار خیلی خوبی کردید که اینها را بیرون ریختید، به عمل انقلابی خودتان ادامه بدهید».
اخراج ۲۱ عضو تحریریه، سبب شد که تمام اعضای تحریریه کیهان، دست به اعتصابی تازه بزنند که باز هم حدود دوماه به درازا کشید، اما نتیجه ای نداشت. انجمن اسلامی، با کمک تعداد معدودی از اعضای تحریریه، روزنامه را در کیفیتی نازل منتشر کرد و باعث شد که تیراژ آن از ۵۰۰ هزار نسخه به ۱۵۰ هزار نسخه و کمتر تنزل کند. به استثنای هفت یا هشت عضو تحریریه کیهان، بقیه آنها، که حدود هفتاد نفر بودند، در ماههای بعد، بازخرید شدند و به همکاری خود با کیهان پایان دادند.
تعطیل آیندگان و ۵۰ نشریه دیگر
تصفیه کیهانیها، مقدمه پاکسازی گسترده مطبوعات بود. در تابستان سال ۱۳۵۸ آیتالله خمینی با اعلام این مطلب که دیگر آیندگان را نمیخواند، زمینه توقیف آیندگان را فراهم ساخت.
درباره تعطیل آیندگان، فیروز گوران که در آن زمان عضو ارشد شورای سردبیری این روزنامه بود میگوید: «گروهی مسلح به ساختمان آیندگان حمله کردند. یکی از آنها با نشان دادن کاغذی تا شده گفت که آیندگان توقیف شده است. همانجا سه عضو شورای سردبیری و گروهی دیگر از همکاران آیندگان را به یک مینیبوس ریختند و به زندان بردند».
همزمان با توقیف آیندگان، دادستانی انقلاب فرمان توقیف حدود ۵۰ نشریه دیگر را صادر کرد. به این ترتیب، پیشبینی شاپور بختیار تحقق یافت: روزنامهنگارانی که با اعتصاب خود به روند پیروزی انقلاب شتاب بخشیده بودند، خود قربانی این انقلاب شدند.